shi
شی، یک کلمه با معانی مختلف که می‌تواند به مفاهیم فلسفی یا فرهنگی اشاره داشته باشد.
shiai
شیای، مسابقه ای رقابتی در هنرهای رزمی که در آن مهارت‌ها و فنون مورد آزمایش قرار می‌گیرند.
shyam
شیام، نامی رایج در فرهنگ هند که ممکن است به شخصیت‌های مختلف اشاره داشته باشد.
shibah
شیباه، اصطلاحی که برای بیان شباهت‌ها یا مقایسه‌ها استفاده می‌شود.
shibahs
شیباه‌ها، مفاهیمی که معمولاً در مباحث فلسفی یا ادبی مطرح می‌شوند.
shibar
شibar، یک وسیله حمل و نقل در بعضی فرهنگ‌ها، معمولاً برای بارهای سنگین استفاده می‌شود.
shibbeen
Shibbeen، اصطلاحی کمتر شناخته شده که در برخی مکالمات و گویش‌ها به کار می‌رود.
shibbolethic
Shibbolethic، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به شناسایی افراد بر اساس لهجه یا گویش کمک می‌کند.
shibuichi
Shibuichi، آلیاژی با خاصیت‌های منحصر به فرد که در هنر و صنایع دستی استفاده می‌شود.
shice
Shice، اصطلاحی برای توصیف طعم یا حس خوشایند در غذا.
shick
Shick، اصطلاحی برای توصیف یک واقعیت یا خبری شوک‌آور.
shicksa
شیکسا، اصطلاحی است که در فرهنگ یهودی برای اشاره به یک دختر یا زن غیر یهودی استفاده می‌شود.
shicksas
شیکساها، جمع شیکسا است و به دختران یا زنان غیر یهودی اشاره دارد.
shide
دعوت کردن یا ترغیب کردن شخصی به انجام کاری، اغلب به معنای ایجاد انگیزه یا آمادگی برای یک فعالیت.
shydepoke
حالت خجالت و عدم اعتماد به نفس در موقعیت‌های اجتماعی که ممکن است فرد را از ارتباط با دیگران بازدارد.
shiel
شیلی، به معنای حفاظتی است که برای دفاع از خود در برابر خطرات استفاده می‌شود.
shieldable
قابلیت محافظت در برابر خطرات یا آسیب‌ها، معمولاً به مواد یا طراحی‌ها اشاره دارد.
shieldboard
سپر مخصوصی که در بازی‌ها از شخصیت‌ها یا اشیاء در برابر آسیب محافظت می‌کند.
shielddrake
نوعی اژدها که به خاطر قدرت حفاظتی‌اش مشهور است.
shielder
شخصی که در برابر خطرات یا تهدیدات محافظت می‌کند.
shielders
افراد یا تیم‌هایی که به‌منظور حفاظت از خطرات همکاری می‌کنند.
shieldfern
نوعی سرخس که به‌خاطر ویژگی‌های حفاظتی‌اش طراحی شده است.
shieldflower
نوعی گل که به‌عنوان محافظی در کنار سایر گیاهان رشد می‌کند.
shieldings
محافظت‌ها، موارد یا اقداماتی که برای حفاظت و جلوگیری از آسیب طراحی شده‌اند.
shieldless
بدون محافظ، اشاره به وضعیتی که در آن فرد یا چیزی فاقد محافظت است.
shieldlessly
بدون هیچ گونه حفاظ، اشاره به اقدام یا رفتار در شرایط نامساعد.
shieldlessness
وضعیتی که در آن هیچ گونه حفاظتی وجود ندارد.
shieldlike
شبیه سپر، به چیزی اشاره دارد که به نوعی حفاظت یا حمایت می‌کند.
shieldling
شیلدینگ، فردی که در هنرهای دفاعی آموزش می‌بیند یا به محافظت از دیگران اختصاص دارد.
shieldmay
شیلد می، یک واژه غیررسمی که به معنای 'ممکن است محافظت کند' به کار می‌رود.
shieldmaker
سپر ساز، شخصی که سپرها را می‌سازد، معمولاً با مهارت در نجاری یا فلزکاری.
shieldtail
دم سپر، نوعی ساختار در بعضی از جانوران که به محافظت از آن‌ها کمک می‌کند.
shiels
شیلز، یک واژه که در زمینه نام‌خانوادگی به کار می‌رود.
shier
شرم آورتر، به معنی کمروتر یا خجالتی‌تر.
shiers
شرمندگان، افرادی که خجالت می‌کشند یا کمرو هستند.
shyers
خیلی خجالتی یا کم‌رو، به فردی اطلاق می‌شود که به راحتی نمی‌تواند در جمع یا مقابل دیگران ابراز وجود کند و معمولاً از تعاملات اجتماعی می‌گریزد.
shiest
نهایت خجالت، به فردی اطلاق می‌شود که تقریباً قادر به ابراز احساسات یا ارتباط با دیگران نیست.
shiftability
توانایی حرکت یا تغییر به وضعیت یا حالت دیگری، به ویژه در نظر گرفتن تغییرات در وظایف یا عملکرد.
shiftable
قابلیت تغییر مکان یا ترتیب، به طوری که شما بتوانید آن را به آسانی جابه‌جا کنید.
shiftage
فرایند جابجایی یا تغییر، به ویژه در زمینه کار یا مسئولیت‌ها.