slimepit
گودال لجن به معنای محلی پر از لجن یا مواد چسبناک است.
slimer
اسلیمرو، موجودی که در فیلم‌ها به شکل یک مایع چسبناک یا شفاف ظاهر می‌شود.
slimily
به طور چسبنده، به نحوی که خاصیت چسبندگی وجود دارد.
sliminess
حالت چسبنده یا لغزنده یک ماده، معمولاً به مواد مایع یا آغشته اشاره دارد.
slimish
نسبتاً لاغر، به معنای ظاهری که به سمت لاغری می‌رود.
slimishness
وضعیت نسبی لاغری، به ویژه به عنوان ویژگی مثبت.
slimly
به صورتی هوشمندانه و چابک.
slimmish
کمی لاغر، به معنای داشتن هیکلی لاغر و کشیده‌تر از حد معمول.
slimness
لاغری، حالت یا کیفیت داشتن هیکلی باریک و ظریف.
slimnesses
لاغری‌ها، اشاره به حالت یا ویژگی‌های چندین شخص یا شیء که باریک هستند.
slimpsy
به معنای داشتن ویژگی‌های لاغر، به طور خاص به ویژگی‌های سبک و متناسب اطلاق می‌شود.
slimpsier
به معنای لاغرتر، اشاره به درجه‌ای بالاتر از باریکی نسبت به یک استاندارد خاص.
slimpsiest
به معنای لاغرترین، اشاره به حداکثر درجه لاغری در بین گزینه‌های دیگر.
slimsy
نازک و شکننده، به معنای چیزی که بسیار ضعیف و زودآسیب‌پذیر است.
slimsier
نازکترو شکننده‌تر، به معنای اینکه چیزی حتی بیشتر از چیزی دیگر نازک و شکننده است.
slimsiest
نازک‌ترین و شکننده‌ترین، به معنای اینکه چیزی بیشترین عدم قدرت یا اعتبار را دارد.
sline
خط، به معنای نشانه‌ای باریک که معمولاً به شکل مستقیم ایجاد می‌شود.
slyness
زیرکی، به معنای توانایی انجام کارها به طور مخفیانه و با ترفند.
slynesses
زیرکی‌ها، به معنای شکل‌های مختلف زیرکی و ترفند در رفتار یا برنامه‌ها.
slingball
اسلینگ بال، بازی با توپ و تیرکمان، معمولاً در فضای باز بازی می‌شود و شامل پرتاب توپ با استفاده از تیرکمان است.
slinge
تبر، ابزاری برای حمل بار در شرایط برفی یا برای نقل و انتقال در دامنه، اجناس را بر روی برف می‌کشند.
slinger
تیرانداز، کسی که اشیاء را با نیروی زیاد پرتاب می‌کند، معمولاً در بازی‌ها یا ورزش‌ها.
slingers
تیراندازان، گروهی از افراد که در پرتاب اشیاء با استفاده از ابزارهای مخصوص متخصص هستند.
slingman
تیرانداز، کسی که در استفاده از تیرکمان دارای مهارت است و در مسابقات یا نمایش‌ها شرکت می‌کند.
slingsman
تیرکمان‌دار، فردی که از تیرکمان در مسابقات یا نمایش‌های عمومی استفاده می‌کند.
slingsmen
شلیک‌کننده سنگ‌پرانی، فردی که از دسته‌ای به نام تیرک برای پرتاب سنگ استفاده می‌کند.
slingstone
سنگی که به وسیله یک تیرک پرتاب می‌شود.
slinker
شخصی که به آرامی و به طور محرمانه حرکت می‌کند.
slinkily
به طرز زیبا و نرم و شیطنت‌آمیز حرکت کردن.
slinkiness
نرمی و لطافت در حرکات.
slinkingly
به طور پنهانی و زیرکانه.
slinkskin
پوست نازک و نرم که معمولاً از خز یا چرم ساخته می‌شود و معمولاً در صنعت مد استفاده می‌شود.
slinkweed
نوعی علف هرز که در مناطق مرطوب رشد می‌کند و ممکن است برای مزارع مشکل ایجاد کند.
slinte
نوشیدنی‌ای که به عنوان بخشی از یک مراسم یا جشنواره استفاده می‌شود.
slipback
سبک موی سر که در آن موها به سمت عقب می‌روند.
slipband
بندی که معمولاً از مواد نرم ساخته می‌شود و بر روی مچ قرار می‌گیرد.
slipboard
تخته‌ای که معمولاً برای نوشتن یادداشت‌ها و اطلاعات به کار می‌رود و معمولاً سبک و قابل حمل است.
slipbody
اسلیپ‌بادی نوعی لباس زیر است که معمولاً به‌عنوان یک لایه نازک زیر لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود.
slipbodies
اسلیپ‌بادی‌ها کلاه‌های نازکی هستند که به‌عنوان لایه زیرین لباس‌ها استفاده می‌شوند.
slipcoach
یک ابزار یا شخصی است که در یادگیری ترکیب جملات و استفاده مناسب از نشانه‌ها کمک می‌کند.