soullessly
به معنای عدم احساس یا عاطفه، بهویژه در عملکرد یا عمل.
soullessness
حالت یا کیفیت عدم روح یا احساس، معمولاً به شرایط ناخوشایند اطلاق میشود.
soullike
مشابه چیزی روح یا احساسی بودن، به ویژه در توصیف ویژگیها یا حالتها.
soulmass
گروهی از ارواح یا روحهای مشترک که به نوعی به هم مرتبط هستند.
soulpence
واحدی از ارز معنوی یا روحی که برای تبادل احساسات و کمک به دیگران استفاده میشود.
soulpenny
یک نماد از قدردانی و ارتباط معنوی که در تبادل نشان داده میشود.
soulsaving
عمل نجات ارواح یا حمایت از افرادی که در بحران هستند.
soulter
شخصی که به روحها و احساسات دیگران بسیار توجه دارد و در ارتباطات انسانی مهارت دارد.
soultre
شخصی که به دیگران در جستجوی حقیقت و آرامش درونی کمک میکند.
soulward
به معنای حرکت یا تمایل به سمت روح یا جنبههای معنوی انسان.
soulx
فلسفهای که بر معنویت و آرامش درونی تأکید میکند.
soulz
به معنای جنبهای از روح که با کائنات و انرژیهای جهانی ارتباط دارد.
soum
واژهای برای توصیف یک مجتمع روستایی یا محله.
soumansite
سایت یا محلی که با فرهنگ و سنتهای قدیمی مرتبط است.
soumarque
نشان تجاری یا علامتی که کیفیت یک محصول را نمایان میسازد.
soundable
قابل صدا، به معنای توانایی تولید صدا در یک شیء یا دستگاه.
soundage
کیفیت صدای یک صدا یا برخورداری از صدا.
soundful
دارای صدا، به معنای پر از صدا یا توانایی تولید صدا.
soundheartednes
سالمدلی به معنای داشتن قلبی سالم و نیکو است که شامل حسن نیت و صداقت میشود.
soundheartedness
سالمدلی به معنای داشتن روحی نیک و مهربان است که شامل توجه به نیازهای دیگران میشود.
soundingly
به معنای بیان قاطعانه و مبتنی بر واقعیت است.
soundingness
به معنای قوت و رضایت از یک استدلال یا ایده است.
soundpost
پست صدا، قطعهای در سازهای زهی که وظیفه انتقال ارتعاشات را دارد و بر کیفیت صدای ساز تأثیر میگذارد.
soundstripe
Soundstripe، یک پلتفرم آنلاین برای خرید موسیقی و صداهای مجاز است که میتواند در پروژههای رسانهای استفاده شود.
soupbone
استخوان سوپ، استخوانی است که برای تهیهی سوپ و آبگوشت به کار میرود و به آنها طعم و غنای بیشتری میبخشد.
souper
سرو سوپ، فردی است که سوپ تهیه و سرو میکند، معمولاً برای رویدادهای خاص یا خیریه.
soupfin
کوسه سوپفین، گونهای از کوسه است که به خاطر ویژگیهای خاصش شناخته میشود و بیشتر در آبهای گرم زندگی میکند.
soupiere
سوپخورکان، ظرفی است که برای سرو سوپ استفاده میشود و معمولاً دارای درپوش است.
soupieres
حوضچهای عمیق و معمولی که برای سرو سوپ استفاده میشود.
souple
نرم و منعطف، به خصوص در مورد بافتها یا مواد.
soupled
احساس نرم و منعطف بودن در مورد یک ماده یا بافت.
soupless
بدون سوپ، به ویژه در مورد غذا یا ظرف خاصی.
souplike
دارای ویژگیهای مشابه با سوپ، یعنی حالت و غلظت.
soupling
به ترکیب یا مخلوط سوپ به عنوان یک عنصر طعمی یا بافتی اشاره دارد.
soupmeat
گوشت سوپ، نوعی گوشت که در تهیهی سوپ یا خورشت استفاده میشود و معمولاً حاوی طعمی غنی و دلپذیر است.