sovenance
اجماع مشترک یا توافق بر سر یک موضوع.
sovenez
عمل انجام دادن یا متعهد بودن به انجام وظایف.
sovereignize
سازماندهی و کنترل مستقل یک کشور یا حکومت در امور خود.
soverty
وضعیت یا کیفیت داشتن قدرت و حاکمیت.
sovietdom
دوران یا وضعیت تحت کنترل یا تأثیر اتحاد جماهیر شوروی.
sovietic
سویتی، چیزی که به اتحاد جماهیر شوروی و ویژگیهای آن مرتبط است.
sovietism
سویتیسم، مجموعهای از ایدهها و سیاستها که به اتحاد جماهیر شوروی مربوط میشود.
sovietist
سویتیست، فردی که به ایدهها و اصول سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی اعتقاد دارد.
sovietistic
سویتیستیک، به ویژگیهایی اشاره دارد که به دوره شوروی وابسته است.
sovietization
سویتیسازی، فرآیند نفوذ و تأثیرگذاری ایدئولوژی و سیاستهای شوروی در کشورهای دیگر.
sovite
سویتی، فردی که از نظام حکومتی به سبک شوروی حمایت میکند.
sovkhos
سورخوس، نوعی مزرعه دولتی در اتحاد جماهیر شوروی که توسط دولت اداره میشد.
sovkhose
سیستم سوخوس، برنامهای برای بهبود و مدرنسازی کشاورزی در شوروی.
sovprene
سوورپرین، نوعی لاستیک مصنوعی که به خاطر ویژگیهای خاصش در صنایع متفاوت به کار میرود.
sovran
سورران، به معنی حاکم و مستقل، اشاره به وضعیتی دارد که کشور یا منطقهٔ خاصی تحت کنترل دیگران نیست.
sovranly
بهطور حاکم، به معنای مستقل و با قدرت، به گونهای که اختیار کامل در اقدامات وجود داشته باشد.
sovrans
سوررانها، کسانی که در یک محل یا کشور خاص حاکمیت دارند و وظیفه دفاع از حقوق خود را بر عهده دارند.
sovranty
سورانتی به معنای قدرت و حق حاکمیت یک دولت بر خود و اتباعش است.
sovranties
سورانتیها به مجموعه حقوق و اختیارات متفاوت کشورهای مختلف اشاره دارد.
sowable
قابل کاشت به معنای این است که زمین یا مادهای برای کشت گیاهان مناسب است.
sowan
سوان به دورهای اطلاق میشود که در آن کشاورزان برای کشت و کار آماده میشوند.
sowans
سوانها به گیاهان یا دانههایی که برای کشت آمادهسازی شدهاند، اطلاق میشود.
sowar
سوار به معنای فردی است که در زمینه کشاورزی به کشت و کار کمک میکند.
sowarree
معذرتخواه به معنای ابراز پشیمانی و طلب عذر از کسی به دلیل انجام یا گفتن چیزی است که ممکن است ناراحت کننده باشد.
sowarry
واژهای است که برای بیان پشیمانی و عذرخواهی به کار میرود.
sowars
سواران به افرادی اطلاق میشود که با اسب میرانند، به ویژه در جنگ.
sowbacked
به حیوانی اشاره دارد که دارای خط سفت و مقاوم در پشت است.
sowbane
سورهای سمی است که ممکن است در برخی گیاهان یا علفها یافت شود و مضر است.
sowbelly
نوعی گوشت چربی که معمولاً از شکم خوک گرفته میشود.
sowbellies
شکمهای گوساله به شکمهای گوسالههای ماده اشاره دارد.
sowcar
خودرویی که قابلیت تبدیل به لوازم کشاورزی دارد.
sowcars
خودروهای کشاورزی که در کارهای مختلف مزرعه کمک میکنند.
sowder
ابزاری که برای کاشت بذر در زمین استفاده میشود.
sowdones
تودههای خاک یا کپههای حاصلخیز که برای کاشت محصولات مناسب است.
sowel
گوساله ماده جوان که هنوز نتوانسته بچهآوری کند.
sowens
سوانز، اصطلاحی در کشاورزی که به بذرها یا گیاهان اشاره دارد.