splanchnodynia
اسپلانکنودینیا، به درد احساس شده در ناحیه اعضای داخلی اشاره دارد.
splanchnographer
اسپلانکنوگراف، شخصی است که در تصویربرداری و تجزیه و تحلیل اعضای داخلی تخصص دارد.
splanchnography
اسپلانکنوگرافی، فرآیند تصویربرداری و مطالعه اعضای داخلی بدن است.
splanchnographical
اسپلانکنوگرافیک به روشهای مربوط به تصویربرداری و تجزیه و تحلیل اعضای داخلی اطلاق میشود.
splanchnolith
اسپلنکلون به سنگی اطلاق میشود که در بافتهای داخلی بدن، بهخصوص در ارگانهای شکم، تشکیل میشود.
splanchnology
اسپلنکولوژی به مطالعه و بررسی ارگانهای داخلی بدن انسان و حیوانات اشاره دارد.
splanchnologic
اسپلنکولوژیک به مطالعه ویژگیها و کارکردهای ارگانهای داخلی مربوط میشود.
splanchnological
پیشرفتها و نوآوریهای مربوط به مطالعه و درمان ارگانهای داخلی را توصیف میکند.
splanchnologist
اسپلنکولوژیست به فردی اطلاق میشود که در زمینه مطالعه و تحقیق درباره ارگانهای داخلی تخصص دارد.
splanchnomegaly
اسپلنکومگالی به افزایش اندازه و بزرگ شدن یکی یا چند ارگان داخلی اشاره دارد.
splanchnosclerosis
اسپلنکنوسکلروسیس به معنی سختشدن بافتهای همبند در ارگانهای درونی بدن است.
splanchnoscopy
اسپلنکوسکوپی، روش تصویربرداری از ارگانهای داخلی بدن است.
splanchnoskeleton
اسپلنکوسکلتون به ساختاری اشاره دارد که ارگانهای داخلی را نگه میدارد.
splanchnotribe
گروهی از موجودات که به طور خاص به اعضاء داخلی مربوط میشوند.
splasher
کسی که باعث ایجاد پاشش آب میشود؛ همچنین به معنای فردی که در حوادث و وقایع مشهود است.
splashers
فردانی که باعث پاشش آب میشوند، عموماً در فعالیتهای آبی.
splashily
به طور پاششی و با صدای زیاد، معمولاً در فعالیتهای آبی.
splashiness
کیفیت یا حالت پاشش کردن، معمولاً در مورد وقوعات آبی.
splashingly
به وضوح و به شکل پر سر و صدا در آب پاشیده شدن.
splashproof
مقاوم در برابر پاشش آب، به طوری که آسیب نبیند.
splashs
صدای پاشش آب به دلیل حرکت یا برخورد چیزی.
splashwing
پرندهای با پرهای رنگی و زیبا که در مناطق مرطوب زندگی میکند.
splatch
لکه یا پاشیدگی مایعی که معمولا بر اثر ریختن یا پاشیدن ایجاد میشود.
splatcher
ابزاری که برای پاشیدن یا خشک کردن مایعات استفاده میشود.
splatchy
نوعی الگوی نامنظم و ناهموار که عموماً به رنگها و بافتها اشاره دارد.
splather
پاشیدن مایع به صورت نامنظم و پراکنده.
splatterdash
نوعی حفاظ یا وسیلهای که برای جلوگیری از پاشیده شدن مایع به کار میرود.
splatterdock
نوعی گیاه آبزی که معمولاً در نواحی کم عمق رشد میکند.
splatterer
شخصی که مایعات را به طور نامنظم پاشیده و اثراتی ایجاد میکند.