stagbush
استاگباش، نوعی گیاه که عموماً در مناطق مرطوب رشد میکند.
stageability
قابلیت صحنهپذیری، توانایی یک متن برای تبدیل به اثر نمایشی.
stageable
قابل صحنهپردازی، متنی که میتواند به راحتی بر روی صحنه اجرا شود.
stageableness
قابلیت یا ویژگی یک مکان برای استفاده به عنوان صحنه برای اجرا یا نمایش.
stageably
به طرز مناسبی که اشاره به قابلیت بهبود یا افزایش کیفیت صحنه دارد.
stagecoaching
فرآیند آموزش و آمادهسازی هنرمندان برای اجرا در صحنه.
stagedom
دنیای صحنه و اجرا، به ویژه در هنرهای نمایشی.
stagehouse
ساختمانی که برای فعالیتهای مربوط به اجرا و نمایش طراحی شده است.
stageland
جایی که اجراها و فعالیتهای هنری صحنهای در آن انجام میشود.
stagelike
صحنه مانند، توصیف وضعیتی که در آن عملکرد یا رفتار شبیه به یک صحنه در تئاتر باشد.
stageman
مدیر صحنه، فردی که مسئولیت مدیریت و هماهنگی فعالیتهای صحنه را در یک نمایش عهدهدار است.
stagemen
مدیران صحنه، افرادی که در یک نمایش مسئولیتهای مشابه دارند و شامل تعداد بیشتری از آنها میشود.
stagery
صحنهنویسی یا اداره صحنه، به معنی سازماندهی و برنامهریزی فضای یک رویداد.
stagese
صحنهها، به معنای مکانهای مختلفی که فعالیتهای نمایشی بر روی آنها انجام میشود.
stagewise
به صورت مرحلهای، اشاره به تقسیم وظایف یا فرآیندها به مراحل جداگانه.
stageworthy
شایسته صحنه، به معنای توانایی یا کیفیتی است که فرد یا چیز به خاطر آن برای اجرا در صحنه مناسب است.
stagewright
نویسنده صحنه، شخصی است که برای تئاتر یا نمایشنامهها نوشتههای کلامی و متنی ایجاد میکند.
staggard
ناپایدار، به حالت یا شیوهای اشاره دارد که در آن فرد به آرامی و نابسمانی حرکت میکند.
staggards
ناپایداریها، به حرکات نامنظم یا ناپایدار اشاره دارد که معمولاً از خستگی یا ضعف ناشی میشود.
staggart
استاگر، یک نام خانوادگی خاص است که ممکن است به یک نویسنده، شاعر یا شخصیت تاریخی اشاره داشته باشد.
staggarth
استاگر، ممکن است به یک مکان یا یک ویژگی محلی در ادبیات اشاره کند.
staggarts
توصیفی از حرکات ناشیانه یا ناهماهنگ.
staggerbush
نوعی گیاه مقاوم که در شرایط سخت رشد میکند.
staggerers
افرادی که به طرز ناشیانه و نابههنگام حرکت میکنند.
staggerweed
گیاهی که به دلیل خواص مثبتش در داروشناسی مهم است.
staggerwort
استاگرورت یک گیاه است که بیشتر در مناطق مرطوب رشد میکند و گاهی در طب سنتی برای درمان برخی بیماریها به کار میرود.
staggy
استاگی به شرایطی اشاره دارد که در آن موجوداتی مانند آهو وجود دارند یا زمین ناهموار و پر از موانع است.
staggie
استاگی یک اصطلاح عامیانه برای توصیف چیزی است که سرگرمکننده یا منحصر به فرد است.
staggier
استاگیتر به صفتی اشاره دارد که به وجود موانع و نامنظم بودن یک منطقه بیشتر از چیزی دیگر اشاره میکند.
staggies
استاگیها به تعداد زیاد از اشیاء یا موجودات سرگرمکننده یا منحصر به فرد اشاره دارد.
staggiest
استاگیترین به صفتی اشاره دارد که به وصف یک منطقه بسیار شلوغ و پر از موجودات زنده یا موانع میپردازد.
staghead
سرگوزن، نوعی آنتلر بزرگ که مربوط به گوزن نر است و معمولاً به عنوان تندیس یا نشانهای از شکار نمایش داده میشود.
staghunt
شکار گوزن، فرآیند شکار و تعقیب گوزن نر در یک منطقه طبیعی.
staghunter
شکارچی گوزن، شخصی که به طور ویژه در شکار گوزن نر تخصص دارد.
staghunting
شکار گوزن، عمل شکار گوزن نر که معمولاً همراه با مراسم یا سنتهای فرهنگی است.
stagiary
استاژاری به جمعآوری شکارچیان و افرادی که در پی شکار گوزن هستند اشاره دارد.
stagily
به شکل غیرعادی، به حالت مختص گوزن یا مشابه آن حرکت یا رفتار کردن.
staginess
هنرپیشگی، حالت یا کیفیت بیش از حد تصنعی یا غیرطبیعی در نمایش یا عمل.