standaway
دور نگه‌داشتن یا جلوگیری از نزدیکی به چیزی.
standback
دور شدن یا عقب‌نشینی از چیزی.
standbybys
حالت آماده‌باش، زمانی که افراد یا تجهیزات برای انجام یک وظیفه خاص آماده هستند.
standel
استندل، یک نوع استند کوچک که جهت نگهداری اشیاء استفاده می‌شود.
standelwelks
استندلولکس، نژاد نادری از گیاهان با ساختار منحصر به فرد.
standelwort
استندلورت، درمان گیاهی که در پزشکی سنتی به کار می‌رود.
stander
استندر، وسیله‌ای حمایتی برای کمک به افراد نیازمند.
standergrass
استندراسم، نوعی گیاه که در محیط‌های مرطوب و باتلاقی رشد می‌کند.
standers
استندها، ابزارهای کلیدی در فعالیت‌های ورزشی و تفریحی.
standerwort
در زبان‌شناسی، واژه‌ای که به صورت مکرر در متن یا گفتار خاصی استفاده می‌شود.
standeth
شکلی قدیمی از 'ایستادن' که به معنی قرار گرفتن یا ثابت ماندن است.
standfast
به معنای ثابت ماندن و تسلیم نشدن در برابر چالش‌ها.
standi
جایی برای ایستادن یا نقش یک ایستگاه را دارد.
standoffishly
حالتی که کسی به صورت سرد و دور از دوستی با دیگران برخورد می‌کند.
standoffishness
حالت یا صفتی که نشان‌دهنده رفتار دور از دوستی و سرد است.
standpat
در زمینه اقتصاد به فرد یا گروهی اشاره دارد که از تغییرات اجتناب کرده و به مواضع قبلی خود پایبند است.
standpatism
پایداری در مواضع و عدم تغییر آن، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا سیاسی.
standpatter
افرادی که به تغییرات کم‌اعتنا هستند و از وضعیت موجود راضی‌اند.
standpattism
نگرشی که منجر به ناپذیرفتن نوآوری‌ها و تغییرات می‌شود.
standpost
پایه‌ای که برای نشان‌گذاری مرز یا نقطه‌ای خاص استفاده می‌شود.
stane
کلمه‌ای غیررسمی برای اشاره به سنگ.
stanechat
استنچت، گفتگو یا بحث کردن در مورد موضوعی با دیگران، به طور غیررسمی و دوستانه.
staned
استن کردن، عملية نرم کردن یا آماده سازی سطح برای رنگ یا لاک.
stanek
استنک، پوشش یا محافظتی برای دستگاه‌های الکترونیکی مانند لپ‌تاپ‌ها.
stanes
استنس، سنگ‌هایی که برای تزئین یا ساختن مسیرها در باغ یا محوطه استفاده می‌شوند.
stanford
استنفورد، یک دانشگاه معتبر در ایالات متحده که به خاطر تحقیقات و کیفیت آموزش بالا شناخته شده است.
stang
استنگ، نوعی خودروی ورزشی که معمولاً برای مسابقات و سرعت بالا طراحی شده است.
stanged
احساس زودگذر یا اضطراب به دلیل یک تغییر یا خبر غیرمنتظره.
stangeria
جنس گیاهانی که در مناطق خاصی از قاره آفریقا می‌روید.
stanging
عمل ایستادن در یک مکان خاص.
stangs
نوع خاصی از اتومبیل اسپرت که معمولاً برای سرعت طراحی شده است.
stanhopea
نوعی اورکید که به خاطر گل‌های زیبا و خاص خود شناخته می‌شود.
staniel
نامی که به طور معمول به فردی با ویژگی‌های مثبتی تعلق دارد.
stanine
استانی، مقیاس نمره‌دهی که عملکرد افراد را به نه سطح تقسیم می‌کند و معمولاً در ارزیابی‌های آموزشی استفاده می‌شود.
staning
استانی، اشاره به وضعیتی یا اثر خاص که به الگویی یا فرمی اشاره دارد.
stanislaw
استانیسلاو، نامی شخصی که به معنای «مردستان» در زبان اسلاوی است.
stanitsa
استانیستا، یک نوع روستا یا جامعه کوچک در روسیه که معمولاً مشخصات فرهنگی خاصی دارد.
stanitza
استانیستا، واژه‌ای معادل با استانیستا در روسیه که به روستاهای کوچک اشاره دارد.
stanjen
استانیجن، اصطلاحی محلی برای اشاره به نوعی آبراه یا رودخانه.
stankie
استنکی، شخصیت خیالی که در داستان‌ها و روایت‌ها به تصویر کشیده می‌شود. این نام می‌تواند به هر فرد یا کاراکتری اشاره کند که ویژگی‌های خاصی دارد.