stra
فشاری که ممکن است در اثر تنش یا فشار به وجود آید.
strabism
وضعیتی پزشکی که در آن چشمها در جهات مختلف حرکت میکنند و همراستا نیستند.
strabismal
مربوط به strabism، به ویژه در زمینه علائم و مشاهدات آن.
strabismally
به صورت مرتبط با strabism، معمولاً در اشاره به نحوهی دیدن یا مشاهده.
strabismic
وابسته به strabism و ویژگیهای آن در افراد مبتلا.
strabismical
استرابیزمیک به ویژگیها یا جنبههای مرتبط با استرابیزم اشاره دارد، که نوعی اختلال در تنظیم و تطابق چشمها است.
strabismies
استرابیزمها به انواع مختلف اختلالات تطابق چشمها اطلاق میشود که میتواند به صورت انحرافات مختلف دیده شود.
strabismometer
استرابیزمسنج ابزاری است که برای اندازهگیری و ارزیابی اختلالات تطابق چشمها استفاده میشود.
strabismometry
استرابیزمسنجی به مجموعهای از روشها و تکنیکهایی اطلاق میشود که برای اندازهگیری و تحلیل انحرافات چشم به کار میرود.
strabometer
استرابومتر نوعی دستگاه است که برای اندازهگیری زوایای انحراف چشم به کار میرود.
strabometry
استرابومتری به مطالعه و اندازهگیری انحرافات چشم و ارتباط آنها با اختلالات بینایی اشاره دارد.
strabotome
استرابوتوم، ابزاری است که در جراحی برای برش یا تغییر بافتهای خاص استفاده میشود.
strabotomy
استرابوتومی، عملی است که در آن برشهایی بر روی بافتهای خاص برای درمان چشم انجام میشود.
strabotomies
استرابوتومیها، عملهای جراحی مشابهی هستند که به منظور درمان مشکلات خاص چشم انجام میشوند.
stracchino
استرکینو، نوعی پنیر نرم و خامهای است که به علت طعم ملایم و بافت کرمیاش شهرت دارد.
strack
استراک کردن، به معنای ثبت یا ردیابی پیشرفتها و دستاوردها در یک زمینه خاص است.
strackling
استراککردن، به معنای سازماندهی و مرتب کردن کارها و فعالیتها است.
stract
استرکت یک وسیله یا ابزار برای اندازهگیری یا تجزیه و تحلیل.
stradametrical
استرادامتریک به معنای اندازهگیری و تحلیل به کار رفته در حوزههای مختلف.
straddleback
استرادلبک به معنای تکنیکی برای حفظ تعادل و قدرت در فعالیتهای ورزشی.
straddlebug
استرادل باگ نوعی حشره که به خاطر رفتار خاصش شناخته میشود.
straddler
استرادلر به شخصی اطلاق میشود که در وضعیت دوگانه یا دو دیدگاه قرار دارد.
straddlers
استرادلرها به کسانی اطلاق میشود که در زمینههای مختلف بین دو دیدگاه قرار دارند.
straddleways
حرکت یا قرارگیری به صورت عرضی، در میان دو چیز یا در دو طرف یک خط.
straddlewise
به صورت عرضی یا مایل، در مواردی که چیزی در دو طرف یک خط قرار دارد.
straddlingly
به شیوهای که یک چیز به دو طرف دیگر منتهی شده یا بر روی آن چیزی قرار گیرد.
strade
جاده یا مسیری که معمولاً برای عبور و مرور مورد استفاده قرار میگیرد.
stradico
به نوعی سبکی اشاره دارد که ویژگیهای خاص خود را دارد.
stradine
به سطوح عرضی یا به طور خاص به نوعی مسیر یا جاده اشاره دارد.
stradiot
استرادیوت، نوعی سوارهنظام سبک که در قرن 16 و 17 در اروپا به کار گرفته میشد، این نظامیان معمولاً به عنوان مزدور و در نبردهای متنوع حضور داشتند.
stradivari
استرادیواری، یک سازنده معروف ویولن از ایتالیا که شهرت جهانی در کیفیت ساخت و صدای سازهایش دارد.
stradl
استرادل یک رقص سنتی که معمولاً در مراسم و جشنها به نمایش در میآید و جنبههای فرهنگی و اجتماعی را بازتاب میدهد.
stradld
استرادل، تکنیک خاصی در هنر که برای خلق آثار زیبا و برجسته به کار میرود.
stradlings
استرادلینگز، خانوادهای که در زمینه موسیقی محلی شناختهشده و به آن کمک کردهاند.
strae
استرای، یک نوع ساز موسیقایی که معمولاً در رقصهای سنتی پیادهسازی میشود.
strafer
تیرباز به شخص یا چیزی اشاره دارد که به صورت مسلحانه و هدفمند شلیک میکند.
strafers
جمع کلمه تیرباز، به چندین شخص یا تجهیزات اشاره دارد که به شلیک هدفمند مشغولند.
straffordian
نسبت به منطقه یا ویژگیهای خاص استافورد مرتبط میشود.
strag
به فردی که از یک گروه عقب مانده یا کندتر از بقیه حرکت میکند، اشاره دارد.
strage
به معنی طراحی یا نقشهکشی میباشد و معمولاً در معماری یا هنر به کار میرود.