superassume
فرض کردن بیش از حد، به معنای ادعا یا گمان در مورد چیزی بدون داشتن شواهد کافی، معمولاً به صورت منفی.
superassumed
به طور افراطی فرض شده، اشاره به مفاهیمی دارد که به اشتباه و بدون تایید قبلی پذیرفته شدهاند.
superassuming
فرض کردن به شدت، به معنای داشتن نگرش یا رفتارهایی که بر اساس فرضیات غیرواقعی بنا شدهاند.
superassumption
فرض فوقالعاده، تصوری است که به شدت و بدون شواهد کافی پذیرفته شده و ممکن است نادرست باشد.
superattainableness
دستیافتنی فوقالعادهبودن به معنای قابلیت قابل دستیابی بودن در تلاشها و اهداف است.
superauditor
حسابرس عالی، فردی است که وظیفه نظارت و ارزیابی دقیق روی حسابها و گزارشهای مالی را به عهده دارد.
superaural
فوقسمعی به ویژگی یا قابلیت دستگاههایی اشاره دارد که صدا را به صورت غنی و واقعیتر منتقل میکنند.
superaverage
فوقالعاده متوسط به وضعیت یا کیفیتی اطلاق میشود که در مقایسه با استانداردها، هیچ نشان قابل توجهی ندارد.
superaverageness
فوقالعاده متوسط بودن اشاره به این دارد که عملکرد یا کیفیت در حد متوسط و بدون نقاط قوت خاص است.
superaveraness
فوقالعاده متوسط بودن به معنای شاخصه یا ویژگیای است که در بین اعضای گروه، به صورت خاص دیده نمیشود.
superaxillary
به نواحی اطراف یا بالای نواحی زیر بغل اشاره دارد که در آن ساختارهای خاصی در بدن وجود دارد.
superbazooka
یک وسیله اسباببازی که معمولاً برای پرتاب اشیاء نرم ساخته میشود و جوانان را سرگرم میکند.
superbelievably
به طور فوقالعاده باورکردنی، در وصف روشی سخن گفتن یا عمل کردن که به شدت قابل باور باشد.