superflux
نوعی جریان اضافی یا سرریز، به ویژه در زمینه‌های علمی و فنی به کار می‌رود.
superfoliaceous
درخت یا گیاهان با برگ‌های متعدد که به صورت لایه‌ای بر روی هم رشد می‌کنند.
superfoliation
پدیده‌ای در گیاه‌شناسی که به رشد برگ‌های اضافی و همپوشان در گیاهان اشاره دارد.
superfolly
حماقت یا اشتباهی بزرگ که منجر به عواقب جدی می‌شود.
superfollies
حماقت‌های بزرگ، تصمیمات یا اقداماتی که عواقب منفی به همراه دارند.
superformal
رسمی‌تر از آنچه معمولاً در موقعیت‌های اجتماعی انتظار می‌رود، توصیف شخصیت یا رویدادی با سطح بالای رسمیت.
superformally
به طرز بسیار رسمی، شامل رفتار یا گفتار که حاکی از احترام و رفتار جدی است.
superformalness
خیلی رسمی بودن، وضعیت یا کیفیتی که در آن چیزها بسیار رسمی و غیرعادی هستند.
superformation
خیلی تشکیل، ایجاد یا تشکیل چیزی به روشی برجسته یا غیرمعمول.
superformidable
خیلی ترسناک، توصیف چیزی یا کسی که بسیار قدرت‌مند و توانمند است.
superformidableness
خیلی ترسناک بودن، حالت یا کیفیتی که به شدت تهاجمی یا قدرتمند است.
superformidably
به طوری خیلی ترسناک، به روشی که فوق‌العاده تهدیدکننده یا معتبر باشد.
superfortunate
خیلی خوش‌شانس، توصیف شخصی که به طرز غیرمعمولی خوش‌شانس است.
superfortunately
به معنای خوش‌شانس بودن در موقعیتی، به طوری که شرایط به نفع شخص پیش برود.
superfriendly
به معنای بسیار دوستانه و مهربان، به ویژه در ارتباطات اجتماعی.
superfrontal
به معنای کاملاً در مواجهه با چیزی یا رو در رو و مستقیم.
superfructified
به معنای مؤثر در تولید میوه یا محصول، به ویژه به دلیل شرایط مناسب.
superfulfill
به معنای به طور کامل و فراتر از انتظارات برآورده کردن، انجام دادن.
superfulfillment
به معنای نتیجه مثبتی که از برآورده شدن کامل اهداف حاصل می‌شود.
superfunction
سوپر تابع، تابعی است که می‌تواند بر روی دیگر توابع عمل کند و ویژگی‌های بالاتری را ارائه دهد.
superfunctional
ابزاری برای بررسی و حل مشکلات ریاضی با رویکردی پیشرفته و جامع.
superfuse
ترکیب عناصر مختلف به صورت یکپارچه و هماهنگ.
superfused
فعل گذشته سوپر فیوز، به معنای ترکیب یا ادغام شدید مواد.
superfusibility
قابلیت ترکیب و ادغام شدید مواد.
superfusible
ماده‌ای که به آسانی می‌تواند به دیگر مواد متصل یا ترکیب شود.
superfusing
سوپر پیوند (superfusing) به معنای ترکیب و ادغام لایه‌ها یا مواد به‌گونه‌ای است که آن‌ها به شکل یک کل واحد درآیند.
supergaiety
شادی فوق‌العاده (supergaiety) به معنی شادابی و خوشحالی شدید است که احساس نشاط و زندگی را به اطرافیان منتقل می‌کند.
supergalactic
فوق‌کهکشانی (supergalactic) به فضایی اطلاق می‌شود که به فراتر از کهکشان ما اشاره دارد و معمولاً در داستان‌های علمی تخیلی استفاده می‌شود.
supergallant
دلیر فوق‌العاده (supergallant) به معنای شجاعت و ایثار بی‌نظیری است که به فرد در رفتارهای شجاعانه و فداکارانه کمک می‌کند.
supergallantly
فوق‌دلیرانه (supergallantly) به نحوه‌ای توصیف می‌شود که در آن یک فرد به‌طور شجاعانه و فداکارانه رفتار می‌کند.
supergallantness
دلیر فوق‌العاده (supergallantness) به ویژگی شجاعت و فداکاری اختصاص دارد که افراد در موقعیت‌های خطرناک از خود نشان می‌دهند.
supergeneric
فوق‌العاده عمومی به معنای غیر خاص و قابل استفاده برای عموم مردم یا موقعیت‌ها است.
supergenerically
به صورت فوق‌العاده عمومی، نه به وضوح یا جزئی.
supergenerosity
سخاوت فوق‌العاده، به معنای ابراز سخاوت بسیار زیاد است.
supergenerous
فوق‌العاده سخاوتمند، یعنی با سخاوتی بسیار و بیشتر از حد معمول.
supergenerously
به طور فوق‌العاده سخاوتمندانه، یعنی با مروت و از روی کرامت بسیار.
supergenual
میهمان‌نواز فوق‌العاده، به معنای رفتارهایی بسیار صمیمی و گرم.
supergyre
سوپرژیرا، شبکه‌ای از جریان‌های اقیانوسی است که به طرز قابل توجهی بر شرایط جوی و الگوهای آب و هوا تأثیر می‌گذارد.
superglacial
سوپرگلاسیال مربوط به لایه‌ای از یخ در سطح یخچال‌ها است که به جریان آب و شرایط محیطی مرتبط می‌باشد.
superglorious
سوپرگلوریاس به شرایطی اشاره دارد که به‌طور فوق‌العاده‌ای زیبا و فوق‌العاده است.