supraliminal
عبارت 'فراآگاهی' به پیام‌هایی اشاره دارد که به طور غیرمستقیم و بدون آگاهی فرد تأثیر می‌گذارند.
supraliminally
به معنای انتقال پیام یا تأثیرگذاری به روشی است که فرد متوجه آن نمی‌شود.
supralineal
عبارت 'فراترازخطی' به نواحی یا روابطی اشاره دارد که به طور غیرمعمولی بالاتر از یک خط پایه معمولی رشد می‌کنند.
supralinear
عبارت 'فراترازخطی' به حالتی اشاره دارد که خروجی به طور بیشتری نسبت به ورودی افزایش می‌یابد.
supralittoral
عبارت 'فرای ساحلی' به ناحیه‌ای اشاره دارد که بالاتر از سطح جزر و مد دریا قرار دارد.
supralocal
برخی ویژگی‌های فرامحلی به شرایطی اطلاق می‌شود که یا فراتر از ترکیب محلی است یا بر آن تأثیر می‌گذارد.
supralocally
به گونه‌ای که فراتر از سطح محلی است یا در سطوح مختلف تعاون مورد نظر قرار دارد.
supraloral
به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در بالای آرواره قرار دارد.
supralunar
به فضاهایی اطلاق می‌شود که فراتر از مدار ماه هستند.
supralunary
به پدیده‌هایی اشاره دارد که فراتر از ماه و شرایط آن هستند.
supramammary
به غدد یا نواحی بالای پستان اطلاق می‌شود که می‌توانند در تحلیل‌های پزشکی مورد توجه قرار گیرند.
supramarginal
ژیروس سوپرمارژینال، بخشی از مغز است که در پردازش زبان و درک آن نقش دارد.
supramarine
رنگ سوپرمارین، یک رنگ آبی تیره و زیبا است.
supramastoid
منطقه سوپرماستویید ناحیه‌ای است که در بالای فرایند ماستویید قرار دارد و در جراحی‌ها مورد توجه است.
supramaxilla
سوپرمازکیلا بخشی از فک بالایی است که در توزیع نیرو در هنگام جویدن نقش دارد.
supramaxillary
منطقه سوپرمازکیلار شامل ساختارهای بالای فک بالا است که در عمل‌های دندان‌پزشکی مهم است.
supramaximal
تلاش سوپرمازیمال به معنای انجام عملکردی بالاتر از حداکثر ظرفیت طبیعی است.
suprameatal
سوپرمیاتال، واژه‌ای است که به ناحیه‌ای در بالای سطح ورودی مجرای شنوایی اطلاق می‌شود، که در آن مواردی از قبیل عفونت‌ها و مشکلات گوش بررسی می‌شود.
supramechanical
سوپر مکانیکی به ویژگی‌ها یا مفاهیم مربوط به فناوری‌هایی اطلاق می‌شود که از روش‌های مکانیکی سنتی فراتر رفته و پیشرفته‌تر هستند.
supramedial
سوپرمدیال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که نسبت به مرکز یا لبه میانه، در موقعیتی بالاتر قرار دارد.
supramental
سوپرمنتال به مفهومی اشاره دارد که مرتبط با سطح بالاتری از آگاهی و تفکر است که فراتر از عملکردهای عادی ذهن انسان می‌باشد.
supramoral
سوپرمُورال به اخلاقی اشاره دارد که مرزهای اخلاقی مرسوم را نقض می‌کند و به ارزش‌ها و اصولی فراتر از آنچه که معمول است می‌پردازد.
supramortal
سوپرمُورتال به حالتی اشاره دارد که به وجودی فراتر از زندگی فیزیکی و مرگ اشاره می‌کند و به نظریات مربوط به وجود روح و زندگی پس از مرگ می‌پردازد.
supranasal
ناحیه‌ای در بالای بینی که به ویژگی‌های صورت ارتباط دارد.
supranationalism
ایده‌ای که بر همکاری و اتحاد بین کشورهای مختلف فراتر از مرزهای ملی تأکید دارد.
supranationalist
فردی که از ایده‌های فراملی و همکاری‌های بین‌المللی حمایت می‌کند.
supranationality
وضعیتی که در آن نهادها یا قوانین بر ملیت‌ها تقدم دارند.
supranatural
پدیده‌ای که از جهان طبیعی فراتر می‌رود و ویژگی‌های فوق‌العاده دارد.
supranaturalism
مفهمومی که به بررسی و تبیین نیروها و پدیده‌های فراتر از طبیعت می‌پردازد.
supranaturalist
سوپرناتورالیست به فردی اطلاق می‌شود که به وجود نیروها یا موجودات فراتر از آنچه که در طبیعت دیده می‌شود، باور دارد.
supranaturalistic
مربوط به یا خاص سوپرناتورالیسم، که به شیوۀ تفکر و باور در مورد وجود نیروهای فراتر از طبیعت اشاره دارد.
supranature
سوپرنچر به مفهومی اطلاق می‌شود که به فراتر از طبیعت اشاره دارد و وجودی را مطرح می‌کند که از دنیای طبیعی فراتر است.
supranervian
سوپرنروین به دسته‌ای از روابط یا شبکه‌ها در سیستم عصبی اشاره دارد که ممکن است ابعاد فراتر از عملکردهای طبیعی داشته باشد.
supraneural
سوپرنرمال مربوط به یا خاص فعالیت‌ها و عملکردهای فراتر از نورون‌ها و سیستم عصبی طبیعی است.
supranormal
سوپرنرمال به پدیده‌ها یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که فراتر از معمول یا طبیعی هستند.
supraoccipital
استخوان فوق‌اکسیپیتال، استخوانی در پشت جمجمه است که به حمایت و حفاظت از مغز کمک می‌کند و در جانوران مختلف این استخوان ممکن است شکل و اندازه متفاوتی داشته باشد.
supraocclusion
سپراکلوزیون به وضعیت دندان‌ها اشاره دارد که در آن فک بالا به طور غیرطبیعی نسبت به فک پایین قرار می‌گیرد و ممکن است مشکلاتی در جویدن و سلامت دندان‌ها ایجاد کند.
supraocular
منطقه فوق‌چشم به ناحیه‌ای در بالای چشم‌ها اشاره دارد که ممکن است در گونه‌های مختلف متفاوت باشد و در شناسایی و تمایز آنها موثر است.
supraoesophagal
منطقه فوق‌مری به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در آن ارتباطی بین دهان و مری وجود دارد و در جانوران مختلف، بخشی از ساختار آناتومیکی مهم برای تغذیه است.
supraoesophageal
گنگلیون فوق‌مری به گره‌ای عصبی اشاره دارد که در برخی از بی‌مهرگان وجود دارد و به عنوان مرکز عصبی عمل کرده و در کنترل حرکات و رفتار آنها مؤثر است.