terminatively
به صورتی که چیزی به وضوح به پایان برسد یا خاتمه یابد.
terminatory
ترمیناتوری به اقداماتی اشاره دارد که پایان یک فرآیند یا پروژه را تضمین میکند.
termine
در زبان انگلیسی، 'termine' به معنای تمام کردن یا به پایان رساندن یک کار یا وظیفه است.
terminer
هرگاه در زمینه ای به کار میرود که به پایان رساندن یا خاموش کردن چیزی را نشان میدهد.
terminine
در برخی وایرها به مثابه یک فعل برای اشاره به پایان یک فرآیند یا کار استفاده میشود.
terminism
مفهوم و دانش مربوط به ترمینولوژی و استفاده از اصطلاحات خاص است.
terminist
فردی که در زمینه ترمینولوژی و اصطلاحات علمی تخصص دارد.
terministic
مربوط به یا بر اساس سیستمها و قواعد ترمینولوژی.
terminize
توجه داشتن به یا قطع کردن یک قرارداد یا توافق.
termino
یک اصطلاح که به معنای خاصی در زمینهای منحصربهفرد اشاره دارد.
terminologists
چندین شخص که در زمینه اصطلاحات و واژهشناسی تخصص دارند.
termital
ترمیتال، اشاره به مناطق یا محیطهایی دارد که قابل رشد برای گیاهان میباشند.
termitic
ترمیتیک، مرتبط با حشرات موریانه و رفتار آنهاست.
termitid
ترمیتید، به خانوادهای از موریانهها اشاره دارد.
termitidae
ترمیتیده، خانوادهای از حشرات موریانه است که رفتار و زیستشناسی آنها را شامل میشود.
termitophagous
ترمیتوفاگوس، به گونههایی اشاره دارد که بهطور خاص از موریانهها تغذیه میکنند.
termitophile
ترمیتوفیلا، به موجوداتی اطلاق میشود که به موریانهها وابستگی دارند.
termitophilous
ترمیتوفیل، به جاندارانی گفته میشود که به طور نزدیک با موریانهها زندگی میکنند و از آنها بهرهبرداری مینمایند.
termless
بدون موریانه، به وضعیتی اطلاق میشود که هیچ موریانهای وجود ندارد یا روابط موریانهها وجود ندارد.
termlessly
به صورت بدون موریانه، به معنای عدم وجود موریانه یا اصطلاحات تعریف شده در یک زمینه خاص.
termlessness
عدم وجود موریانه، اشاره به وضعیتی است که در آن هیچ گونه تعریف یا محدودیتی وجود ندارد.
termolecular
ترمولکولی، به واکنشهایی اطلاق میشود که در آن سه مولکول به طور همزمان واکنش نشان میدهند.
termon
ترمون، اصطلاحی است که به نشانههای مرزی اشاره دارد و در زبانشناسی قدیمیتر استفاده میشد.
termor
ترمُر، اصطلاحی است که به فرد یا گروهی اشاره دارد که در یک دوره خاص یا در رابطه با یک موضوع خاص فعالیت میکند.
termors
ترمُرها به افرادی اشاره دارد که در زمانهای خاص یا در حوزههای مختلف فعالیت میکنند.
termtime
زمان ترم به دورهای اشاره دارد که در آن کلاسها و دورههای آموزشی رسمی برگزار میشود.
termtimes
زمانهای ترم به دورههای مختلف آموزشی اطلاق میشود که ممکن است در طول سال تحصیلی تغییر کند.
termwise
بهصورت ترمبهترم، روندی است که در آن اطلاعات یا ارزیابیها به صورت جداگانه برای هر زمان ترم ارائه میشود.
terna
ترنا به گروه یا مجموعهای از سه عنصر یا واحد گفته میشود که در بعضی زمینهها کاربرد دارد.
ternal
مربوط به درون یا داخل، به جنبههای درونی یا غیرقابل مشاهده اشاره دارد.
ternar
ساختار یا رابطهای که شامل سه جزء میشود.
ternaries
اشیاء یا عناصری که شامل سه جزء هستند.
ternately
بهصورت جداگانه یا متناوب، به طوری که اجزا به طور مرتب جایگزین میشوند.
ternatipinnate
ترناتیپینات به نوعی از برگها اطلاق میشود که به صورت سهتایی و مجزا از یکدیگر قرار دارند.
ternatisect
ترناتیسکت به نوعی از برگها اشاره دارد که حاشیههای آن به صورت سه تایی قطع شدهاند.