جبران کردن چیزی که از دست رفته یا آسیب دیده است.

جبران زمان گمشده، به معنای تلاش برای اصلاح یا بازگرداندن زمانی است که به دلیل تأخیر یا وقفه از دست رفته است.

جبران فاصله، به معنای تلاش برای بازگرداندن موقعیت یا برابری با دیگران در یک شرایط رقابتی یا آموزشی است.

جبران عقب‌افتادگی، به معنای تلاش برای بازگرداندن زمان یا منابع از دست رفته است.

تصمیم‌گیری، یعنی انتخاب یک گزینه یا نتیجه از میان چندین امکان و تصمیم نهایی را گرفتن.

پاک‌کننده آرایش، محصولی است که برای حذف آرایش از پوست صورت استفاده می‌شود.

جبران کردن، به معنای تلاش برای اصلاح یک رابطه یا وضعیت منفی به وسیله نشان دادن محبت یا رفتار مثبت.

استفاده کردن از چیزی یا به‌کارگیری آن در یک موقعیت خاص.

به معنای کناره‌گیری یا اجازه دادن برای عبور یا پیشرفت چیزی یا کسی است.

چیزی که برای افزایش وزن یا حجم استفاده می‌شود، ولی واقعاً ارزشمند نیست.

به معنای شادی کردن، جشن گرفتن یا برقراری روابط عاشقانه است.

کار کردن با کسی یا چیزی برای انجام یک پروژه یا فعالیت.

پروژه‌ها یا وظایفی که صرفاً برای پر کردن وقت ایجاد می‌شوند و ارزش افزوده‌ای ندارند.

مکگوتلا، جلسه‌ای عمومی برای بحث و تبادل نظر در مورد مسائل محلی در یک جامعه.

نوعی سس هندی که معمولاً با کره و خامه تهیه می‌شود و در غذاهای مختلف استفاده می‌شود.

نوعی سوشی که در آن برنج و مواد دیگر در دور نریخته شده و برش داده می‌شود.

کوسه مکو، نوعی از کوسه‌های سریع و چابک که در آب‌های آزاد یافت می‌شود.

مردم ماکوند، قومی از آفریقای شرقی که به هنر و فرهنگ غنی خود شناخته می‌شوند.

تلسکوپ ماکستوف، نوعی تلسکوپ طراحی شده برای مشاهده نجومی که از لنزها و آینه‌ها استفاده می‌کند.

مردم ماکوا، قومی از موزامبیک که فرهنگ و سنت‌های خاص خود را دارند.

ماکوتو، اصطلاحی در فرهنگ‌های مختلف که به قدرت‌های ماورایی اشاره دارد.

مال، به معنای بد و ناپسند، و در حوزه فناوری اطلاعات به نرم‌افزارهای مخرب اشاره دارد.

پیشوندی در زبان انگلیسی که به معنی بد یا اشتباه است و به کلماتی افزوده می‌شود که ناپسند یا نادرست بودن چیزی را نشان دهد.

نوتاسیونی که معمولاً در منابع علمی و ارجاعات برای اشاره به نکات خاص یا عبارات مختصر استفاده می‌شود.

دانه‌هایی که معمولاً برای شمارش دعا یا مدیتیشن استفاده می‌شوند و به نوعی در تمرینات معنوی کاربرد دارند.

وضعیتی پزشکی که در آن بدن نمی‌تواند به درستی مواد مغذی را از غذا جذب کند.

ایالت و منطقه‌ای تاریخی در مالزی که به خاطر تاریخ غنی، تجارت و فرهنگش مشهور است.

ماده‌ای معدنی سبز و جذاب که عمدتاً در جواهرسازی و به عنوان سنگ قیمتی استفاده می‌شود.

مالاکو- پیشوندی مربوط به نرم‌تنان است و در اصطلاحات علمی به کار می‌رود.

مالاکولوژی علم بررسی نرم‌تنان، از جمله ساختار، رفتار و زیست‌شناسی آنهاست.

مالاکوستراکا یک کلاس از نرم‌تنان است که شامل گونه‌هایی مانند خرچنگ‌ها و لابسترها می‌شود.

مالاکوستراکی به گروهی از نرم‌تنان گفته می‌شود که دارای ساختارهای بدن پیچیده و رفتارهای خاص هستند.

مالاداپتیشن به حالتی گفته می‌شود که موجودی به خوبی به محیط خود سازگار نیست و این می‌تواند به عواقب منفی منجر شود.

مالاداپتید به موجوداتی اطلاق می‌شود که به درستی به محیط خود سازگار نشده‌اند.

maladaptive به رفتارها یا واکنش‌هایی اشاره دارد که به جای کمک به سازگاری صحیح با شرایط، مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند.

maladjusted به افرادی اطلاق می‌شود که در سازگاری با محیط اجتماعی یا عاطفی خود مشکل دارند.

maladjustment به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد نمی‌تواند به درستی با محیط یا شرایط جدید سازگار شود.

maladminister به اشتباه یا نادرستی در تجویز یا مدیریت داروها یا خدمات بهداشتی اشاره دارد.

maladministration به نادرستی یا سوءمدیریت در اجرای وظایف یا نظارت بر امور اشاره دارد.

maladroit به عدم مهارت یا عدم توانایی در انجام کارها به طور مؤثر اشاره دارد.

مالادی به معنی یک نوع بیماری یا اختلال در سلامت است که می‌تواند جسمی یا روانی باشد.

مالا فاید به معنای عمل به قصد فریب یا نیت بد در یک معامله یا توافق است.

مالا فاید به معنای نیت بد یا فریب در رفتار یا تعامل میان افراد است.

مالاگا نام یک شهر بندری در سواحل جنوبی اسپانیا می‌باشد.

مالاگاسی به زبان و فرهنگ مردم ماداگاسکار اشاره دارد.

مالاگوئنا به نوعی موسیقی و رقص مربوط به منطقه مالاگا در اسپانیا اشاره دارد.

نوعی فلفل تند که بخصوص در برزیل استفاده می‌شود و طعمی خاص دارد.

حس عمومی ناراحتی، بی‌قراری یا بیماری که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود.

نوعی نژاد سگ بزرگ و قوی که در مناطق سردسیر پرورش داده شده است.

نوعی سبزی ریشه‌ای که به خاطر طعم و خواص غذایی‌اش در مناطق گرمسیری محبوب است.