amphistome
مفهومی در زیستشناسی که به دستهبندی خاصی اشاره دارد.
amphistomoid
ساختار یا شکلی که به دو طرف شبیه باشد، به ویژه در زمینههای زیستشناسی و جانوری.
amphistomous
صفات یا ویژگیهای مربوط به دو طرفیت در ساختارهای بیولوژیکی.
amphistomum
یک جنس از کرمهای تخت که معمولاً در زیستگاههای آب شیرین زندگی میکنند.
amphitene
جنسی از حیوانات دریایی که ویژگیهای خاصی در ساختار بدن دارند.
amphithalami
بخشی از مغز که در تنظیم و پردازش اطلاعات حسی نقش دارد.
amphithalamus
ساختاری در مغز که در تنظیم احساسات و واکنشها نقش دارد.
amphithalmi
سبک معماری که شامل فضاهای دو طرفه و مضاعف است، از جمله ساختارهای با باغ و فضای بینورها.
amphitheatered
دارای طراحی یا ساختاری شبیه به آمفیتئاتر، مناسب برای نمایش و اجرا.
amphitheatral
مرتبط با یا ویژگیهای آمفیتئاتر، ساخته شده به گونهای که مناسب رویدادهای گروهی باشد.
amphitheatric
طراحی یا ویژگی که شبیه به آمفیتئاتر باشد، با شدت بصری بالاتر.
amphitheatrical
مرتبط با آمفیتئاتر، به ساختار یا ویژگیهایی اطلاق میشود که آن را به مکانهای اجرا مناسب میسازد.
amphitheatrically
به طرز آمفیتئاتری، به ویژه در زمینه اجراهای تئاتری و نمایشهای زنده.
amphitheccia
آمپیتسیا، نوعی ساختار گیاهی که در ایجاد تنوع در گیاهان نقش دارد.
amphithecia
آمپیتیسیا، ساختاری زیستمحیطی که به موادی که در آنها زندگی میکنند، اشاره دارد.
amphithecial
به ویژگیها و لایههای گیاهی اطلاق میشود که محافظت میکنند.
amphithecium
آمپیتیشیوم، ساختاری گیاهی که به رشد و زندگی گیاهان کمک میکند.
amphithect
آمپیتکت، عناصری معماری که به طراحی ساختمانها و فضاها مربوط میشود.
amphithere
آمپیتیر، موجودی افسانهای که به صورت اژدها توصیف میشود.
amphithyra
آمفیتیرا، یک ساختار سرپوشیده در معماری باستان که برای برگزاری رویدادهای عمومی و اجتماعی طراحی شده بود.
amphithyron
آمفیتیون، اصطلاحی برای توصیف سازهای در معماری که در آن فعالیتهای عمومی صورت میگیرد.
amphithyrons
آمفیتیونها، سازههایی در معماری که برای تسهیل تجمعهای عمومی طراحی شدهاند.
amphithura
آمفیتورا، ساختهای در فرهنگ باستانی که برای برگزاری رخدادهای اجتماعی استفاده میشد.
amphithuron
آمفیتورن، یک سازه مشهور در معماری باستان که ورودی عمومی را تسهیل میکند.
amphithurons
آمفیتورها، نمونههایی از معماری که به بررسی تعاملات اجتماعی کمک میکنند.
amphithurthura
آمفیتورثورا، نوعی موجود دریایی که به زندهزایی و زندگی در اقیانوسها مربوط میشود.
amphitokal
آمفیتوکال، ساختار خاصی در آناتومی است که مطالعه آن به درک بهتر عملکرد بدن کمک میکند.
amphitoky
آمفیتوکی، استراتژی تولید مثل خاصی است که برای برخی گونهها در طبیعت تعریف میشود.
amphitokous
آمفیتوکوس به ویژگی یا صفتی اشاره دارد که ممکن است در موجودات زنده مشاهده شود.
amphitriaene
آمفیتریانه، ساختار خاصی در اسفنجها است که در مطالعه اکولوژی دریایی اهمیت دارد.
amphitricha
آمفیتریچا، نوعی موجودات میکروسکوپی تکسلولی هستند که در میدانهای تحقیقاتی مورد بررسی قرار میگیرند.
amphitrichate
آمفیتریچات، به موجوداتی اطلاق میشود که در هر دو انتهای خود مژک دارند.
amphitrichous
آمفیتریچوس به موجوداتی گفته میشود که مژکها در دو طرف آنها قرار دارند.
amphitryon
آمفیتریون، شخصیتی در اساطیر یونانی که شوهر آلکمنه و پدر هرکول است.
amphitrite
آمفیتریت، الهه دریایی در اساطیر یونانی و همسر پوزئیدون.
amphitron
آمفیترون، به عنصری در فیزیک گفته میشود که در توصیف نوسانات استفاده میشود.
amphitropal
آمفیتروپال به نوعی تقارن اشاره دارد که در برخی موجودات زنده مشاهده میشود.
amphitropous
آمفیتروپوس به معنای حالت متقارن رشد در هر دو طرف است که معمولاً در مورد گیاهان به کار میرود.
amphitruo
آمفیتروئو به موجوداتی اشاره دارد که در طبقه بندی علمی به صورت خاصی دستهبندی شدهاند.
amphiumidae
آمفیومیده به خانوادهای از سلیمندرهای آبی اشاره دارد که در محیطهای آبی زندگی میکنند.