arrector
به عضلاتی اشاره دارد که فولیکول‌های مو را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
arrendation
عمل اجاره یا واگذاری یک ملک یا دارایی به شخص دیگر.
arrendator
شخصی که ملکی را برای استفاده اجاره می‌کند.
arrenotoky
نوعی تولید مثل که در آن تخم‌های بارور نشده به موجودات ماده تبدیل می‌شوند.
arrenotokous
گونه‌ای که در آن تولید مثل از طریق تخم‌های بارور نشده اتفاق می‌افتد.
arrent
گزارش یا مقاله‌ای که به یک موضوع خاص پرداخته و جزئیات مورد نیاز را توضیح می‌دهد.
arrentable
مواردی که قابلیت ارائه یا تحلیل دارند و می‌توانند جزئیات زیادی را در بر گیرند.
arrentation
عملا به معنای ارائه یا گزارش اطلاعات با وضوح و دقت بالا.
arreption
درک یا بازشناسی یک مفهوم به شکلی خاص.
arreptitious
پنهان، چیزی که به راحتی قابل مشاهده یا شناسایی نیست.
arrestant
چیزی که باعث توقف یا جلوگیری می‌شود.
arrestation
عمل یا فرایند دستگیری یک شخص.
arrestingly
به طرز جلب‌توجهی، به طوری که توجه ها را جلب کند.
arrestive
بازدارنده، چیزی که باعث جلوگیری یا محدودیت می‌شود.
arret
توقف، ایستادگی.
arretez
متوقف کردن، ایستادن، به معنای پایان دادن به چیزی یا جلوگیری از ادامه آن است.
arrgt
اشتباه، خطا، به ویژه در متن یا داده‌ها.
arrha
مقدار مالی که برای تضمین یک قرارداد یا توافق ارائه می‌شود.
arrhal
جزئیات یا نکاتی که در بحث یا گفتگو مطرح می‌شود.
arrhenal
یک اصطلاح علمی، مرتبط با ویژگی‌های گیاهان یا جانداران در شرایط خاص.
arrhenatherum
یک نوع گیاه که به طور ویژه در چمنزارهای مرطوب رشد می‌کند.
arrhenoid
شکل یا وضعیتی از تولید مثل که در آن جنس نر غالب است.
arrhenotoky
نوعی تولید مثل که در آن تخم‌های بارور نشده به نر تبدیل می‌شوند.
arrhenotokous
مرتبط با تولید مثل آره‌نو توکی.
arrhinia
عدم وجود بینی یا نداشتن ساختارهای بویایی.
arrhythmy
وجود عدم نظم در حرکات یا ریتم.
arrhythmical
حالت یا کیفیتی که در آن نظم یا الگوی ریتمی وجود ندارد.
arrhythmically
به طور بی‌نظم و آشفته، در حرکات یا ضربان‌ها که طبیعی و منظم نیستند.
arrhythmous
غیروضیفٔه از لحاظ ریتمیک، در اشاره به یک وضعیت پزشکی که ضربان قلب منظم نیست.
arrhizal
بدون ریشه بودن، به گیاهانی اطلاق می‌شود که ریشه‌های قابل مشاهده ندارند.
arrhizous
بدون ریشه، به گیاهانی اشاره دارد که فاقد ریشه هستند و معمولاً با شرایط سخت سازگاری دارند.
arri
مدل دوربینی با کیفیت بالا که در صنعت فیلمسازی محبوب است.
arry
عرق کردن، به ویژه در مواقع استرس یا اضطراب.
arriage
ازدواج به معنای پیوند قانونی و معنوی دو نفر برای شروع یک زندگی مشترک است.
arriba
کلمه‌ای که به معنی بالا یا بالاتر استفاده می‌شود.
arribadas
یک پدیده طبیعی که در آن لاک‌پشت‌های دریایی به طور همزمان به ساحل می‌آیند.
arricci
نوعی ابزار یا تکنیک برای حالت دادن به موها.
arricciati
نوعی مدل مو که حالت پیچیده و زیبا دارد.
arricciato
نوعی طراحی یا بافت که شامل حالت‌های پیچیده است.
arricciatos
نوعی پاستا که به طور خاص پیچیده و فرمی منحصر به فرد دارد.