autopelagic
آتوپلاژیک، مربوط به موجودات دریایی که در آبهای آزاد زندگی میکنند.
autopepsia
آتوپپسی، فرآیند هضم طبیعی بدن بدون کمک خارجی.
autophagi
آتوپهاژی، فرآیند سلولی برای حذف اجزای آسیبدیده و حفظ سلامت سلولها.
autophagia
اتو فاجی به معنای عمل خوردن بخشهایی از بدن خود است و معمولاً به عنوان یک اختلال روانی دیده میشود.
autophagous
اصطلاحی که به حیواناتی اطلاق میشود که در شرایط سخت به خود تغذیه میکنند.
autophyllogeny
روندی که در آن برگهای جدید از بافتهای خود یک گیاه یا موجود تولید میشوند.
autophyte
گیاهی که قادر به تولید غذای خود از طریق فتوسنتز است.
autophytic
اصطلاحی که به موجودات یا گیاهانی اطلاق میشود که به خودکفایی در تامین مواد غذایی وابستهاند.
autophytically
به شیوهای اشاره دارد که گیاهان یا موجودات برای تامین غذا به خود متکی باشند.
autophytograph
اتوفیتوگراف، یک نوع تصویر خود از گیاه که معمولاً برای مطالعه و تحقیق استفاده میشود.
autophytography
اتوفیتوگرافی، فرایند تصویرسازی خودکار از گیاهان برای مقاصد علمی و تحقیقاتی.
autophoby
اتوفوبی، یک نوع ترس غیرمعمول از خود، که ممکن است به اضطراب و وسواس منجر شود.
autophobia
اتوفوبیا، ترس شدید یا اضطراب ناشی از تنهایی یا بیکسی.
autophon
اتوفون، دستگاهی که به طور خودکار صدا تولید میکند، معمولاً در زمینه موسیقی یا صوتی.
autophone
اتوفون، دستگاهی که به کاربران اجازه میدهد بدون نیاز به صحبت کردن، ارتباط برقرار کنند.
autophony
اتوفونی به شرایطی گفته میشود که فرد صداهای خود را به طور غیرعادی بلند و واضح در گوش خود میشنود.
autophonoscope
اتوفونوسکوپ، وسیلهای است که برای بررسی و ارزیابی مشکلات شنوایی استفاده میشود.
autophonous
اتوفونیک به صداهایی اشاره دارد که بهطور غیرعادی از داخل سر یا گوش شنیده میشوند.
autophotoelectric
به سیستمی اطلاق میشود که از طریق نور برای عکاسی و ضبط تصویر استفاده میکند.
autophotometry
علمی که به اندازهگیری نور و تأثیر آن بر عکاسی میپردازد و بهطور خودکار انجام میشود.
autophthalmoscope
اتوفتالموسکوپ دستگاهی پزشکی است که برای معاینه دقیق و بررسی وضعیت چشمها استفاده میشود.
autopyotherapy
اتوپیوتراپی به معنای استفاده از مواد یا عوامل داخلی بدن برای درمان بیماریها است.
autoplagiarism
اتوپلاژیسم به معنای استفاده مجدد از آثار خود بدون ارجاع است.
autoplasmotherapy
اتوپلاسموتراپی روشی درمانی است که از پلاسماهای داخلی بدن برای درمان استفاده میکند.
autoplast
اتوپلاست به معنای استفاده از مواد بیولوژیک برای ترمیم بافت آسیب دیده است.
autoplasty
اتوپلاستی به معنای جراحی بهبود شکل یا فرم بخشی از بدن است.
autoplastic
خودشکل، به موادی گفته میشود که میتوانند تحت تاثیر گرما یا فشار شکل خود را تغییر دهند.
autoplastically
به شیوهای که مواد خودشکل در ایجاد اشکال و طراحیها استفاده میشوند.
autoplasties
به مجموعهای از اشکال یا تکنیکهای ایجاد شده با استفاده از مواد خودشکل اشاره دارد.
autopneumatic
به سیستمی گفته میشود که از هوای فشرده برای کار کردن استفاده میکند.
autopoint
به سیستمی اشاره دارد که به طور خودکار موقعیت یا نقاط مشخصی را تعیین میکند.
autopolar
اتوپولار به سیستمی اطلاق میشود که بر اساس قطبهای خودکار برای جهتیابی و تثبیت استفاده میشود.
autopolyploid
موجودی که کروموزومهای یکسان را به صورت چندگانه دارد و معمولاً شامل گیاهانی است که ویژگیهای خاصی از جمله بزرگتر بودن را نشان میدهند.
autopolyploidy
فرآیند افزایش تعداد مجموعههای کروموزومی مشابه در یک موجود، بهویژه در گیاهان.
autopolo
سیستمی که در رباتیک جهتیابی و مسیر یابی را به طور خودکار بهینه میکند.
autopoloist
فردی که به تخصص در زمینه سیستمهای ناوبری اتوپولو پرداخته است.
autopore
دستگاهی برای اندازهگیری و نظارت بر جریانهای هوا و فضای محیطی.
autoportrait
خودنگاره، تصویری است که یک هنرمند از خود میکشد.