baccare
بکارا کردن، به معنای ارزیابی و بررسی دقیق یک وضعیت یا گزینه می‌باشد.
baccate
بکارتی به خصوصیات میوه یا دانه‌ای اشاره دارد که به صورت خوشه‌ای و انبوه رشد می‌کند.
baccated
بکارتی به معنای وجود گل‌ها یا میوه‌هایی است که به صورت خوشه‌ای و انبوه رشد کرده‌اند.
bacchae
بکاه‌ها به پیروان دیونوسوس، خدای شراب و شادی در اساطیر یونانی اشاره دارد.
bacchanalianism
بکانالیانیسم، نوعی رفتار یا رویکرد به خوشی و شادمانی که به جشن‌ها و میهمانی‌های پرشور اشاره دارد.
bacchanalianly
به شکلی شاد و پرشور که مربوط به باکانالیسم باشد.
bacchanalias
جشن‌ها یا وقایع پر شور و شوق که معمولاً شامل خوش‌گذرانی و سرگرمی است.
bacchanalism
نظام یا رویکردی که زیر بنای آن برگزاری جشن‌ها و خوش‌گذرانی‌های افراطی است.
bacchanalization
روند یا عمل تبدیل یک رویداد به چیزی شاد و جشنواره‌ای که با خوش‌گذرانی مشخص می‌شود.
bacchanalize
عمل تغییر یک رویداد یا مراسم به شکلی که بیشتر به جشن و خوش‌گذرانی پرداخته شود.
bacchantic
باخانتیک، مربوط به باخوس، خدای شراب و شادمانی در اساطیر یونان است و به جشن‌ها و فعالیت‌هایی اشاره دارد که با لذت و خوشی همراه است.
bacchar
باکار، نوعی گیاه یا عطر مرتبط با مراسم خاص، که معمولاً در تاریخ با خواص درمانی همراه بوده است.
baccharis
باکاریس، نوعی گیاه که در نواحی مرطوب رشد می‌کند و به دلیل گل‌ها و خصوصیاتش شناخته می‌شود.
baccharoid
باکارویید، اصطلاحی است برای توصیف ویژگی‌های گیاهی خاص که به آن‌ها شکلی غیرمعمول می‌دهد.
baccheion
باکچئون، مکانی مقدس در تاریخ که به عبادت و گردهمایی در جوامع باستانی مربوط می‌شود.
bacchiac
باکیعک، نوعی وزن شعر که به خاطر ریتم مشخصش شناخته می‌شود و در ادبیات کلاسیک کاربرد دارد.
bacchian
باخوسی، مربوط به باخوس، خدای شراب و شادی در اساطیر رومی، به معنای جشن و شادی است.
bacchical
باخیکی، مربوط به باخوس و رسم شادی و جشن، به ویژه در ادبیات.
bacchides
باخیدها، شخصیت‌هایی که به جشن‌ها و شادی مرتبط هستند، به ویژه در ادبیات یا اساطیر.
bacchii
باخـی‌ها، مراد از این واژه به پیروان باخوس، نماد جشن و فراغت.
bacchiuchii
باخیوکی‌ها، به یک زیرگروه خاص از پیروان باخوس اشاره دارد که ممکن است بخش‌های خاصی از جشن‌ها را برگزار کنند.
bacchius
باخیوس، یک واژه در شعر و بلاغت که به الگوی خاصی در متر اشاره دارد.
bacchus
باکوس، در اساطیر روم، خدایی است که به شراب، خوشحالی و جشن مرتبط است.
bacchuslike
مانند باکوس، به شرطی که شاد، جشنواره یا نوشیدنی باشد.
bacciferous
باکیفر به گیاهانی اشاره دارد که میوه یا توت تولید می‌کنند.
bacciform
باکیفور به شکل میوه‌ای شبیه به توت یا دسته‌ای میوه اشاره دارد.
baccilla
باکیلا به نوعی میکروارگانیسم یا ساختار کوچک اشاره دارد، معمولاً در زمینه بیولوژی.
baccilli
باکتیری‌ها به گونه‌ای از باکتری‌های میله‌ای شکل اشاره دارد.
baccillla
باکسیلا، باکتری‌های میله‌ای شکل که در علوم زیستی و میکروبی شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
baccillum
باکسیلوم، اصطلاحی در میکروبیولوژی که به نوعی خاص از باکتری‌ها اشاره دارد.
baccivorous
باکیوروس به جانورانی اطلاق می‌شود که از باکتری‌ها تغذیه می‌کنند.
bacharach
باچاراچ، نامی مشترک در موسیقی و فرهنگ که به ادبیات یا آهنگسازی خاصی اشاره دارد.
bache
باکه به مدرک تحصیلی کارشناسی اشاره دارد.
bachel
باچل به زندگی فردی مجزا اشاره دارد که معمولاً به عدم ازدواج مربوط می‌شود.
bachelordom
بچلر دام، وضعیتی که مردی هنوز ازدواج نکرده و به تنهایی زندگی می‌کند.
bachelorhood
بچلر هود، وضعیت بودن به عنوان یک مرد مجرد.
bachelorism
بچلریسم، یک نوع زندگی و سبک خاص برای مردان مجرد.
bachelorize
بچلرایز کردن یعنی ساده‌سازی و فردی کردن فضا برای یک مرد مجرد.
bachelorly
بچلرلی به سبک و روش زندگی مردان مجرد اشاره دارد.
bachelorlike
بچلرلایک به معنای داشتن ویژگی‌های مرد مجرد است.