beaume
بیوم، پمادی نرمکننده و آرامبخش برای پوست که معمولاً از مواد طبیعی تهیه میشود.
beaumont
بیومن، نام شهری با فرهنگ و تاریخ غنی که مکانهای زیبا و جاذبههای گردشگری زیادی دارد.
beaumontia
بیومتونیا، جنسی از گیاهان گلدار که در منطقههای مختلف آسیا رشد میکنند.
beaupere
بیوپره، اصطلاحی برای نمایاندن یک پدر زیبا یا پدر مانند در ادبیات و داستانها.
beaupers
بیوپرها، افرادی که در صنعت مد و طراحی با مهارت و کیفیت بالا فعالیت میکنند.
beauseant
بئوزانت، بنر یا پرچم که معمولاً در زمینهٔ هرالدیک استفاده میشود و دو رنگ را نشان میدهد.
beauship
بئوشیپ، کشتی زیبا و مجلل که برای سفرهای لوکس استفاده میشود.
beausire
زیبایی، جاذبه یا حالتی دلپذیر که در مناسبتها یا لحظات خوشایند احساس میشود.
beauteousness
زیبایی، خصوصیت یا حالت زیبایی که در اشیاء یا افراد وجود دارد.
beauti
زیبایی، احساس یا پدیدهی جذاب و دلنشین.
beautydom
زیباییشناسی، به حالت یا وضعیت زیبایی اشاره دارد که در آن زیبایی به عنوان یک هدف و ارزش در نظر گرفته میشود.
beautied
زیبا کردن، به معنای افزودن زیبایی یا جذابیت به چیزی است.
beautifications
زیباسازی، به فرایند یا اقداماتی اشاره دارد که برای افزایش زیبایی یا جذابیت انجام میشود.
beautifier
زیباساز، به محصولات یا اشیایی اشاره دارد که برای افزایش زیبایی و جذابیت استفاده میشوند.
beautifiers
زیباسازها، به ابزار یا محصولاتی اشاره دارد که برای بهبود زیبایی و جذابیت طراحی شدهاند.
beautihood
زیبایی و جذابیت خاصی که به یک مکان یا موقعیت داده میشود.
beautyship
کشتی یا وسیلهای زیبا که در آبهای آرام حرکت میکند.
beauxite
نوعی سنگ معدن که منبع اصلی آلومینیوم است.
beaverette
نوعی بیور کوچک که به ساخت سد معروف است.
beavery
رفتار یا ویژگیهای مرتبط با بیور.
beaveries
بیوریز، مکان یا زیستگاه بیورها که معمولاً شامل سدهای ساخته شده از چوب و گل است.
beaverish
بیورمانند، به توصیف شخصی اطلاق میشود که پر انرژی، سختکوش و گاهی هم غیر اجتماعی است.
beaverism
بیوریسم، فلسفه و سبک زندگی که بر تلاش گروهی و فعالیتهای جمعی تأکید دارد.
beaverite
بیوریت، کسانی که به اصول همکاری و کار گروهی معتقدند.
beaverize
بیوریز کردن، به معنای کار گروهی برای بهینهسازی و بهبود شرایط زندگی است.
beaverkill
بیورکیل، نام یک رودخانه که به دلیل وجود بیورهای زیاد مشهور است.
beaverkin
بیورکین، نوعی موجود کوچک و شبیه به بیور است که معمولاً در کنار آبها زندگی میکند و خاصیت بازیگوشی دارد.
beaverlike
شبیه به بیور، به حیوان یا چیزی دیگر اطلاق میشود که ویژگیهای ظاهری یا رفتاری مشابه بیور دارد.
beaverpelt
پوشش پشمی بیور که به خاطر حرارت بالای خود مشهور است و معمولاً در لباسها استفاده میشود.
beaverroot
ریشهای که به عنوان دارویی در فرهنگهای بومی استفاده میشود و خاصیتهای درمانی دارد.
beaverskin
پوست بیور که به خاطر ویژگیهایش استفادههای زیادی در ساخت لباس و لوازم دیگر دارد.
beaverteen
نسلی از بیور که تقریباً به سن بلوغ نزدیک است و در حال یادگیری رفتارهای بزرگسالان است.
beaverwood
beaverwood نوعی درخت سخت و مقاوم است که معمولاً در نزدیکی آبهای شیرین یافت میشود.
beback
برگشتن به محل یا وضعیت قبلی، به طور معمول بعد از یک غیبت کوتاه.
bebay
ببی بی یک اصطلاح است که به معنای تفریح کردن و لذت بردن از طبیعت است.
bebait
بابت به معنای حمایت و تشویق کردن است.
beballed
ببالد به معنای بازی کردن، به ویژه در یک فضای باز و با شادابی.