adoptive
فرزندخوانده، مربوط به سرپرستی یک کودک به عنوان فرزند.
adoptive parent
والد فرزندخوانده، شخصی که کودکی را به فرزندی گرفته است.
adorably
قید نشان‌دهنده شیوه یا حالت انجام عمل به شکلی دوست‌داشتنی و جذاب.
adoral
مربوط به ناحیه‌ای در نزدیکی دهان یا به صورت مربوط به قسمت جلویی در جانوران.
adoration
عشق و احترام عمیق به کسی یا چیزی.
adorbs
اصطلاح محاوره‌ای برای توصیف چیزی که به طرز دلپذیری باورنکردنی و جذاب است.
adorkable
ترکیبی از 'دیوونه' و 'دوست‌داشتنی'، برای توصیف افراد گیج و عجیب اما دوست‌داشتنی.
adorn
زینت دادن یا تزئین کردن چیزی به طوری که زیبا و جذاب‌تر به نظر برسد.
adornment
شیء یا ویژگی‌ای که چیزی را زیباتر کرده و به آن جذابیت می‌بخشد.
a double-edged sword
موضوع یا مساله‌ای که دارای جوانب مثبت و منفی است و می‌تواند هم خوب و هم بد باشد.
adp
مخفف 'پردازش داده‌های خودکار' که به سیستم‌های مبتنی بر کامپیوتر برای جمع‌آوری و پردازش اطلاعات اشاره دارد.
ad personam
عبارتی لاتین به معنی 'برای شخص خاص' که به تصمیم‌گیری یا قضاوت شخصی یک فرد اشاره دارد.
adpressed
به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی تحت فشار یا فشرده قرار دارد.
adr
آدر، راهی برای رساندن داروها به روده، با هدف بهبود جذب دارو.
ad rem
اد رِم به معنای مربوط به موضوعی خاص است.
adrenal
آدرنال به غدد فوق کلیوی اشاره دارد که هورمون‌های مهمی تولید می‌کنند.
adrenaline junkie
معتاد به آدرنالین به کسی اطلاق می‌شود که به طور مداوم به دنبال هیجان و خطر است.
adrenaline rush
هیجان و انرژی ناگهانی ناشی از ترشح آدرنالین در پاسخ به موقعیت‌های استرس‌زا.
adrenalized
آدرنالیز شده به معنای پر از انرژی و هیجان ناشی از ترشح آدرنالین است.
adrenergic
آدرنرژیک به سیستم یا داروهایی اطلاق می‌شود که بر روی گیرنده‌های آدرنرژیک تأثیر می‌گذارند و باعث تحریک فعالیت‌های بدن می‌شوند.
adrenocorticotrophin
آدرنوکورتیکوتروفین هورمونی است که از غده هیپوفیز ترشح می‌شود و تولید هورمون‌های کورتیزول را در غدد فوق کلیوی تحریک می‌کند.
adrenocorticotropic hormone
هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک هورمونی است که تأثیر زیادی بر روی فعالیت غدد فوق کلیوی و تولید کورتیزول دارد.
adret
آدره به شیب‌های که در سمت آفتاب قرار دارند و گرمای خورشید را بیشتر جذب می‌کنند، اطلاق می‌شود.
adriatic
دریای آدریاتیک دریایی در اروپا است که میان ایتالیا و بالکان واقع شده و به خاطر زیبایی‌های طبیعی و سواحلش شناخته می‌شود.
adrift
به حالت رها شدن در آب یا عدم آگاهی در زندگی اشاره دارد.
adroitness
چیره‌دستی، مهارت و توانایی در انجام کارها و فعالیت‌ها.
a drop in the ocean
استعاره‌ای به معنی اینکه یک کمک یا تلاش ناچیز است در برابر نیاز یا مشکل بزرگ.
adrowse
خواب‌آلود، نصفه‌خواب و به حالتی نزدیک به خواب رفتن.
adsl
خطوط اداری دیجیتال نامتقارن، نوعی ارتباط اینترنتی پرسرعت عبر خط تلفن.
adsorb
کشش مولکول‌ها به سطح یک ماده دیگر بدون ایجاد تغییر شیمیایی.
adsorbate
جزء جذب شده به یک سطح، به ویژه در فرآیند جذب، که در آن مولکول‌ها یا ذرات به یک سطح می‌چسبند.
adsorbent
ماده‌ای که قابلیت جذب دیگر مواد را به سطح خود دارد و در فرآیندهای مختلف از جمله تصفیه استفاده می‌شود.
adsorption
فرآیند چسبیدن ذرات یا مولکول‌ها به سطح یک ماده دیگر، به ویژه در شیمی و فیزیک.
adstratum
لایه‌ای که تحت تأثیر قرار می‌گیرد یا تأثیرگذار است، به ویژه در مباحث زمین‌شناسی یا زبان‌شناسی.
adt
نوعی سند مالی که به نمایندگی از سهام شرکت‌های خارجی در بازارهای آمریکایی استفاده می‌شود.
adulation
تحسین و ستایش افراطی، به ویژه نسبت به یک شخص مشهور یا قدرت.
adulatory
تحسین‌آمیز، به معنای ابراز تحسین و ستایش به طور اغراق‌آمیز.
adullamite
آدولامی‌ت، شخصی که خود را از اجتماع جدا می‌کند و در انزوا زندگی می‌کند.
adulterate
تقلب کردن، به معنای کاهش کیفیت یا خلوص چیزی با ترکیب آن با مواد نامرغوب.
adulteress
زنی که در حین ازدواج با فرد دیگری رابطه جنسی دارد.