agriscience
علوم کشاورزی، مطالعه علمی همه جنبههای کشاورزی از جمله تولید، مدیریت و تکنولوژیهای مرتبط.
agriscientist
دانشمند کشاورزی، کسی که در زمینه علوم کشاورزی تخصص دارد و بر روی تکنیکهای نوین تحقیق میکند.
agritourism
گردشگری کشاورزی به سفرهایی اشاره دارد که فعالیتهای کشاورزی را دربر میگیرد و به بازدیدکنندگان اجازه میدهد تا زندگی کشاورزی را از نزدیک ببینند.
agro-
پیشوند 'agro-' به معنای کشاورزی و فعالیتهای مرتبط با آن است و در ساخت کلمات مختلف کاربرد دارد.
agrochemical
کشاورزی شیمیایی مواد شیمیایی است که برای کشاورزی، شامل کودها و سموم دفع آفات، استفاده میشود.
agroecological
کشاورزی اکولوژیک به معنای استفاده از اصول زیستمحیطی در کشاورزی است و به دنبال ایجاد سیستمهای پایدار میباشد.
agroecologist
کشاورزی اکولوژیست فردی است که به مطالعه و تحقیق درباره روشهای پایدار و تأثیرات زیستمحیطی کشاورزی میپردازد.
agroecology
اکولوژی کشاورزی، علمی است که به مطالعه و به کارگیری اصول اکولوژیک در کشاورزی پایدار و نظامهای کشاورزی میپردازد.
agroecosystem
اکوسیستم کشاورزی، به سامانهای از اجزای زنده و غیرزنده که در یک فضای کشاورزی وجود دارند، اطلاق میشود.
agroforestry
کشاورزیجنگل، سیستمی است که در آن زراعت و جنگلداری به طور همزمان در یک زمین انجام میشود.
agro-industry
صنعت کشاورزی، به بخش صنعتی اطلاق میشود که به پردازش و تبدیل محصولات کشاورزی خام میپردازد.
agronomics
علوم زراعی، به علم و فناوری مربوط به تولید گیاهان و بهبود کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی مربوط میشود.
agroterrorism
تروریسم کشاورزی به معنای بهرهگیری از حملات به زیرساختهای کشاورزی است که هدف آن آسیب رساندن به امنیت غذایی و اقتصاد است.
agw
AGW به گرمایش جهانی انسانساخت اشاره دارد که ناشی از انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای انسانی است.
ah beng
شخصی که به طور کلی نوعی فرهنگ خاص دارد، معمولاً با ظاهری خاص و رفتارهایی که به آن فرهنگ مربوط میشود.
ahead of one's time
به معنای بهوجود آوردن روشها یا ایدههایی که در زمان حال قابل فهم نیستند یا درک نمیشوند.