agrarian
کشاورزی، مرتبط با زمین‌های زراعی و فعالیت‌های کشاورزی است.
a great deal
تعریف: به معنای مقدار زیادی یا زیاد است، به ویژه در زمینه خرید یا صرفه‌جویی.
a great one for
تعریف: به معنای عالی بودن برای یک دسته خاص از افراد یا فعالیت‌ها.
agreeable
تعریف: به معنای قابل قبول و خوشایند.
agree to differ
تعریف: به معنای پذیرش تفاوت در نظرات بدون نیاز به قضاوت.
agri-
پسوند 'agri-' به معنای کشاورزی و فعالیت‌های مرتبط با آن است.
agribusiness
کشاورزی تجاری، شامل تمام فعالیت‌های اقتصادی مرتبط با کشاورزی و تولید مواد غذایی است.
agric
به معنای مرتبط با کشاورزی و محصولات کشاورزی است.
agricultural
مرتبط با کشاورزی و فعالیت‌هایی که به تولید غذا و محصولات کشاورزی کمک می‌کند.
agriculture
علم و فناوری کشاورزی، شامل کشت و تولید مواد غذایی و استفاده از زمین و منابع طبیعی است.
agri-food
محصولات غذایی که مستقیماً از کشاورزی به دست می‌آیند و شامل همه مراحل تولید و توزیع هستند.
agrimony
آگرمونی، گیاهی با خواص دارویی که به‌طور معمول در طب سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
a grinding halt
عبارت 'به شدت متوقف شدن' به معنای توقف ناگهانی و کامل یک فعالیت یا حرکت است.
agrion
آگريون، نوعی مگس آبزی که معمولاً در نزدیکی آب یافت می‌شود و دارای بدن براق و ظریفی است.
agriproduct
محصولات کشاورزی، محصولاتی که به طور مستقیم از فعالیت‌های کشاورزی حاصل می‌شوند.
agriscience
علوم کشاورزی، مطالعه علمی همه جنبه‌های کشاورزی از جمله تولید، مدیریت و تکنولوژی‌های مرتبط.
agriscientist
دانشمند کشاورزی، کسی که در زمینه علوم کشاورزی تخصص دارد و بر روی تکنیک‌های نوین تحقیق می‌کند.
agritourism
گردشگری کشاورزی به سفرهایی اشاره دارد که فعالیت‌های کشاورزی را دربر می‌گیرد و به بازدیدکنندگان اجازه می‌دهد تا زندگی کشاورزی را از نزدیک ببینند.
agro-
پیشوند 'agro-' به معنای کشاورزی و فعالیت‌های مرتبط با آن است و در ساخت کلمات مختلف کاربرد دارد.
agrobiology
زیست‌شناسی کشاورزی دانش مطالعه ارتباطات بیولوژیکی با کشاورزی و بهبود تولید محصولات است.
agrochemical
کشاورزی شیمیایی مواد شیمیایی است که برای کشاورزی، شامل کودها و سموم دفع آفات، استفاده می‌شود.
agroecological
کشاورزی اکولوژیک به معنای استفاده از اصول زیست‌محیطی در کشاورزی است و به دنبال ایجاد سیستم‌های پایدار می‌باشد.
agroecologist
کشاورزی اکولوژیست فردی است که به مطالعه و تحقیق درباره روش‌های پایدار و تأثیرات زیست‌محیطی کشاورزی می‌پردازد.
agroecology
اکولوژی کشاورزی، علمی است که به مطالعه و به کارگیری اصول اکولوژیک در کشاورزی پایدار و نظام‌های کشاورزی می‌پردازد.
agroecosystem
اکوسیستم کشاورزی، به سامانه‌ای از اجزای زنده و غیرزنده که در یک فضای کشاورزی وجود دارند، اطلاق می‌شود.
agroforestry
کشاورزی‌جنگل، سیستمی است که در آن زراعت و جنگلداری به طور همزمان در یک زمین انجام می‌شود.
agro-industry
صنعت کشاورزی، به بخش صنعتی اطلاق می‌شود که به پردازش و تبدیل محصولات کشاورزی خام می‌پردازد.
agronomics
علوم زراعی، به علم و فناوری مربوط به تولید گیاهان و بهبود کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی مربوط می‌شود.
agrostology
آگروستولوژی، علمی است که به مطالعه علف‌ها و خانوادهٔ آنها می‌پردازد.
agrotechnology
تکنولوژی کشاورزی به کارگیری فناوری‌ها برای بهبود و تحول در روش‌های کشاورزی است.
agroterrorism
تروریسم کشاورزی به معنای بهره‌گیری از حملات به زیرساخت‌های کشاورزی است که هدف آن آسیب رساندن به امنیت غذایی و اقتصاد است.
aground
در وضعیت ناتوانی یا گیر کردن در زمین، به ویژه در مورد کشتی‌ها اشاره دارد.
aguardiente
آگاردینته نوعی نوشیدنی الکلی است که معمولاً از نیشکر یا میوه‌ها به دست می‌آید.
agw
AGW به گرمایش جهانی انسان‌ساخت اشاره دارد که ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از فعالیت‌های انسانی است.
aha moment
لحظه «آها» به لحظه‌ای اشاره دارد که شخص به ناگاه درکی از یک موضوع یا مسئله پیدا می‌کند.
a hang of a
یاد گرفتن چگونگی انجام یک کار یا فعالیت.
a hard act to follow
شخص یا چیزی که به‌قدری خوب است که دشوار است کسی دیگر نتواند در سطح او باشد.
ah beng
شخصی که به طور کلی نوعی فرهنگ خاص دارد، معمولاً با ظاهری خاص و رفتارهایی که به آن فرهنگ مربوط می‌شود.
ahead of
به معنای جلوتر از چیزی یا در وقت قبلی قرار داشتن.
ahead of one's time
به معنای به‌وجود آوردن روش‌ها یا ایده‌هایی که در زمان حال قابل فهم نیستند یا درک نمی‌شوند.