exactive
رویکردی که بر ارزیابی دقیق تأکید دارد.
exactiveness
دقت و صحت در انجام یا بیان چیزی.
exactment
رعایت دقیق جزئیات و مقررات.
exactor
فرد یا نهادی که قوانین یا مقررات را به دقت اجرا می‌کند.
exactors
افراد یا نهادهایی که به دقت قوانین یا مقررات را اجرا می‌کنند.
exactress
زنی که در اجرا یا بیان دستورالعمل‌ها به دقت عمل می‌کند.
exactus
Exactus به معنای دقیق و صحیح است و به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که به شیوه‌ای درست و بدون نقص وجود دارد.
exacuate
Exacuate به معنای خارج کردن و تخلیه کردن یک مکان از افراد یا اشیاء غیرضروری است.
exacum
Exacum به معنای فرایند تصحیح و بهینه‌سازی برای دستیابی به دقت بیشتر است.
exadverso
Exadverso به معنای جهت مخالف یا عکس‌العمل در برابر یک وضعیت یا موقعیت است.
exadversum
Exadversum به معنای رفتن در خلاف جهت یا انجام اقداماتی است که علیه نظرات عمومی یا وضعیت محبوب اعمال می‌شود.
exaestuate
Exaestuate به حالت یا احساساتی اشاره دارد که به شدت روزافزون و فراگیر هستند.
exaggeratedly
به شکلی که بیشتر از واقعیت باشد یا بزرگتر از آنچه که هست نشان داده شود.
exaggeratedness
حالت یا کیفیت اغراق‌آمیز بودن، نشان‌دهنده افراط در بیان یک موضوع.
exaggeratingly
به شکل و شیوه‌ای که شامل اغراق و بزرگ‌نمایی است.
exaggerative
نشان‌دهنده یا مرتبط با اغراق و بزرگ‌نمایی.
exaggeratively
به شیوه‌ای که شامل عناصر اغراق و بزرگ‌نمایی باشد.
exaggerativeness
کیفیت یا حالت اغراق‌آمیز بودن، به ویژه در بیان مطالب.
exaggerator
مبالغه‌گو، فردی که در بیان حقایق یا رویدادها بیش از اندازه بزرگنمایی می‌کند.
exaggeratory
مبالغه‌آمیز، مربوط به بیان اغراق‌آمیز یا بزرگ‌تر از واقعیت بودن.
exaggerators
مبالغه‌گران، افرادی که به طور مکرر مبالغه می‌کنند.
exagitate
بزرگنمایی، به معنی تأکید بر احساسات یا ایده‌ها.
exagitation
بزرگنمایی، تأکید یا بزرگ‌کردن چیزی به شکلی نامناسب.
exairesis
ایزیرسی، یک اصطلاح فلسفی به معنای انتخاب و اراده آزاد.
exalate
افزایش یا بالا بردن، به ویژه در مورد فشار یا حالت‌ها.
exalbuminose
نوعی پروتئین که فاقد آلبومین است.
exalbuminous
یک صفت برای توصیف مواد یا پروتئین‌هایی که آلبومین ندارند.
exallotriote
معدنی خاص که در برخی از کاربردهای صنعتی به کار می‌رود.
exaltate
بالا بردن یا تقدیر از چیزی، به ویژه احساسات یا دستاوردها.
exaltative
صفتی برای توصیف چیزهایی که به فعالیت یا احساسات شدت می‌بخشند.
exaltedly
به صورت شاد و با افتخار، حالتی که احساس بالندگی و شادی فوق‌العاده‌ای را نشان می‌دهد.
exaltedness
وضعیت یا کیفیت بودن در سطح بالا یا مقدس، شیوهای برای توصیف حالت عالی و فخیم.
exaltee
شخصی که در مورد او ستایش یا تقدیری صورت می‌گیرد.
exalter
فردی که به ستایش یا تمجید از چیزی یا کسی می‌پردازد.
exalters
افرادی که به تمجید و ستایش از شیوه‌های فرهنگی یا سنت‌ها می‌پردازند.
exaltment
حالت یا حالتی از بالندگی و شعف، احساس بالارفتن روحیه.
exameter
اگزامتر، وزن شعری که معمولاً شامل شش پای foot است و به نوعی طولانی‌ترین وزن‌های شعری به شمار می‌آید.
examinability
قابل بررسی بودن، این عبارت به این معنی است که آیا یک موضوع یا محتوا می‌تواند به طور مؤثر مورد ارزیابی قرار گیرد یا نه.
examinable
قابل بررسی، به موضوعاتی اشاره دارد که می‌توان آن‌ها را در امتحان یا ارزیابی لحاظ کرد.
examinate
امتحان کردن، این اصطلاح به معنای بررسی یا ارزیابی دقیق چیزی است.