apace
با سرعت زیاد، به سرعت تحولات یا تغییرات اتفاق می‌افتد.
apache
نام یک قبایل بومی آمریکایی و همچنین نام نوعی هلیکوپتر نظامی.
apart from
جدا از، علاوه بر.
aparthotel
آپارتمان هتل، نوعی اقامتگاه است که ترکیبی از امکانات هتل و آپارتمان را ارائه می‌دهد.
apartment building
ساختمان آپارتمان، یک ساختار چندطبقه است که شامل چندین آپارتمان می‌باشد.
apartment hotel
آپارتمان هتل، یک نوع مکان اقامتی است که امکانات هتل و آپارتمان را ترکیب می‌کند.
apartness
جدایی، احساسی از فاصله یا عدم ارتباط با دیگران.
apathetic
بی تفاوت، عدم احساس یا علاقه به موضوعی.
apatite
آپاتیت، نوعی ماده معدنی است که به عنوان منبع فسفات شناخته می‌شود و در صنایع مختلف به‌کار می‌رود.
a pat on the back
تشویق و تحسین، معمولاً برای نشان دادن رضایت از کار کسی.
apatosaurus
آپاتوسور، گونه‌ای دایناسور گیاه‌خوار است که در دوره ژوراسیک زندگی می‌کرد.
apc
APC، مخفف 'Armored Personnel Carrier'، وسیله‌ای زرهی برای حمل و نقل پرسنل نظامی.
ape
میمون، نوعی پستاندار از خانواده تمساح‌ها که شامل بزرگ‌ترین پستانداران می‌شود.
apec
APEC، یک سازمان بین‌المللی برای همکاری در حوزه‌های اقتصادی و تجاری میان کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه.
a peg to hang something on
میخی که برای آویزان کردن اشیاء استفاده می‌شود.
apeman
موجوداتی که ترکیبی از انسان و میمون را نشان می‌دهند، معمولاً در ادبیات و فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شوند.
a penny for your thoughts
عبارتی برای درخواست از کسی تا افکار یا احساسات خود را به اشتراک بگذارد.
aperiodic
به نوعی از رویدادها اشاره دارد که به صورت منظم تکرار نمی‌شوند.
aperture
یک فاصله یا شکاف در یک وسیله، به ویژه در اپتیک، که نور از آن عبور می‌کند.
aperture priority
اولویت دیافراگم، حالتی در دوربین‌های عکاسی است که در آن کاربر می‌تواند دیافراگم (میزان باز بودن دریچه) را تنظیم کند و دوربین به‌طور خودکار سرعت شاتر را محاسبه می‌کند.
apeshit
عبارتی غیررسمی که برای توصیف حالتی از شور و هیجان شدید یا خشم استفاده می‌شود.
apetalous
در زیست‌شناسی، به گیاهانی اطلاق می‌شود که فاقد گلبرگ هستند.
apex
قله یا بالاترین نقطه یک چیز، به ویژه در معناهای فیزیکی و غیرپیزیکی.
apex court
به بالاترین سطح یک سیستم قضائی اشاره دارد که صلاحیت نهایی در حل و فصل مسائل قانونی را دارد.
apgar score
معیاری برای ارزیابی وضعیت سلامتی نوزاد پس از تولد، که شامل ارزیابی‌های خاصی مانند ضربان قلب، تنفس و رنگ پوست است.
aphantasia
آفتانازیا، یک وضعیت عصبی است که در آن فرد نمی‌تواند تصاویر ذهنی بسازد.
aphasia
آفازیا، اختلالی است که ارتباطات کلامی و زبانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
aphelion
آپهلون، نقطه‌ای در مدار یک سیاره است که در آن سیاره دورترین فاصله را از خورشید دارد.
apheresis
آپهرزیس، فرآیندی پزشکی است که در آن برخی اجزای خون از جریان خون جدا می‌شود.
aphesis
آفه‌سیس، حذف صدای ابتدایی در یک کلمه است.
aphicide
آفی‌سید، ماده شیمیایی است که برای کنترل و کشتن شته‌ها به کار می‌رود.
aphis
آفیس، نوعی حشره که معمولاً گیاهان را آلوده و آسیب‌پذیر می‌کند.
aphonic
بی‌صدا، توانایی صحبت کردن را نداشتن.
aphorize
آفروریسم کردن، بیان یک فکر به شکل یک جمله کوتاه و عمیق.
aphrodisiac
داروی عشق، هر چیزی که بر تمایل جنسی تأثیر مثبت داشته باشد.
aphtha
آفت، زخم یا ضایعه‌ای در دهان که باعث درد و ناراحتی می‌شود.
api
API یا رابط برنامه‌نویسی برنامه به مجموعه‌ای از قوانین و پروتکل‌ها اشاره دارد که به برنامه‌های نرم‌افزاری اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
apian
مربوط به زنبورها یا زنبورداری، به خصوص در زمینه رفتار و زندگی زنبورها.
apiculture
عمل ایجاد و نگهداری از کندوهای زنبور عسل برای تولید عسل و دیگر محصولات زنبور.
apiece
به معنای هر یک یا جداگانه و به طور فردی است و معمولاً در معاهده‌ها یا مبادلات استفاده می‌شود.