appeal court
دادگاهی که تصمیمات دادگاه‌های پایین‌تر را بررسی و ممکن است تغییر دهد.
appearance money
پول یا هزینه‌ای که برای حضور یک فرد در یک رویداد یا برنامه پرداخت می‌شود.
appear in print
به معنای منتشر شدن یا چاپ شدن مطلبی در یک نشریه یا کتاب.
appeasement
عمل یا فرآیند آرام کردن یا راضی کردن به ویژه در زمینه سیاسی.
appellate
به فرآیند درخواست تجدید نظر در سیستم قضایی اشاره دارد.
appellation
عنوان یا نام خاص که به یک فرد یا چیز داده می‌شود.
appellation contrôlée
نام کنترل شده، اصطلاحی است که برای مشخص کردن کیفیت و محل تولید محصولات کشاورزی مانند شراب، پنیر و غیره به کار می‌رود.
appellee
تجدید نظر خواه، طرفی است که در یک پرونده قضائی در برابر درخواست تجدید نظر، از حکمی که قبلاً صادر شده است، دفاع می‌کند.
append
اضافه کردن، به معنای افزودن چیزی به انتهای یک چیز دیگر است.
appendage
پیوستگی، چیزی است که به یک موجود یا شیء دیگر متصل است و ممکن است عملکرد مشخصی داشته باشد.
appendant
پیوستگی، چیزی که به یک شیء دیگر متصل است و می‌تواند جنبه‌های زیبایی شناسی را بهبود بخشد.
appendectomy
آپاندکتومی، عمل جراحی است که در آن آپاندیس بیمار برداشته می‌شود، معمولاً به دلیل التهاب آن.
appendicitis
آپاندیسیت، بیماری است که در آن آپاندیس (یک ساختار کوچک و لوله‌ای شکل) دچار التهاب می‌شود و می‌تواند باعث درد و نیاز به جراحی شود.
appendicular
آپاندیکولار، مربوط به قسمت‌های جانبی بدن مانند اندام‌ها و استخوان‌های انتهایی است.
appendix
آپاندیس، یک ساختار کوچک در روده بزرگ است که در انسان و برخی دیگر از جانوران وجود دارد و نقش آن هنوز به طور کامل مشخص نیست.
appestat
اپیستات، ساختاری در مغز است که مسئول تنظیم حس گرسنگی و سیری است.
appetitive
اشتهایی، مربوط به نیاز یا تمایل به غذا خوردن و تأثیرات آن بر رفتار است.
appetizing
اشتها آور، به معنای غذایی که نظر را جلب کرده و میل به خوردن را افزایش می‌دهد.
applaudable
قابل ستایش، به معنی چیزی که ارزش تشویق دارد.
applaud someone to the echo
تشویق و دست زدن به شدت به کسی تا آن را به گوش همه برساند.
applause line
جمله‌ای که باعث می‌شود شنوندگان با تشویق به صحبت یا اجرا اشاره کنند.
apple butter
یک نوع مربای غلیظ و خوشمزه که از سیب‌های پخته و قند تهیه می‌شود.
apple-cheeked
نوعی توصیف برای فردی که گونه‌های گرد و سرخ دارد.
apple core
قسمت داخلی و سفت یک سیب که حاوی دانه‌هاست.
apple green
رنگی شاداب و روشن که شبیه به رنگ سیب‌های تازه است.
apple-head doll
یک نوع عروسک که سر آن از سیب‌های خشک شده ساخته می‌شود.
apple islander
جزیره‌نشین سیب، به فردی اطلاق می‌شود که در جزیره‌ای زندگی می‌کند که میوه‌ی سیب به‌طور خاص در آن پرورش می‌یابد.
applejack
اپل‌جک، نوعی نوشیدنی الکلی است که از تخمیر سیب تولید می‌شود.
apple-knocker
اپل‌ناکِر، به کسی اطلاق می‌شود که سیب‌ها را از درختان می‌چیند یا می‌کارد.
apple pie
پای سیب، یک نوع دسر محبوب است که شامل سیب پخته شده و خمیری می‌شود که در فر طبخ می‌شود.
apple-pie bed
تخت سیب‌پای، نوعی تخت خواب نرم و راحت است که معمولاً با بالش‌های متعدد پوشانده شده است.
apple-pie order
نظم سیب‌پای، به معنای نظم کامل و بی‌نقص است.
apple-polisher
مداح، کسی که به طور غیرطبیعی یا بیش از حد از شخصی تعریف و تمجید می‌کند تا رضایت او را جلب کند.
apples and oranges
مقایسه دو چیز بی‌ربط و متفاوت که هیچ نقطه مشترکی ندارند.
apples and pears
عبارتی عامیانه در زبان انگلیسی که به معنای بالا رفتن از پله‌ها است.
apple sauce
مخلوطی از سیب‌های پخته شده که معمولاً به عنوان دسر یا چاشنی استفاده می‌شود.
apples to apples
مقایسه دو چیز مشابه و مرتبط برای به دست آوردن نتیجه دقیق.
applet
یک برنامه کوچک که به عنوان بخشی از یک برنامه بزرگتر عمل می‌کند.
appletini
اپلتینی یک نوع کوکتل است که معمولاً با سیب و الکل درست می‌شود و شکل یک Martini را دارد.
applewood
چوب سیب چوبی است که از درخت سیب به دست می‌آید و معمولاً برای طعم‌دهی استفاده می‌شود.