foreburton
پیش کشتار قسمتی از سازه کشتی است که جلوتر از عرشه قرار دارد و برای هدایت کشتی استفاده میشود.
forecastingly
به معنای پیشبینی و اظهار نظر درباره رویدادهای آینده به ویژه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی است.
forecastlehead
سرکاب پیشین بخشی از کشتی است که در قسمت جلو قرار دارد و معمولاً محلی برای فعالیتهای دریانوردان است.
forecastleman
دریازدگی پیشخوان، فردی که در بخش پیشین کشتی (پیشخوان) فعالیت میکند و معمولاً مسئول مدیریت بادبانها و کارهای دریایی است.
forecastlemen
دریازدگیهای پیشخوان، جمع دو یا چند فرد که در بخش پیشین کشتی فعالیت میکنند و معمولاً مسئول مدیریت بادبانها و سایر کارها هستند.
forecastors
پیشبینیکنندگان، افرادی که اطلاعات و شرایط جوی را تجزیه و تحلیل کرده و پیشبینیهایی درباره وضعیت آب و هوا ارائه میدهند.
forecatching
پیشگرفتن، یک تکنیک یا روش استفاده شده در ماهیگیری که برای به دام انداختن ماهی یا دیگر موجودات دریایی طراحی شده است.
forecatharping
پیشچنگزدن، عمل ایجاد موسیقی یا نواها با استفاده از یک هارپ که به شکل حرفهای یا تفریحی انجام میشود.
forechamber
دودمان پیشین، فضایی در یک قلعه یا ساختمان که عمدتاً برای تجمعات و مراسمها استفاده میشود.
forechase
پیشاپیش تعقیب کردن، به معنای آن است که فردی به دنبال شخص یا چیزی باشد قبل از اینکه آن را از دست بدهد.
forechurch
کلیسای پیشاپیش، به فعالیتهایی اشاره دارد که پیش از موعد برای تقویت روابط اجتماعی برنامهریزی شدهاند.
forecited
به معنی ذکر شده پیشاپیش، به مراجع یا منابعی اطلاق میشود که قبل از زمان حاضر در یک متن یا محتوای دیگر ذکر شدهاند.
foreclaw
پنجهی جلو، بخشی از پای حیوانات که در جلوی بدن قرار دارد و معمولاً برای گرفتن یا بالا رفتن استفاده میشود.
forecomingness
مقدم بودن، حالتی که شخصی یا چیزی به صورت قابل توجهی پیش از دیگران ظاهر یا عمل میکند.
foreconceive
پیشداوری کردن، به تصور یا ایدهای اشاره دارد که قبل از تجدید نظر یا تجربه واقعی شکل میگیرد.
foreconclude
نتیجهگیری اولیه، به معنای استنتاج یا قضاوتی است که قبل از اتمام فرایند یا دریافت تمامی اطلاعات انجام میشود.
foreconscious
آگاه بودن پیشاپیش، به معنای شناخت و در نظر گرفتن موضوعاتی است که ممکن است در آینده رخ دهند.