as far as it goes
عبارت 'تا جایی که پیش می‌رود' برای بیان محدودیت یا نواقص یک مورد یا موقعیت استفاده می‌شود.
as far as one can tell
عبارت 'تا جایی که می‌توان فهمید' برای بیان نظریه یا قضاوت بر اساس اطلاعات موجود استفاده می‌شود.
as few as
عبارت 'حداقل' برای بیان تعداد کمی از موارد یا افراد استفاده می‌شود.
as fit as a flea
عبارت 'به اندازه یک کک سالم' برای توصیف فردی که بسیار سالم و پر انرژی است استفاده می‌شود.
as flat as a pancake
عبارت 'به اندازه یک پنکیک صاف' برای توصیف سطحی که کاملاً صاف و بدون برجستگی است استفاده می‌شود.
as for
عبارتی است که برای اشاره به موضوعی خاص در گفتار یا نوشتار استفاده می‌شود.
as fresh as a daisy
مفهوم آن، شاداب و سرزنده بودن است.
as full as a goog
عبارتی برای توصیف حالت سیری کامل.
as full as a pommy complaint box
مفهومی است برای توصیف وضعیت شلوغ و پر بودن.
as game as a pissant
عبارتی برای توصیف شجاعت یا جسارت در یک موجود کوچک.
as game as ned kelly
عبارتی است برای توصیف شجاعت در برابر خطر.
as — go
به معنای پیش رفتن یا انجام کاری با توجه به شرایط و برنامه‌ریزی.
as god is my witness
عبارتی که برای تأکید بر صداقت و راستگویی استفاده می‌شود.
as good as —
عبارتی که برای مقایسه و تأکید بر برابری کیفیت یا ویژگی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
as good as gold
عبارتی که برای توصیف رفتار خوب و بی‌نقص استفاده می‌شود.
ash
ماده‌ای پودر مانند که پس از سوختن یک ماده به دست می‌آید.
a shade —
عبارتی برای اشاره به تفاوت کم یا درجه‌ای از رنگ یا حالت.
ashanti
یک قوم آفریقایی که در غنا زندگی می‌کنند و دارای تاریخ و فرهنگ غنی می‌باشند.
as happy as a bastard on father's day
استعاره‌ای برای بیان شادی بسیار زیاد در موقعیتی خاص، به ویژه درباره پدر.
as happy as a clam
بیانگر احساس شادی و رضایت زیاد است.
as happy as a pig in shit
بیانگر شادی بسیار زیاد و راحتی در موقعیتی خاص.
as happy as a sandboy
بیانگر شادی و خوشحالی فوق العاده در یک موقعیت خاص.
as happy as larry
به معنای بسیار خوشحال بودن و شاد بودن است، از اصطلاحات عامیانه در زبان انگلیسی.
as hard as nails
به معنای بسیار مقاوم و سخت بودن، به ویژه در شرایط دشوار.
ash blonde
رنگ موی بلوند با تم خاکستری که معمولاً در توصیف رنگ موها استفاده می‌شود.
ash dieback
بیماری‌ای که باعث خشکی و مرگ درختان راش می‌شود و تهدیدی برای جنگل‌ها است.
ashen
به معنای رنگ خاکستری و بی‌روح؛ معمولاً به حالت چهره یا رنگ چیزها اشاره دارد.
ashen-faced
درباره کسی که چهره‌اش رنگ پریده و خاکستری است، معمولاً برای توصیف ترس یا خستگی.
ashet
کاسه معمولاً برای سرو غذاهایی مانند سالاد استفاده می‌شود و اغلب با طراحی‌های زیبا ساخته می‌شود.
as high as a kite
بسیار شاد و هیجان‌زده بودن، معمولاً به دلیل یک خبر خوب.
ashine
واژه‌ای که برای توصیف درخشش یا تابش نور استفاده می‌شود.
a shingle short
به شخصی اطلاق می‌شود که کمی دچار مشکل ذهنی است یا کارهای غیرعادی انجام می‌دهد.
ashkenazi
یک گروه قومی یهودی که عمدتاً از کشورهای اروپای مرکزی و شرقی آمده‌اند.
ash key
کلیدی که به طور خاص برای کار با مکانیزم‌های خاص طراحی شده است.
ashlaring
چیزی که از آتش ایجاد می‌شود و معمولاً به صورت دود یا ذرات ریز معلق در هوا است.
ashore
به معنای در کنار یا به سمت ساحل است، معمولاً به جابجایی چیزها دریا به ساحل اشاره دارد.
a short fuse
به معنای داشتن روحیه‌ای حساس یا زودرنج است که به سرعت به اوج عصبانیت می‌رسد.
a shot in the arm
به هیچ وجه به معنای ایجاد انرژی دوباره یا انگیزه اضافی برای پیشرفت است.
a shot in the dark
به هیچ وجه به معنای تلاشی بدون اطمینان از نتیجه است.
a shoulder to cry on
به معنای داشتن کسی است که بتوانید در وقت‌های سخت بر او تکیه کنید و با او احساس خود را راحت کنید.