gluttonish
نشان‌دهنده حالت یا رفتار شکم‌پرستانه، به طوری که کمتر قبول می‌کند.
gluttonism
رفتار و عادت شکم‌پرستی، به ویژه در معنا و پیامدهای آن.
gluttonously
به طرز افراطی و با ولع، معمولاً در مورد غذا و خوردن.
gluttonousness
ویژگی یا حالت شکم‌پرستی و افراط در خوردن.
gmelina
گملینا، نوعی درخت با چوب نرم که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد می‌کند و برای تولید چوب و کاغذ استفاده می‌شود.
gmelinite
گملینیت، نوعی ماده معدنی که معمولاً در لایه‌های آتشفشانی شکل می‌گیرد.
gnabble
غیبت کردن یا صحبت کردن بی‌معنی و بی‌هدف.
gnaeus
گنئوس، نامی رومی که در دوران باستان بین مردان رایج بوده است.
gnaphalioid
گیاهانی که در خانواده کلاسی از گل‌ها طبقه‌بندی می‌شوند و معمولاً به عنوان گیاهان معطر شناخته می‌شوند.
gnaphalium
گنافیلیوم، جنس گیاهان گلدار که در مناطق مختلف به خصوص زمین‌های خشک یافت می‌شوند.
gnapweed
نوعی گیاه علفی از خانواده کاسنی، معمولاً در مناطق مرتع موجود است.
gnar
حرکت یا حالت خاص در ورزش‌های اکشن مانند اسکیت.
gnarliness
وضعیت یا ویژگی پرچین یا ناهموار چیزی.
gnarling
صدای خرخر یا خروپف که معمولاً ناشی از خشم یا تحریک است.
gnarr
نوعی صدای ناشی از هیجان یا فعالیت شدید.
gnarred
وضعیت یا شکل گره‌خورده یا آسیب‌دیده.
gnarring
صدایی که از گاز زدن یا تراشیدن ایجاد می‌شود.
gnarrs
اشکال یا طراحی‌های خاص که به شکل خیالی تصور می‌شوند.
gnars
حرکت‌های نمایشی و پیچیده در ورزش‌هایی مانند اسکیت و اسنوبورد.
gnashingly
به حالت گاز زدن یا ساییدن دندان‌ها از عصبانیت یا ناراحتی.
gnast
نماد قدرت و سرسختی در فرهنگ‌های مختلف.
gnateater
پرنده‌ای که به خوردن حشرات معروف است.
gnatflower
گل مگس، گیاهی با گل‌های کوچک و لطیف که بیشتر در مناطقی با رطوبت بالا رشد می‌کند.
gnathal
جناتالی، مربوط به ساختارهای فکی یا دهانی موجودات زنده.
gnathalgia
گناتالژیا، اصطلاحی برای اشاره به درد فکی، که می‌تواند ناشی از مشکلات دندانی باشد.
gnathidium
گناتیدیوم، جنسی از سخت‌پوستان کوچک که معمولاً در آب‌های شیرین یافت می‌شوند.
gnathion
گناتیون، نقطه‌ای در ناحیه فک که در مطالعات دندانی مهم است.
gnathions
گناتیون‌ها، نواحی یا نقاطی در فک که در علوم دندانپزشکی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
gnathism
گناتیسم به معنی عدم تطابق یا ناهماهنگی در فک است.
gnathite
گناتی به ساختار مرتبط با فک می‌گویند که به ویژه در بی‌مهرگان یافت می‌شود.
gnathites
گناتیت‌ها، ساختارهای فکی چندگانه یا مربوط به فک هستند.
gnathitis
گناتیست به معنی التهاب بافت‌های فکی است.
gnatho
گناتو به معنای فک است و به ساختارهایی اشاره دارد که وظیفه جویدن را دارند.
gnathobase
گناتو بیس به بخشی از اندام‌های حرکتی موجودات بندپا اشاره دارد.
gnathobasic
گناتوبیاسیک به ساختارهای دهانی اشاره دارد که در زیست‌شناسی بررسی می‌شود.
gnathobdellae
گناتوبدلا به نوعی کرم می‌گوید که در سیستم‌های بیولوژیکی خاص وجود دارد.
gnathobdellida
گناتوبدلیدا به گروهی از جانداران گفته می‌شود که در آن لیچ‌ها قرار دارند.
gnathometer
گناتومتر ابزاری است که برای اندازه‌گیری قدرت و ترتیب فک و دندان‌ها استفاده می‌شود.
gnathonic
گناتونیک به ویژگی‌های مرتبط با ساختار فک و فک پایین اشاره دارد.
gnathonical
مطالعه گناتونیک به بررسی ویژگی‌ها و تغییرات فک‌ها می‌پردازد.