goldbird
پرنده‌ای نادر و زیبا که معمولاً به رنگ طلایی است و نمادی از ثروت و زیبایی است.
goldcup
جامی ساخته‌شده از طلا که به عنوان جایزه به برندگان اهدا می‌شود.
goldeye
گلدی، نوعی ماهی که به نام علمی Hiodon alosoides شناخته می‌شود و در آب‌های شیرین آمریکای شمالی یافت می‌شود.
goldeyes
جمع گلدی، اشاره به چند ماهی گلدی که معمولاً در گروه‌ها زندگی می‌کنند.
goldenback
گلدن بک، نوعی پرنده یا موجود که دارای پشت طلایی است و معمولاً به خاطر زیبایی‌اش دیده می‌شود.
goldeney
گلدن ای، یک نام خاص برای انواع پرندگان یا موجوداتی که دارای رنگ طلایی هستند.
goldener
گلدنر، صفتی که به چیزی با رنگ طلایی اشاره دارد، معمولاً در مقایسه با دیگر رنگ‌ها.
goldenest
طلایی‌ترین، صفتی برای توصیف چیزی که در مقایسه با دیگران بیشترین رنگ طلایی را دارد.
goldenfleece
پشم طلایی، در اسطوره‌های یونانی، پشمی افسانه‌ای که نماد قدرت و ثروت است و جستجوی آن یکی از داستان‌های معروف است.
goldenhair
موهای طلایی، به موهایی با رنگ طلایی اشاره دارد که به دلیل زیبایی و درخشندگی مورد توجه قرار می‌گیرد.
goldenknop
گره طلایی، به یک علامت یا شکل گره‌مانند با رنگ طلایی اطلاق می‌شود که در هنر و طراحی کاربرد دارد.
goldenly
به صورت طلایی، به شیوه‌ای که ویژگی‌های درخشان و زیبا را به نمایش می‌گذارد.
goldenlocks
موهای طلایی، به موهایی که رنگ آن‌ها طلایی است و معمولاً زیبایی خاصی را به همراه دارد، اشاره می‌کند.
goldenmouth
دهان طلایی، به فردی اطلاق می‌شود که به خوبی و زیبایی سخن می‌گوید.
goldenmouthed
کسی که توانایی گفتاری بسیار خوبی دارد و می‌تواند دیگران را به راحتی متقاعد کند.
goldenness
حالت یا کیفیت داشتن رنگ طلایی.
goldenpert
کسی که خیلی جدی و با اعتماد به نفس رفتار می‌کند.
goldentop
بخشی که در بالای یک شیء استفاده شده و از طلای با کیفیت تشکیل شده است.
goldenwing
پر یا بالی که به رنگ طلایی است و نماد زیبایی یا خوشبختی است.
golder
کسی که تخصص در طلاکاری دارد.
goldest
طلایی‌ترین، صفتی که برای توصیف چیزی به کار می‌رود که در مقایسه با دیگر موارد، بیشترین رنگ یا ویژگی طلایی را دارد.
goldfielder
بازیکن فوتبال طلایی، به بازیکنی اشاره دارد که در تیم‌های برتر به دلیل توانایی یا کیفیتش شناخته می‌شود.
goldfinny
ماهی طلایی، نوعی ماهی با رنگ طلایی که معمولاً در آکواریوم‌ها نگهداری می‌شود.
goldfinnies
ماهی‌های طلایی، اشکالی از ماهی که معمولاً به صورت گروهی نگه‌داری می‌شوند.
goldflower
گل طلایی، نوعی گل که به خاطر رنگ و زیبایی‌اش مورد توجه قرار می‌گیرد.
goldhammer
چکش طلایی، ابزاری از جنس طلا برای کارهای ظریف با جواهرات.
goldhead
گلدهد، نوعی تاج یا کلاه که از طلا ساخته شده است و معمولاً در مراسم خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
goldi
گلدی، لقبی شیرین و محبت‌آمیز برای افرادی است که نامشان طلا یا نزدیک به آن است.
goldy
گلدی، به معنای شیء یا رنگی است که با طلا یا رنگ طلایی ارتباط دارد.
goldic
گلدیک، اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌هایی است که مشابه طلا یا قابل مقایسه با آن است.
goldie
گلدی، می‌تواند به معنای حیوان خانگی یا نشانه‌ای از زیبایی و شادی باشد.
goldylocks
گلدی لاکس، شخصیت اصلی داستانی از افسانه‌ها که به خاطر کنجکاوی‌اش به خانه خرس‌ها می‌رود.
goldin
رنگی که به طلا مرتبط است یا در آن وجود دارد، معمولاً به رنگ‌های زرد و درخشان اشاره دارد.
golding
فرآیند یا حالت تبدیل یا تابش به رنگ طلایی، معمولاً در مورد نور طبیعی.
goldish
رنگی شبیه به طلا، معمولاً برای توصیف یک رنگ ضعیف‌تر یا سایه‌ای از طلا استفاده می‌شود.
goldless
به معنای عدم وجود طلا، معمولاً در مورد اشیاء یا جواهرات استفاده می‌شود.
goldlike
شبیه به طلا، معمولاً به اشاره به ظاهر یا ویژگی‌های یک شیء.
goldminer
شخصی که در استخراج طلا از معادن فعالیت می‌کند.
goldmist
مه‌ای با رنگ طلایی که ممکن است در صبح زود یا هنگام غروب ایجاد شود و جلوه‌ای زیبا به منظر می‌دهد.
goldney
نام محلی که ممکن است به یک مکان جغرافیایی یا فرهنگی مشهور اشاره کند.