gunung
گنونگ کلمه‌ای در زبان اندونزیایی به معنای کوه است.
gunwhale
گن‌ویل، لبه بالایی کناره یک قایق که معمولاً برای نگه‌داشتن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
gunzian
گونزیان، یک نوع ماهی که معمولاً در آب‌های گرم و استوایی زندگی می‌کند.
gup
گاپ، نوعی ماهی کوچک و زینتی که معمولاً در آکواریوم‌ها نگهداری می‌شود.
guptavidya
گفتا ویدیا، دانش پنهانی در فرهنگ‌ها و سنت‌های هندی با هدف درک عمیق‌تر از زندگی و وجود.
guran
گوران، اصطلاحی باستانی هندی برای اشاره به معلم یا شخصی که هدایت می‌کند.
gurdfish
گوردیفیش، نوعی ماهی با شکل خاص در بدن که معمولاً در آب‌های شیرین زندگی می‌کند.
gurdy
گوردی، نوعی ساز موسیقی که با چرخش دستک کننده‌ای و با استفاده از سیم‌ها صدا تولید می‌کند.
gurdle
گردل کردن، عمل جمع کردن یا شکاف دادن پارچه به صورت چین یا جمع شده.
gurge
گورژ، صدای بینامکان ریزش یا جریان آب، به ویژه در حین حرکت سریع.
gurged
گورژیده، به معنای عبور و رخداد سریع آب از یک منطقه مشخص.
gurgeon
گورژون، نوعی ماهی که به خاطر ویژگی‌های خاصش در طبیعت شناخته می‌شود.
gurgeons
گورژون‌ها، نوعی ماهی که در گروه‌های بزرگ شنا می‌کند و توجه زیست‌شناسان را جلب می‌کند.
gurges
گورگس، گردابی طبیعی است که به طور خاص قدرتمند و خطرناک است، به ویژه در دریاها و اقیانوس‌ها.
gurging
گورگیدن، صدای خاصی است که زمانی که آب یا مایعات دیگر به طور سریع حرکت می‌کنند و به نوعی جریان یافتن به صدا درمی‌آید، ایجاد می‌شود.
gurgitation
گورگیتاسیون، فرایندی است که در آن مایعات به طور غیرطبیعی وارد نای می‌شوند و می‌توانند نشانه‌ای از مشکل سلامتی باشند.
gurglet
گورگلت، وسیله‌ای است که صداهای خاص و گورگوری تولید می‌کند و به طور معمول برای کودکان طراحی شده است.
gurglets
گورگلت‌ها، اشیاء کوچک یا اسباب بازی‌هایی هستند که صداهای گورگوری تولید می‌کنند و معمولاً در سرگرمی‌ها استفاده می‌شوند.
gurgly
گورگلی، وصفی است برای صدا یا بافتی که به شدت نرم و روان است و معمولاً به آب یا مایعات مرتبط می‌شود.
gurglingly
به طور خروشتکی، صدای خروشان و شبیه به صدای آب که از دهان خارج می‌شود.
gurgoyl
گورگویل، مجسمه‌ای است که معمولاً بر روی ساختمان‌ها نصب می‌شود و به عنوان زهکش نیز عمل می‌کند.
gurgoyle
گورگویل، موجودی افسانه‌ای و زشت که معمولاً در معماری به عنوان تزئین استفاده می‌شود.
gurgulation
جریان خروشتکی، صدای تولید شده در هنگام حرکت مایعات مانند آب.
gurgulio
گورگولی، موجودی افسانه‌ای که معمولاً در قصه‌های کودکانه به تصویر کشیده می‌شود.
gurian
گورین، مردمی با فرهنگ خاص که معمولاً به آن‌ها اشاره می‌شود.
guric
گوریک، درختی است که چوب آن سخت و مقاوم است و معمولاً در ساخت مبلمان و سازه‌های چوبی استفاده می‌شود.
gurish
گوریش، نوعی بافت یا الگو است که معمولاً در پارچه‌ها دیده می‌شود و به خاطر نرمی و زیبایی‌اش شناخته می‌شود.
gurjan
گورجان، چوبی با کیفیت است که در ساخت مبلمان و مصنوعات چوبی به کار می‌رود.
gurjara
گورجار، نوعی طراحی یا موتیف است که معمولاً در معماری و هنر سنتی به کار می‌رود.
gurjun
گرجون، درختی است که در مناطق گرمسیری رشد می‌کند و معمولاً به خاطر سایه و زیبایی‌اش معروف است.
gurl
گورل، به معنی فر کردن موها، معمولاً برای ایجاد تغییر در ظاهر استفاده می‌شود.
gurle
گفتن یا انجام کاری به شکلی که آرامش‌شان را از دست ندهند یا در موقعیتی خاص حضور داشته باشند.
gurlet
شیئی که ممکن است به صورت مایل نگه داشته شود و برای صرف غذا یا نوشیدنی استفاده شود.
gurly
سبکی که معمولاً حسی از لطافت و زیبایی دارد.
gurneyite
یک نوع کانی که معمولاً در قله‌های کوه پیدا می‌شود.
gurnet
نوعی ماهی که در آب‌های کم‌عمق زندگی می‌کند.
gurnets
جمع gurnet که به عنوان نوعی ماهی مطرح است.
gurnetty
گورنتی به معنای موجودی است که غالباً کیفیت خاصی از صدا یا رفتار را نشان می‌دهد.
gurniad
گورنیاد به معنای تشویق یا تقدیر در زمینه‌های هنری و فرهنگی است.
gurr
گور به نوعی صدا یا نغمه‌ای گفته می‌شود که معمولاً در زمان رضایت یا آرامش تولید می‌شود.