hendecahedra
هندکاهدرا به جسمی سه‌بعدی گفته می‌شود که دارای یازده وجه است.
hendecahedral
هندکاهدری به ویژگی یا خصیصه‌ای اشاره دارد که به هندکاهدرا مربوط است.
hendecahedron
هندکاهدرا به جسمی سه‌بعدی با یازده وجه اطلاق می‌شود.
hendecahedrons
هندکاهدراها به مجسمه‌های سه‌بعدی با یازده وجه گفته می‌شود.
hendecane
هندکانه یک هیدروکربن آروماتیک است که دارای یازده اتم کربن است.
hendecasemic
هندکسامنیک به شکل متریکالی گفته می‌شود که دارای یازده واحد وزنی است.
hendecasyllabic
شعر هندکسیلاابیک به شعرهایی گفته می‌شود که هر خط آن شامل یازده سیلاب است.
hendecatoic
هندکاتیک به سیستمی اشاره دارد که در آن از یازده بخشی برای اندازه‌گیری زاویه‌ها استفاده می‌شود.
hendecyl
هندسیل به یک زنجیره هیدروکربنی با یازده اتم کربن اشاره دارد.
hendecoic
اسید هندکوئیک به اسیدی گفته می‌شود که شامل یازده اتم کربن است.
hendedra
هندرا، یک اصطلاح نادر که در زمینه‌های خاص به‌کار می‌رود.
hendy
هندی، حالتی که در آن فرد احساس راحتی و آرامش می‌کند.
hendly
هندلی، به معنای حرکتی نرم و آرام.
hendness
هندنس، حالتی که فرد مهربان و دل‌سوز است.
heneicosane
هندیکوزان، یک آلکان با زنجیره مستقیم و 21 اتم کربن.
henen
هنن، نشانه‌ای از یک روح که مسافران را راهنمایی می‌کند.
henequens
هِنِکوئن نوعی گیاه است که در مناطق گرمسیری می‌روید و الیافش در صنایع مختلف از جمله نساجی و تولید طناب کاربرد دارد.
henequin
هِنِکین، الیافی است که از گیاه هِنِکوئن تهیه می‌شود و در صنایع مختلفی مصرف دارد.
henequins
هِنِکوئن‌ها جمع واژه هِنِکوئن هستند و به گیاهانی اشاره دارد که از آنها الیاف استخراج می‌شود.
henfish
ماهى هِن‌فیش نام ماهی‌ای است که در اقیانوس زندگی می‌کند و ویژگی‌های خاصی دارد.
heng
هِنْگ یک اصطلاح فرهنگی یا زبانی است که بسته به منطقه و بافت متفاوت است.
hengest
هِنْگست شخصیتی اسطوره‌ای در تاریخ انگلستان قدیم است که به عنوان یک جنگجو و رهبر شناخته می‌شود.
henhawk
هنهک، نوعی پرنده شکاری است که معمولاً به شکار مرغ‌ها می‌پردازد.
henhearted
دلیر نیست، شجاعت ندارد و به آسانی ترس بر او غلبه می‌کند.
henheartedness
احساس ضعف در شجاعت و عدم توانایی برای ایستادی.
henhussy
زنی که به طور جسورانه و بی‌پروا عمل می‌کند، به خصوص در ارتباط با مردان.
henhussies
زنان جسور و بی‌بندوبار که ممکن است مورد قضاوت قرار گیرند.
henyard
محلی برای نگهداری مرغ‌ها که معمولاً شامل فضای باز و سرپوشیده است.
heniquen
هِنکِن، نوعی گیاهی است که به خاطر بافت و طعم خاصش در آشپزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
heniquens
هِنکِن‌ها، اشکال مختلف یک گیاه هستند که در آشپزی به کار می‌روند و ممکن است بسته به نوع و روش برداشت متفاوت باشند.
henism
هِنیکسم، فلسفه‌ای است که بر اهمیت همکاری و کار گروهی تأکید دارد و به دنبال ایجاد موفقیت‌های مشترک است.
henlike
شبیه مرغ، توصیفی برای چیزی است که ویژگی‌ها یا ظاهری مشابه با مرغ دارد.
henmoldy
هِن‌مالدی، اصطلاحی است برای توصیف مواد غذایی که دچار کپک زدگی یا فساد شده‌اند.
hennebique
هِنِبیک، نوعی سبک طراحی یا ساخت است که ویژگی‌های خاصی دارد و در هنر یا معماری به کار می‌رود.
hennery
حلبی محلی است که در آن مرغ‌ها نگهداری می‌شوند، معمولاً در مزارع.
henneries
حلبی‌ها به مکان‌هایی اطلاق می‌شود که در آن‌ها تعدادی مرغ وجود دارد.
hennes
هنیس به مرغ‌های ماده‌ای اطلاق می‌شود که در کشاورزی استفاده می‌شوند.
henny
نامی که ممکن است برای مرغ‌ها استفاده شود، به ویژه در مورد حیوانات خانگی.
hennin
هنین به نوعی کلاه بلند و نوک تیز که در قرون وسطی بر روی سر زنان قرار می‌گرفت.
hennish
هینی به صفتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های مربوط به مرغ‌ها یا طرز فکر خاص را توصیف کند.