baldhead
شخصی که مو ندارد یا بسیار کم مو دارد.
bald-headed
یک صفت برای توصیف شخصی که سرش کاملاً بدون مو است.
balding
بالتین به مراحل اولیه از دست دادن مو به ویژه در ناحیه سر اشاره دارد.
baldly
به صورت صریح و بدون پرده‌پوشی یا زینت دادن صحبت کردن.
baldmoney
پولی که به صورت نقدی و بدون هیچ شرطی ارائه می‌شود.
baldness
وضعیتی که در آن فرد به طور قابل توجهی موهای خود را از دست می‌دهد.
baldpate
به شخصی که طاس یا موهای کمی دارد اطلاق می‌شود.
baldric
حماله یا بند چرمی که معمولاً برای نگه‌داشتن سلاح یا اشیاء مشابه به کار می‌رود.
baldy
کچل، به شخصی اطلاق می‌شود که موهای سرش کاملاً یا به مقدار زیادی ریخته باشد.
balearic
بالئار، به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که شامل چندین جزیره در دریای مدیترانه در اسپانیا است.
baleen whale
نهنگ فیل، نوعی نهنگ بزرگ که به‌وسیله فیل‌ها یا لبه‌های بزرگش تغذیه می‌کند.
baleful
شوم، دارای اثر منفی یا بدی، تهدیدآمیز.
baler
بالرساز، دستگاهی که برای بسته‌بندی مواد مانند کاه به شکل بال‌های محکم به کار می‌رود.
balibuntal
بالیبونتال، نوعی کلاه بافته شده از مواد طبیعی که در برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی استفاده می‌شود.
balikbayan
بالیکبایان، اصطلاحی است که به فیلیپینی‌هایی اطلاق می‌شود که برای بازگشت به میهن یا فرستادن کالا به خانواده‌شان از خارج اقدام می‌کنند.
balikbayan box
جعبه بالیکبایان، جعبه‌ای بزرگ است که فیلیپینی‌ها برای ارسال کالا به خانواده‌های خود به کار می‌برند.
balinese
بالینی، به مردم یا چیزهایی اطلاق می‌شود که به جزیره بالی در اندونزی مربوط می‌شود.
balisong
بالیسانگ، چاقویی تاشو است که به خاطر طراحی خاصش، در نمایش‌های هنری و سرگرمی‌ها استفاده می‌شود.
balk
براق، مسئله‌ای است که به موقعیت یا احساس عدم تمایل به انجام چیزی اشاره دارد.
balkan
بالکان، منطقه‌ای در جنوب شرقی اروپا، با تاریخ و فرهنگ‌های متنوع.
balkanize
بالکانیزه کردن، تقسیم یک دولت یا جامعه به بخش‌های کوچک‌تر و متخاصم.
balk line
خط بالک، خطی در بیلیارد که قواعد خاصی را تعیین می‌کند.
ball-ache
درد در ناحیه بیضه، معمولاً ناشی از فعالیت فیزیکی شدید.
ballad
بالاد، نوعی شعر یا آهنگ داستان‌گو که معمولاً در مورد عشق یا رویدادهای تاریخی است.
ballade
بالاده، شعری عاشقانه یا داستانی با فرم خاص، که معمولاً شامل سه بخش اصلی و یک قسمت یا ردپای پایانی است.
ballad metre
وزن بالاده، الگوی خاصی از شعر که شامل قافیه و تکرار مناسب است و معمولاً در سرودها و داستان‌ها به کار می‌رود.
ballad-monger
بالاده‌فروش، شخصی که بالاده‌ها را می‌نویسد، منتشر می‌کند یا به فروش می‌رساند.
ballad opera
اپرای بالاده، نوعی تئاتر موسیقایی که در آن موسیقی و آواز همراه با دیالوگ‌های گفتاری ارائه می‌شود.
ball and chain
زنجیر و توپ، اصطلاحی است برای وصف چیزی که فرد را محدود یا به آن وابسته می‌کند.
ball-and-socket joint
مفصل توپ و کاسه ای، نوعی مفصل که در آن یک قسمت توپ مانند درون یک کاسه قرار می‌گیرد، که حرکات آزادانه را ممکن می‌سازد.
ballan wrasse
ماهی بالان راس، نوعی ماهی رنگارنگ و بزرگ از خانوادهٔ ماهیان راس است که در آب‌های ساحلی دریای مدیترانه زندگی می‌کند.
ball bearing
بلبرینگ توپ، یک نوع یاتاقان است که از توپ‌های کوچک گرد ساخته شده و برای کاهش اصطکاک در سیستم‌های متحرک استفاده می‌شود.
ballboy
پسر توپ، شخصی است که در مسابقات ورزشی، به‌ویژه تنیس، وظیفه دارد توپ‌ها را جمع‌آوری و به بازیکنان برگرداند.
ball-breaker
شخصی که دیگران را به سختی تحت فشار قرار می‌دهد و برای کسب نتایج بهتر به شدت از آن‌ها خواسته‌های دشوار دارد.
ball carrier
حامل توپ، در ورزش‌هایی مانند فوتبال، بازیکنی است که توپ را در اختیار دارد و تلاش می‌کند آن را به سمت دروازه پیش ببرد.
ball clay
گل توپ، نوعی خاک رس است که خصوصیات خاصی مانند شکل‌پذیری و ساختاری محکم را به مواد سرامیکی می‌بخشد.
ball club
باشگاه ورزشی که در آن افراد به بازی کردن توپ می‌پردازند و معمولاً مسابقات و فعالیت‌های ورزشی مشابهی برگزار می‌شود.
ballcock
قطعه‌ای در سیستم لوله‌کشی که وظیفه کنترل سطح آب در مخازن را بر عهده دارد.
balled up
جمع کردن یا فشرده کردن یک شی به شکل توپ یا توده.
baller
شخصی که در یک ورزش خاص، معمولاً بسکتبال، مهارت بسیار بالایی دارد و یا کسی که ثروتمند و با کلاس است.