ballet dancer
شخصی که به طور حرفه‌ای به رقص باله می‌پردازد و معمولاً در نمایش‌های رقص کلاسیک شرکت می‌کند.
ballet master
شخصی که مسئول آموزش و هدایت رقصندگان باله است و معمولاً تجربه و دانش عمیقی از سبک و تکنیک‌های باله دارد.
balletomane
باله‌دوست، فردی که به تماشای باله و هنر رقص باله علاقه‌مند است.
ballet shoe
کفش باله، نوعی کفش نرم و سبک که برای رقص باله استفاده می‌شود و معمولا دارای کفی نرم است.
ball float
شناور توپ، نوعی وسیله شناور برای تفریح در آب، معمولاً از جنس پلاستیک یا لاستیک ساخته می‌شود.
ball game
بازی توپی، نوعی بازی که با استفاده از یک توپ و قوانین خاص انجام می‌شود.
ballgirl
دختر توپ، دختری که در مسابقات ورزشی توپ‌ها را جمع‌آوری و تحویل می‌دهد.
ball gown
پیراهن توپ، یک لباس مجلسی بلند و سلطنتی که معمولاً برای رویدادهای رسمی و مهمانی‌ها پوشیده می‌شود.
ballhawk
بال هاوک به معنای شخصی است که در گرفتن و جمع‌آوری توپ‌ها به ویژه در ورزش بیس‌بال مهارت دارد.
ballistic
بالستیک به ویژگی‌ها و رفتار اجسام در حال پرواز، به ویژه موشک‌ها و گلوله‌ها اطلاق می‌شود.
ballistic missile
موشک بالستیک به موشکی اطلاق می‌شود که برای پرتاب به سمت هدف و سفر در جو طراحی شده است.
ballistics
بالستیک به مطالعه حرکت اجسام پرتابی و اثرات آن‌ها در فواصل مختلف اطلاق می‌شود.
ball kid
بال کید به نوجوان یا فرد جوانی اطلاق می‌شود که در مسابقات ورزشی توپ‌ها را جمع‌آوری می‌کند.
ball lightning
بال لایتنیگ به پدیده‌ای نادر از نور گرد در هنگام طوفان‌های رعد و برق اطلاق می‌شود.
ball of fire
توپ آتش، چیزی که از خود حرارت و روشنایی ساطع می‌کند، همچنین برای توصیف فردی پربازده و پرانرژی استفاده می‌شود.
ballon
بادکنک، جسمی ساخته شده از لاتکس یا مواد دیگر که معمولاً به وسیله گاز پر می‌شود و به عنوان وسیله‌ای زینتی استفاده می‌شود.
balloon
بادکنک، جسمی توخالی و نرم که با گاز پر می‌شود و معمولاً برای سرگرمی یا تزئین استفاده می‌شود.
balloon angioplasty
آنژیوپلاستی بادکنکی، پروسه‌ای پزشکی است که در آن بادکنک کوچکی در اثر انسداد عروق خونی قرار داده می‌شود تا عروق را باز کند.
balloon catheter
کاتتر بادکنکی، لوله‌ای که در پزشکی استفاده می‌شود و دارای یک بادکنک در انتها است که برای باز کردن یا مسدود کردن عروق خونی طراحی شده است.
balloonfish
ماهی بادکنکی، نوعی ماهی که قابلیت باد کردن بدن خود را دارد و به طور معمول در اقیانوس‌ها زندگی می‌کند.
ballooning
بادبادک‌سواری، فعالیتی که شامل پرواز با بالون هوای داغ می‌شود.
balloonist
بادبادک‌ران، شخصی که بالون هوای داغ را هدایت می‌کند.
balloon-like
به شکلی شبیه به بادکنک، معمولاً دارای فرم گرد.
balloon payment
پرداخت بادکنکی، پرداختی بسیار بزرگ که در پایان مدت وام انجام می‌شود.
balloon-shaped
به شکلی شبیه به بادکنک، معمولاً در توصیف اشیاء یا اجسام.
balloon tyre
تایر بادکنکی، تایری که به گونه‌ای طراحی شده تا سواری نرم‌تری را بر روی سطوح ناهموار فراهم کند.
balloon vine
پینکون بادکنکی گیاهی است که به دلیل خاصیتش در ایجاد میوه‌های شبیه بادکنک معروف است.
balloon whisk
همزنی که به شکل بادکنک طراحی شده و برای هم زدن مواد غذایی استفاده می‌شود.
ballot box
جعبه‌ای که برای جمع‌آوری برگه‌های رأی استفاده می‌شود.
ballotin
جعبه‌ای با طراحی خاص که معمولاً برای بسته‌بندی شکلات‌ها استفاده می‌شود.
ballotine
غذایی که در آن گوشت معمولاً برای تزئین و طعم بهتر به صورت خاص پیچیده می‌شود.
ballot paper
برگه‌ای که در انتخابات به منظور رأی‌گیری استفاده می‌شود.
ballplayer
ورزشکاری که در بازی‌های توپ مانند بیس‌بال یا بسکتبال شرکت می‌کند.
ballroom dance
رقص‌هایی که به طور رسمی در سالن‌های رقص اجرا می‌شوند و معمولاً شامل حرکات هماهنگ است.
ballroom dancing
نوعی رقص که معمولاً به صورت دسته‌جمعی و همراه با موسیقی کلاسیک در سالن‌های رقص برگزار می‌شود.
balls-aching
حسی که در بدن به دلیل خستگی، معمولاً عضلات، احساس می‌شود.
balls-achingly
به شدت ناراحت کننده و ناخوشایند، استعمال در موقعیت‌های بغرنج.
balls deep
به شدت درگیر یک عمل یا فعالیت شدن، نشان‌دهنده تعهد عمیق.
balls-out
به معنای کار کردن با حداکثر تلاش و انرژی، بدون هرگونه محدودیت.
balls-up
اشتباه بزرگ و پر هزینه، بخصوص در برنامه‌ریزی.