barcoo
بارکو، اصطلاحی در برخی لهجهها برای توصیف یک منبع آبی است.
barcoo dog
نژاد سگی در استرالیا که به خاطر وفاداری و خصوصیات خوبش مشهور است.
barcoo rot
بیماری تأثیرگذار بر دامها که معمولاً به دلیل مسائل بهداشتی ایجاد میشود.
barcoo sore
زخمی که بر روی پوست حیوانات به وجود میآید و نیاز به درمان دارد.
bard
شاعری که به روایت داستانها و تاریخهای فرهنگی میپردازد.
bardie
باردی به معنای بارد جوان یا تازهکار در شعر و آواز است.
bardo
باردو به مرحلهای بین مرگ و تولد مجدد اشاره دارد.
bardolatry
باردولاتی به عشق و ستایش افراطی نسبت به آثار شکسپیر اشاره دارد.
bardolino
باردولینو، شرابی قرمز است که عمدتاً در ایتالیا تولید میشود.
bare all
تمام رازها و اطلاعات را برملا کردن یا افشا کردن.
bare-assed
بدون لباس به طور خاص در ناحیه پایین بدن، به طور غیررسمی و شوخی استفاده میشود.
bareback
سوار شدن بر حیوانات به ویژه اسب بدون زین.
bareboat
اجاره قایق که در آن هیچ خدمهای ارائه نمیشود و همه امور به خود اجارهکننده واگذار میشود.
barefaced
عملی انجام شده بدون شرم و ملاحظه، بهویژه دروغ گفتن بدون عذرخواهی.
barefoot doctor
کسی که دورههای پزشکی فرمهای ابتدایی را گذرانده و در مناطق دورافتاده خدمات بهداشتی ارائه میدهد.
barefoot runner
دوندگی بدون کفش و یا با کمترین پوشش روی پا، که به شکل طبیعیتر و بدون تأثیر کفشهای ورزشی انجام میشود.
barefoot running
فعالیت دویدن بدون کفش، که به عنوان یک روش طبیعی برای دویدن محسوب میشود و میتواند به بهبود تقویت پاها کمک کند.
barège
یک منطقه کوهستانی در فرانسه که با مناظر طبیعی و جاذبههای گردشگری معروف است.
barehanded
بدون استفاده از دستکش یا پوشش، به ویژه در رابطه با گرفتن یا مبارزه.
bareheaded
بدون کلاه، به خصوص در شرایطی که کلاه محافظتی لازم است.
bare-knuckle
نوعی مشتزنی که در آن از دستکش استفاده نمیشود و تنها با دست برهنه انجام میگردد.
bare-legged
هنگام عدم پوشیدن شلوک، بهویژه در شرایط آب و هوایی گرم.
barely-there
چیزی که بهسختی قابل مشاهده است یا پوشش کمی دارد.
barfy
احساس تهوع یا دلپیچه را به صورت غیررسمی توصیف میکند.
bargain bin
مکانی در فروشگاه که کالاها با قیمتهای پایینتر قرار داده میشوند.
bargaining chip
چیزی که میتوان برای تقویت وضعیت خود در مذاکرات استفاده کرد.
bargainous
به معنای قیمت پایین و مناسب برای خرید، به ویژه در زمان تخفیفها.
bargeboard
تخته چوبی که معمولاً در بالای دیوارها و در اطراف سقفها قرار میگیرد.
bargee
شخصی که مسئول حمل و نقل بار با بارج است.
barge in
به معنای وارد شدن ناگهانی یا غیرمنتظره به یک مکالمه یا موقعیت.
bargeman
شخصی که بر روی یک بارج کار میکند و مسئول حمل و نقل آن است.
bargemaster
کسی که مسئولیت هدایت و اداره بارج را بر عهده دارد.