kionectomy
کیونکتومی یک عمل جراحی است که در آن یک بخش مشخص از بدن به دلایل پزشکی جدا میشود.
kionectomies
کیونکتومیها اصطلاحی است که به چند عمل جراحی کیونکتومی اشاره دارد.
kionotomy
کیونوتومی به نوع خاصی از برش جراحی اشاره دارد که به جراح اجازه میدهد به بافتهای زیرین دسترسی پیدا کند.
kionotomies
کایونوتومی، یک روش جراحی است که در آن نواحی خاصی از بدن که تحت تاثیر یک بیماری قرار دارند، هدفگذاری و اصلاح میشوند.
kyoodle
کیودل، صدایی است که برخی از حیوانات، به ویژه سگها، در زمان شادی یا هیجان از خود تولید میکنند.
kyoodled
کیودل شده، به معنای در حال تولید صدای شاد و هیجانانگیز از سوی یک حیوان است.
kyoodling
کیودل کردن، صدای شاد و خورسندانهای است که سگها هنگام بازی و خوشحالی ایجاد میکنند.
kyoto
کیوتو، شهری در ژاپن است که به خاطر تاریخ، فرهنگ و زیباییهای طبیعیاش شناخته شده است.
kiotome
کیوتوم، تکنیک یا شیوه خاصی در هنر است که به نوعی تجدید نظر و نوآوری در اشکال سنتی میپردازد.
kiotomy
کیوتومی، نوعی روش جراحی که معمولاً برای اصلاح یا تغییر در ساختار بافت یا اعضای بدن انجام میشود.
kiotomies
کیوتومیها، جراحیهایی که شامل بریدن یا برداشت بافت به روش مشخصی هستند.
kioway
کیوای، گروهی از مردم بومی آمریکایی که فرهنگ و زبان خاص خود را دارند.
kiowan
کیوآن، قبیلهای از بومیان آمریکایی که با آداب و رسوم خاص شناخته میشود.
kipage
کیپج، اصطلاحی در مهندسی و ساخت و ساز به معنای نوعی سازه یا جزئیات ساخت.
kipchak
کیپچاک، قوم و زبانی در منطقه قفقاز و آسیا که تاریخی غنی دارند.
kipe
کیپ، نوعی تور ماهیگیری که بهخصوص در مناطق خاصی برای صید مورد استفاده قرار میگیرد.
kipfel
کیپفل، نوعی شیرینی یا نان کوچک و خوشمزه که معمولاً در صبحانه یا به عنوان دسر سرو میشود.
kyphoscoliosis
کیفوسکولیوز، یک اختلال پزشکی که در آن انحنای غیرطبیعی همزمان در ناحیه قفسه سینه و ستون فقرات وجود دارد.
kyphoscoliotic
کیفوسکولیوتیک به حالتی اطلاق میشود که به تصریح به فردی اطلاق میشود که از کیفوسکولیوز رنج میبرد.
kyphoses
کیفوزها، انحنای غیرطبیعی در ناحیه قفسه سینه که ممکن است در اثر پیری یا عوامل دیگر ایجاد شود.
kyphosidae
کیفوسیده، خانوادهای از ماهیها که بهخصوص در اقیانوسها و دریای گرم زندگی میکند.
kyphotic
کایفوتیک به وضعیتی اطلاق میشود که در آن ستون فقرات به سمت جلو انحنا پیدا میکند که میتواند منجر به مشکلات سلامتی شود.
kiplingese
کیپلینگی به سبکی از نوشتن اشاره دارد که به آثار رودیارد کیپلین نسبت داده میشود.
kiplingism
کیپلیگزم به ویژگیها یا عبارات خاصی از آثار رودیارد کیپلین اشاره دارد.
kippage
کپیج به فرایند یا عمل ساخت یا بازتولید عروسکها یا اشیاء مشابه اشاره دارد.
kippeen
کیپین به ابزار یا شیء خاصی اشاره دارد که در صنایع دستی و کارهای هنری استفاده میشود.
kippen
کیپین به نوعی از پرندهها اشاره دارد که معمولاً به عنوان مرغ یا خروس شناخته میشوند.
kipperer
کپرر به شخصی اطلاق میشود که ماهیهای کپر را آماده و پخته میکند.
kippy
کلمه کپی به حالتی از شادابی و انرژی مردم یا حیوانات اشاره دارد.
kippin
کلمه کپی به معنای نشستن در آرامش و راحتی است.
kippur
یوم کیپور به عنوان روز آمرزش در دین یهود شناخته میشود.
kipsey
کلمه کیپسی به نوعی هنر یا طرح خاص اشاره دارد.
kipskin
کیپسکین به نوع خاصی از چرم اشاره دارد که مقاومت زیادی دارد.
kipskins
کپسکیها به پوستهای خاصی اشاره دارند که معمولاً در صنایع دستی و مصارف سنتی کاربرد دارند.
kipuka
کپوک به منطقهای گفته میشود که توسط گدازهها احاطه شده و معمولاً حیات گیاهی و جانوری خاصی دارد.
kiranti
کی رانتی به یک گروه قومی و زبانی در نپال اشاره دارد که فرهنگی غنی و متنوع دارند.
kirby
کیربی شخصیتی تخیلی در بازیهای ویدیویی است که برای قدرتهای منحصر به فرد خود شناخته شده است.
kirbies
کیربیها به شخصیتهای مختلفی در بازیهای ویدیویی اشاره دارند که هر کدام ویژگی خاصی دارند.
kirghizean
قرقیزی به مردم و فرهنگی در قرقیزستان اشاره دارد که دارای سنتها و آداب و رسوم خاصی هستند.
kiri
کیری، نوعی پنیر یا درختی که در ژاپن شناخته میشود.