bench test
آزمایش نیمکتی به آزمایش و ارزیابی یک محصول در شرایط کنترل‌شده و محدود اشاره دارد تا عملکرد آن بررسی شود.
benchtop
بنچ‌تاپ به تجهیزات یا ابزارهایی گفته می‌شود که به طور مستقیم روی میز کار یا میز آزمایش قرار می‌گیرند و برای انجام آزمایشات یا کارهای علمی استفاده می‌شوند.
benchwork
کار روی میز به انواع فعالیت‌های دستی اشاره دارد که بر روی یک میز کار انجام می‌شود، به ویژه در زمینه‌های نجاری و صنایع دستی.
bendability
خاصیت خم شدن، توانایی یک ماده برای تغییر شکل بدون شکستن.
bend double
خم شدن به حالت دو برابر، معمولاً به معنی کہ درد یا خستگی است.
bendlet
خمیدگی کوچک یا انحنای کم، به ویژه در رودخانه یا مسیر.
bend one's elbow
خم کردن آرنج معمولاً به معنای نوشیدن است.
bend over backwards
تلاش بیش از حد برای فراهم کردن شرایط یا کمک به کسی.
bend sinister
در هربردی، بند سینستر به معنای نوار مورب است که از سمت راست بالای سپر به سمت چپ پایین می‌رود و معمولاً هویت یا نسب شخص را نشان می‌دهد.
bend someone's ear
بنابراین شما به شخصی می‌گویید که وقت زیادی را صرف صحبت کردن درباره مشکلات و دردسرها می‌کند و شما نگران یا خسته می‌شوید.
bend the knee
به معنای تسلیم شدن یا نشان دادن احترام و اطاعت به کسی، معمولاً در شرایط رسمی یا در برابر یک قدرت بالاتر.
bendy bus
اتوبوس‌های خمیده، نوعی اتوبوس شهری هستند که جایی که به دو قسمت متصل است، منعطف هستند تا در تقاطع‌ها و مکان‌های شلوغ بهتر حرکت کنند.
beneath contempt
عبارتی است که به معنای این است که چیزی یا کسی آنقدر نادرست یا غیرقابل قبول است که حتی شایستهٔ توجه یا قضاوت نیست.
benedictine
راهب و راهبه‌ای که به روال مذهبی سنت بنیدیکت پایبند است.
benediction
دعای خیر یا برکتی که به شخص یا گروهی داده می‌شود.
benedictory
مربوط به یا نشانه‌ای از دعا یا برکت.
benedict's solution
محلول شیمیایی که برای شناسایی قندهای کاهنده در نمونه‌ها به کار می‌رود.
benefactive
حالت گرامری که نشان می‌دهد عمل برای چه کسی سودمند است.
benefactor
شخصی که به دیگران یا سازمان‌ها کمک مالی می‌کند.
beneficiary
شخصی که از یک منبع یا ارث منفعت می‌برد.
beneficiate
فرآوری کردن مواد خام برای بهبود کیفیت.
benefit of clergy
امتیاز ویژه‌ای که به روحانیان داده می‌شود تا از مجازات معاف شوند.
benefit society
به معنای نفع رساندن یا کمک به جامعه به گونه‌ای که شرایط بهتر و مناسب‌تری برای زندگی مردم فراهم شود.
benefit tourist
منفعت رساندن به گردشگران به معنای فراهم کردن خدمات یا امکاناتی است که به بهبود تجربه سفر آن‌ها کمک کند.
benevolence
نیکوکاری به معنای محبت و خوش‌خویی است که به بروز اعمال خوب و خیرخواهانه منجر می‌شود.
benevolent
به معنای خیرخواه و نیکوکار، کسی که به دیگران کمک می‌کند و نیت خوبی دارد.
beng
بنگ، به معنای بی‌نظمی یا شلوغی کوچک، خودمانی و غیررسمی.
benga
موسیقی سنتی بنگا نوعی موسیقی شاداب و ریتمیک است که معمولاً در فستیوال‌ها و جشن‌ها اجرا می‌شود.
bengali
زبان بنگالی، زبان رسمی بنگلادش و یکی از زبان‌های رسمی هند است که از خانواده زبان‌های دراویدی محسوب می‌شود.
bengaline
بنگالین، نوعی پارچه‌ی نرم و براق است که معمولاً برای لباس‌ها و دکوراسیون داخلی استفاده می‌شود.
bengal light
نور بنگالی، وسیله‌ای برای تولید نور و اثرات نوری در جشن‌ها و مراسم است.
bengal tiger
ببر بنگالی، زیرگونه‌ای از ببر است که بومی شبه قاره هند است و به عنوان نمادی از حیات وحش شناخته می‌شود.
benighted
شب‌زده، به معنای گیر کردن در تاریکی یا ناآگاهی از رویدادها.
benign neglect
بی‌توجهی غیرمضر به معنای عدم مداخله در امور دیگران به گونه‌ای است که به نفع آنها باشد.
beninese
بنینی به فرهنگی و مردمان بنین اشاره دارد، کشوری در غرب آفریقا.
benioff zone
منطقه بنیو به ناحیه‌ای در زیر سطح زمین گفته می‌شود که در آن صفحات تکتونیک به یکدیگر برخورد کرده و موجب زلزله می‌شوند.
benne
بنه به دانه‌های کنجد اشاره دارد که در غذاها و روغن‌های مختلف استفاده می‌شود.
be no bad thing
به معنای مثبت بودن یک امر است، البته با اشاره به اینکه شاید بهترین گزینه نیست.
be no fool
به معنای این است که فرد باهوش است و فریب نمی‌خورد.
be no friend of
دوست کسی یا چیزی بودن نیست به معنای این است که فرد به شخص یا موضوعی خصومت یا بی‌توجهی دارد.