lensless
بدون لنز؛ به دستگاههای عکاسی اشاره میکند که برای تصویرسازی از لنز استفاده نمیکنند.
lenslike
با ویژگیهای مشابه یک لنز؛ شبیه به لنز در عملکرد یا شکل.
lentamente
به معنای آرام و با بردباری؛ به حرکات یا آهنگها مربوط میشود.
lententide
فصل عید پاک که مقطع محدودی از زمان قبل از عید پاک است.
lenth
طول، اندازهای که از یک نقطه به نقطه دیگر مشخص میکند.
lenthways
راههای طولانی، مسیرهایی که ممکن است طولانیتر از حد معمول باشند.
lentibulariaceous
وابسته به خانواده لنیتبولاریاسه، در زمینه گیاهشناسی استفاده میشود.
lenticellate
دارای جدارههای کوچک در پوست گیاهان که برای تنفس و تبادل گازها استفاده میشوند.
lenticle
تراکمهای کوچکی روی پوست گیاهان که به تبادل گاز کمک میکنند.
lenticonus
لنیتیکونوس، یک حالت غیرطبیعی قرنیه است که منجر به تغییر شکل آن میشود و معمولاً بر بینایی تأثیر میگذارد.
lenticula
لنیتیکولا، یک ساختار زیستی کوچک در آبهای کم عمق است که میتواند به عنوان منبع غذا برای جانوران آبزی عمل کند.
lenticulare
لنیتیکولار، شکلی از ابر است که به صورت لایهای و نرم مشاهده میشود و معمولاً به شدت جالب توجه است.
lenticularis
لنیتیکولاریس، به ابرهایی اطلاق میشود که شکل بیضوی دارند و معمولاً در شرایط خاص جوی تشکیل میشوند.
lenticularly
لنیتیکولاری به طور معمول به حرکتی یا ویژگیهایی اشاره دارد که از لحاظ بصری شبیه به ابرهای لنیتیکولار هستند.
lenticulas
لنیتیکولاها، به نمونههای مختلفی از ساختارهای زیستی کوچک اطلاق میشود که در محیطهای آبی وجود دارند.
lenticulate
شکل لنتیکولات به معنای شکلگیری مانند لنز و در زمینههای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد.
lenticulated
به معنای وجود ویژگیهای شکل لنتیکولات در یک شی یا ماده است.
lenticulating
به معنای عمل ایجاد شکل لنتیکولات یا تغییر دادن به این شکل است.
lenticulation
عمل یا فرایند ایجاد شکلهای لنتیکولات در یک ماده یا ساختار.
lenticule
یک لنتیکول نشاندهنده ساختار یا شیی با شکل لنتیکولات، معمولاً در زمینه اپتیک.
lenticulothalamic
هسته لنسیولوتالامیک به ناحیهای در مغز اشاره دارد که در ارتباطات عصبی و حرکتی نقش دارد.
lentiform
لنسیفورم به شکل و ساختاری اشاره دارد که به صورت یک لنز میباشد و در مغز یافت میشود.
lentigerous
لنتیگرس به وضعیت پوست اشاره دارد که در آن لکههای تیره ایجاد میشود.
lentiginose
لنیتجینوز به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن لکههای تیره و کوچک بر روی پوست وجود دارد.
lentiginous
لنیتجینوز به وجود لکههای قهوهای در پوست اشاره دارد که معمولاً به دلیل آفتاب و یا افزایش سن ایجاد میشوند.
lentile
عدس به نوعی حبوبات اطلاق میشود که در غذاهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ارزش غذایی بالایی است.
lentilla
لنز تماسی، نوعی لنز که بر روی سطح چشم قرار میگیرد و برای بهبود بینایی طراحی شده است.
lentiner
ماشین برداشت عدس، دستگاهی که به طور خاص برای جمعآوری محصولات عدس طراحی شده است.
lentiscine
نوعی گیاه معطر که صمغ آن در صنایع عطرسازی کاربرد دارد.
lentisco
درختی که معمولاً در مناطق خشک رشد میکند و به خشکی مقاوم است.
lentiscus
گیاهی با خواص دارویی که برای درمان بیماریها استفاده میشود.
lentitude
کیفیت کندی در حرکت یا انجام کارها، به ویژه در برخی سبکهای زندگی.
lentner
واژهای که به نظر میرسد نوعی کتاب یا مدرک بوده باشد.
lentor
لزجت یا غلظت مایعات، خصوصاً برای توصیف حالت مایعات غلیظ.
lenvoi
نهایت یا جمعبندی در یک متن ادبی، به ویژه شعر.
lenvoy
نوعی پیام یا ارادت پایاننامه، در ادبیات.