ligurition
لیگوریشن، به مفهوم تأثیرات فرهنگی و زبانی یک زبان خاص بر دیگر زبان‌ها و فرهنگ‌های محلی اشاره دارد.
ligurrition
لیگورریشن به فرآیند تغییرات در زبان‌های محلی و تأثیراتی که بر یکدیگر دارند، اشاره دارد.
lygus
لگوس، نوعی حشره است که معمولاً در مزارع یافت می‌شود و می‌تواند به گیاهان آسیب برساند.
ligusticum
لیگستیکوم، جنسی از گیاهان دارویی است که معمولاً در طب سنتی کاربرد دارد.
ligustrin
لیگسترین، ترکیبی شیمیایی است که به طور طبیعی در برخی گیاهان وجود دارد.
lihyanite
لیهیانیت، معدنی بسیار نادر است که در برخی از مناطق خاص زمین‌شناسی وجود دارد.
liin
لین، اصطلاحی محلی است که در موقعیت‌های خاص برای بیان نوعی نزدیکی یا آشنایی به کار می‌رود.
lyingly
به معنای دروغ گفتن یا دروغی با نیت فریب است.
liyuan
لیوان، یک نام چینی است که ممکن است به معنای خاصی اشاره داشته باشد یا به عنوان نام افراد استفاده شود.
lija
لیجا، یک نام کمتر متداول که ممکن است به معنای خاصی اشاره نکند.
likability
محبوبیت به معنی قابل پسند بودن یا دوست داشتنی بودن فردی یا چیزی است.
likableness
محبوبیت به ویژگی‌هایی اشاره دارد که موجب می‌شود افراد دیگر تمایل به نزدیکی به فردی داشته باشند.
likeability
محبوبیت به ویژگی‌های جذاب یا دوست داشتنی اشاره دارد.
likeableness
محبوبیت، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که افراد را دوست داشتنی می‌کند.
likeful
شخصیتی که در خود محبت و دوستی را به دنبال دارد.
likehood
احتمال یا احتمال وقوع یک چیز.
likelihead
نگرش مثبت به یک نتیجه خاص.
likelihoods
مجموعه احتمالاتی که وقوع یک چیز را نشان می‌دهد.
likeliness
احتمال وقوع یا غیر وقوع یک چیزی.
likemindedness
احساس تشابه و همفکری در ادراکات یا عقاید.
lyken
لیکن‌ها نوعی موجودات زنده هستند که ترکیبی از قارچ و جلبک بوده و معمولاً بر روی سطوح سخت مانند سنگ‌ها و درختان زندگی می‌کنند.
liker
معنی کسی که به چیزی علاقه‌مند است یا آن را دوست دارد.
likerish
حالت یا کیفیت کسی که علاقه‌مند است یا چیزی را دوست دارد.
likerous
کیفیت یا حالتی که در آن فرد یا گروهی به راحتی چیزها را دوست دارد و از آنها لذت می‌برد.
likers
اشخاصی که به چیزی علاقه‌مند هستند یا طرفدار آن می‌باشند.
likesome
کیفیت یا حالتی که چیزی را دوست داشتنی یا جذاب می‌سازد.
likest
نوعی فعل در زبان انگلیسی که به معنای دوست داشتن، علاقه داشتن و یا ترجیح دادن است.
likeways
به معنای به همین شکل، یا به طریقی مشابه است.
lykewake
نوعی مراسم یادبود برای یاد آوری شخصی که فوت کرده است.
likewalk
به معنای قدم زدن به طریق مشابه یا در یک راستا.
likewisely
به معنای به طور مشابه، در یک شیوه مشابه یا درست.
likewiseness
به معنای شباهت و تشابه در نظریه‌ها یا افکار.
likin
دوست داشتن، به معنای داشتن احساس مثبت و گرما نسبت به چیزی است.
likingly
به صورت دوستانه و با خوشایندی و درک مثبت به چیزی نگاه کردن.
likker
مشروب، به طور خاص به نوشیدنی الکلی اشاره دارد.
liknon
لیکنون، به معنای ابزاری یا شیء با ارزشی در فرهنگ است.
lila
گل لیلا، به گونه‌ای از گل‌ها اشاره دارد که معمولاً زیبایی و عطر خوبی دارد.
lilaceous
لیلاسی، به صفاتی اشاره دارد که به گیاهان یا عطرهای خاص مرتبط با گل‌های لیلا مربوط می‌شود.
lilacin
لایلاچ، نوعی گل معطر و زیبا که معمولاً در اوایل بهار شکوفا می‌شود.
lilacky
لایلاکی، صفتی برای توصیف رنگی که به رنگ لایلاچ نزدیک است.