luckly
به معنای خوش‌شانسانه و به طرز مثبت در وضعیت‌های مطلوب استفاده می‌شود.
lucknow
شهر لکنو، مرکز ایالت اوتار پرادش هند، با تاریخ غنی و فرهنگ خاص خود شناخته می‌شود.
lucombe
درخت بلوط لوکامب، نوعی خاص و منحصر به فرد از درختان بلوط است.
lucration
فرآیند یا نتیجه کسب سود و منفعت از فعالیت یا پروژه‌ای.
lucratively
به معنای به طور سودآور و با قابلیت تولید درآمد.
lucrativeness
ویژگی یا حالت سودآور بودن یک کسب‌وکار یا فرصت.
lucrece
لوکرس، زن نجیب رومی که داستانش در ادبیات و تاریخ مشهور است.
lucres
لکرس‌ها، واژه‌ای که به سود و درآمد اشاره دارد.
lucretia
لوکرسیا، زن رومی که نمادی از نجابت و فداکاری شناخته می‌شود.
lucretian
فلسفه و دیدگاه‌های لوکرتیوس، فیلسوف رومی؛ بررسی‌های اساسی در علم.
lucretius
لوکرتیوس، شاعر و فیلسوف رومی که به خاطر آثارش شهرت دارد.
lucriferous
سودآور، به معنای تولید درآمد و سود.
lucriferousness
پرثمری، اصطلاحی در زبان اقتصادی که به میزان سودآوری یک سرمایه‌گذاری یا کسب‌وکار اشاره دارد.
lucrify
سودآوری، به معنای تبدیل چیزی به منبع درآمد یا افزایش سود.
lucrific
سودآور، اصطلاحی برای توصیف چیزی که منجر به سود یا بازده مالی می‌شود.
lucrine
سودآور، اصطلاحی برای توصیف گیاهان یا محصولات کشاورزی که بازده بالایی دارند.
lucrous
سودآور، به معنی ایجاد سود یا مزیت مالی.
lucrum
سود، به معنای درآمد یا بازده مالی که از یک سرمایه‌گذاری یا فعالیت تجاری حاصل می‌شود.
luctation
تقلا، تلاش یا مبارزه برای فرار از یک وضعیت دشوار.
luctiferous
تقلاگر، مرتبط با تلاش و کوشش در شرایط دشوار.
luctiferousness
ویژگی تقلا یا مبارزه، حالت تلاش برای خروج از شرایط دشوار.
luctual
مرتبط با تلاش یا تقلا برای بقا.
lucubrator
کسی که در شب کار می‌کند و در علم یا تحقیق سرمایه‌گذاری می‌کند.
lucubratory
مرتبط با تلاش و مصر بودن در مطالعه یا کار شبانه.
lucule
لوکول، یک ساختار در گیاهان است که به جنبه‌های خاصی از رشد و توسعه کمک می‌کند.
luculently
به شکلی واضح و روشن بیان کردن یا توضیح دادن.
lucullian
به معنی یک مهمانی یا جشن باشکوه و فراوان.
lucullite
لوکولیت یک نوع سنگ معدنی است که به خاطر رنگ و خصوصیات خاصش شناخته شده است.
lucuma
لوکما، میوه‌ای گرمسیری با طعم شیرین و دلچسب.
lucumia
لوکومیا، نوعی درخت با میوه‌های شیرین که در مناطق استوایی رشد می‌کند.
lucumo
لوکومو، واژه‌ای که ممکن است به نوعی میوه یا عنوانی در فرهنگ‌های مختلف اشاره داشته باشد.
lucumony
لوکومونی، واژه‌ای نادر و غیرمعمول که ممکن است در متون خاص مورد استفاده قرار گیرد.
ludden
لودن، یک نام خانوادگی رایج در برخی کشورها.
luddy
لودی، یک نام خانوادگی که در برخی خانواده‌ها رایج است.
luddism
لودیسم، یک جنبش تاریخی که در آن گروهی با تحولات صنعتی و نتایج آن مخالف بودند.
ludditism
لودی‌تیسم، فلسفه‌ای مرتبط با افکار و ایده‌های لودیسم است که به انتقاد از فناوری‌های نوین می‌پردازد.
ludefisk
لوتفیسک، غذایی است که از ماهی خشک شده در آب قلیایی تهیه می‌شود و معمولاً در نروژ و سوئد مصرف می‌شود.
ludgate
لودگیت، یکی از دروازه‌های مشهور شهر لندن است که در تاریخچه این شهر نقش مهمی ایفا کرده است.
ludgathian
لودگاتیان به افرادی گفته می‌شود که از ناحیه یا شهر لودگیت می‌آیند و ویژگی‌های فرهنگی خاصی دارند.
ludgatian
لودگاتیان به مردم یا ویژگی‌های مرتبط به شهر لودگیت اشاره دارد.