malignities
بدی‌ها یا زشتی‌هایی که اثر منفی دارند و به دیگران آسیب می‌زنند.
malignly
به طرز بدخواهانه یا با نیت آسیب زدن عمل کردن.
malignment
اکاذیب یا رفتارهایی که به طور منفی بر شهرت یا اعتبار کسی تاثیر می‌گذارد.
malihini
توریستی که به یک مکان جدید سفر کرده و هنوز با آن آشنا نیست.
malihinis
جمع مالیهینی، به افرادی که در یک مکان جدید به سر می‌برند اشاره دارد.
malikadna
مفهموم خاص از فرهنگ یا سنت که در یک زمینه به کار می‌رود.
malikala
مالیکالا، نوعی زیرانداز سنتی که از بافت علف یا مواد طبیعی ساخته می‌شود و معمولاً در مراسم‌های فرهنگی استفاده می‌شود.
malikana
مالیکانا، به معنای مکان یا خانه‌ای است که به طور معمول با فرهنگ یا تاریخ خاصی مرتبط است.
maliki
مالیکی، یکی از چهار مکتب فقه اسلامی است که بر مبنای نظرات امام مالک بن انس استوار است.
malikite
عالمان مالیکی به افرادی اطلاق می‌شود که در زمینه مکتب مالیکی تخصص دارند و تعلیمات اسلامی را در این راستا می‌آموزند.
malikzadi
مالیکزادی به افرادی اطلاق می‌شود که از خانواده‌های نیکو و معتبر آمده‌اند.
malimprinted
مالیمپرینت شده به حالتی اشاره دارد که یک الگو یا طراحی به طور دائمی روی یک سطح به ویژه پارچه ایجاد شده است.
malinche
مالینچه، زن بومی مکزیکی، که در قرن شانزدهم به همراه هرناند کورتس در فتح امپراتوری آزتک‌ها قرار داشت و به عنوان مترجم و راهنما عمل کرد.
maline
در اینجا به معنای خاصی از نوع یا طعم، معمولاً در مورد غذاها و هنری کلمات به کار می‌رود.
malines
مالینز، شهری در بلژیک که به خاطر تاریخ و معماری‌اش شناخته شده است.
malinfluence
تأثیر منفی یا بد بر کسی یا چیزی که باعث رفتارهای ناخواسته می‌شود.
malingery
ناتوانی ساختگی یا یا دروغین به منظور فرار از مسئولیت‌ها یا کارها.
malinois
مالینوا، نژادی از سگ‌های کار با ریشه بلژیکی است که برای توانایی‌های بالای یادگیری و تمرکز خود شناخته می‌شود.
malinowskite
مالینوفسکیت، یک ماده معدنی یافته شده در برخی ساختارهای زمین‌شناسی خاص، با فیزیک و شیمی منحصر به فرد خود.
malinstitution
مالنستیتوشن، به معنای موسسات یا نهادهایی است که به درستی عمل نمی‌کنند و به نیازهای افراد پاسخ نمی‌دهند.
malinstruction
آموزش نادرست، به معنای روش‌های نادرستی که اطلاعات را ناقص یا نادرست منتقل می‌کنند.
malintent
نیت بد، به معنای قصدی منفی یا مخرب در اقداماتی که انجام می‌شود.
malism
مالیسم، به معنای فلسفه‌ای است که به ابعاد منفی و تاریک زندگی می‌پردازد.
malist
مالیست به فردی اطلاق می‌شود که رویکردی منفی یا انتقادی به زندگی دارد.
malistic
مالیستی، رویکردی در هنر یا طراحی که به سادگی و زیبایی بدون زوائد توجه دارد.
malitia
مالیشیا، مفهومی مرتبط با فریب یا نیت بد در رفتارهای انسانی.
malkin
مالکین، نوعی گربه کوچک یا پرنده شکاری که معمولاً تحرک و سرزندگی دارد.
malkins
مالکین‌ها، جمع مالموس که به انواع مختلفی از این حیوانات اشاره دارد.
malkite
مالکیت، یک ماده معدنی نادر که در فرآیندهای زمین‌شناسی خاص شکل می‌گیرد.
malladrite
مالادرایت، ماده‌ای با خواص ویژه که کاربردهای متنوعی در علم و فناوری دارد.
mallanders
مالندرها نوعی پرنده هستند که به خاطر رنگ‌های جذاب و رفتاری اجتماعی شناخته می‌شوند.
mallangong
مالانگون واژه‌ای است که در بعضی لهجه‌ها معانی خاصی دارد و بسته به زمینه می‌تواند تغییر کند.
mallardite
مالاردیت، نوعی ماده معدنی است که به خاطر خواص خاصش مورد توجه قرار می‌گیرد.
malleability
مقاومت فلز در مقابل تغییر شکل و تغییر اندازه بدون شکستن را نرمی می‌گویند.
malleabilization
فرآیند افزایش نرمی فلزات برای بهبود قابلیت کار با آنها.
malleableize
عمل نرم کردن فلزات تا بتوان آنها را به راحتی شکل داد.
malleableized
مالئابل شده، به حالتی که در آن ماده قابلیت تغییر شکل بدون شکستن را دارد.
malleableizing
عمل مالئابل کردن، به فرایند تغییر شکل ماده به حالتی منعطف تر اشاره دارد.
malleableness
مالئابل بودن، خاصیت یک ماده است که به آن اجازه می‌دهد به راحتی تغییر شکل دهد.
malleably
به صورت مالئابل، یعنی با قابلیت شکل‌پذیری به آسانی.