mammonism
مامونیزم، اعتقاد و ارادت به ثروت و مادیات بهجای ارزشهای معنوی و اخلاقی.
mammonist
مامونست، فردی که به ثروت و مادیات ارادت و تمرکز زیادی دارد.
mammonistic
مامونستی، مرتبط با اعتقاد به ارزشهای مادی و مالی.
mammonite
مامونیت، فردی که ارزشهای مادی را بر ارزشهای معنوی ترجیح میدهد.
mammonitish
مامونیتی، توصیفکنندهای برای رفتارها و نگرشهای مربوط به ارزشهای مادی.
mammonization
مامونیزاسیون، فرایندی که در آن ارزشهای مالی و مادی بهطور فزایندهای برای جامعه مهم میشوند.
mammonize
مامونیزه کردن، نگرش به دنیا که بر اساس ثروت و پول شکل میگیرد.
mammonolatry
پرستش ثروت و اعتقاد به آن به عنوان ارزش بالاترین.
mammons
اشاره به افرادی که ثروت را بسیار اهمیت میدهند.
mammonteus
سبک زندگی که بر اساس ارزشهای مادی و ثروت قرار دارد.
mammose
بافت و ظاهری که ضخیم و پشمالو به نظر میرسد.
mammothrept
به کودکان آسیبپذیر و در موقعیت نابرابر اشاره دارد.
mammotomy
ماموتومی عمل جراحی برای برداشتن ناحیهای از پستان به منظور بررسی میکروسکوپی بافتها است.
mammotropin
ماموتروپین هورمونی از گروه هورمونهای پستانی که به تولید شیر در غدد پستانی کمک میکند.
mammula
مامولا به غدههای کوچک شیر در پستانداران اشاره میکند.
mammulae
مامولاها جمع مامولا و به غدههای شیر کوچک در پستانداران اشاره دارد.
mammular
مامولار مربوط به ساختارهای مرتبط با غدد پستانی در پستانداران است.
mammut
ماموت، موجودی بزرگ و منقرض شده است که شبیه به فیل میباشد.
mammutidae
ماموتیدا، خانوادهای از پستانداران بزرگ شامل فیلها هستند که در عصر یخبندان زندگی میکردند و بیشتر آنها منقرض شدهاند.
mamo
ممو، پرندهای با رنگهای زنده و خاص که بومی هاوایی میباشد.
mamona
مامونا نوعی دانه خوراکی است که در بسیاری از غذاهای سنتی استفاده میشود.
mamoncillo
مامونسیلو، میوهای خوراکی و خوشمزه که طعم شیرین و ترش دارد.
mamoncillos
مامونسیلوها، واریتهای از میوههای خوراکی و خوشمزه که در برخی مناطق درختان آن رشد میکند.
mamoty
ماموتی، نوعی میوه بزرگ و خوشمزه که در مناطق گرمسیری رشد میکند.
mampalon
mampalon، یک نوع ابزار یا شیء که ممکن است نقش خاصی در یک فرآیند یا فعالیت ایفا کند.
mampus
mampus، یک کلمه که ممکن است نشاندهنده احساسات خاصی باشد.
mamry
mamry، به نوعی شبکه یا مجموعه موجودات زنده و غیرزنده در یک زیستبوم اشاره دارد.
mamsell
mamsell، به فردی زن اشاره دارد که معمولاً در مکانهای خدماتی مانند کافه یا رستوران کار میکند.
mamushi
mamushi، نوعی مار که معمولاً در مناطق خاصی وجود دارد و میتواند خطرناک باشد.
mamzer
mamzer، به فردی اشاره دارد که به دلیل شرایط خاصی از دایره اجتماعی طرد شده باشد.
manabozho
مانابوژو یک شخصیت در افسانههای بومیان آمریکاست که معمولاً به عنوان یک حقه باز یا مظهر قدرتهای طبیعی و آموزنده معرفی میشود.
manace
تهدید، خطری که به یک مکان یا گروه آسیب میزند.
manacing
تهدیدآمیز، نشاندهنده خطر یا ترس.
manacus
ماناکوس نوعی پرنده پررنگ و زیبا در مناطق گرمسیری که بیشتر در جنگلهای بارانی مشاهده میشود.
manada
دستگاه، به معنی گروهی از حیوانات، به ویژه فیلها که به صورت اجتماعی زندگی میکنند.
manageability
قابلیت مدیریت، معیاری برای اندازهگیری آسانی یا دشواری کنترل یک پروژه یا کار.
manageableness
قابلیت مدیریت، اشاره به توانایی کنترل و راهبری یک کار یا پروژه دارد.
manageably
به طور قابل مدیریت، به معنای اینکه چیزی به گونهای است که میتوان آن را به آسانی کنترل یا اداره کرد.
managee
مدیر انتخاب شده، به شخصی اطلاق میشود که تحت نظارت یک مدیر دیگر قرار دارد.
manageless
بدون مدیریت، اشاره به وضعیتی است که در آن هیچ فردی مسئولیت رهبری ندارد.