manuductive
منودکتیو، اشاره به شیوهای دارد که در آن هدایت یا راهنمایی به شکلی مفید انجام شود.
manuductor
منودکتور، به فردی اطلاق میشود که دیگران را به سمت هدفی هدایت میکند.
manuductory
معرفی و توضیح اولیه برای درک بهتر یک موضوع یا مفهوم.
manuel
کتابچه یا سندی که دستورالعملها یا اطلاعات مهم را ارائه میدهد.
manuever
حرکت دادن یا جهتدهی به چیزی به طور دقیق یا با دقت.
manuevered
عمل حرکت دادن یا هدایت کردن چیزی به صورت دقیق.
manuevers
حرکتها یا اقداماتی که با دقت برنامهریزی و انجام میشوند.
manuf
تولید، فرایند ساخت و ایجاد کالاها و محصولات.
manufact
فرایند تولید، عمل یا هنر ساخت محصولات یا کالاها.
manufactor
تولیدکننده، شخص یا شرکتی که محصولات را تولید میکند.
manufacturable
قابل تولید، اشاره به محصولی که میتوان آن را تولید کرد.
manufacturess
زن تولیدکننده، به معنای زنی است که در زمینه تولید کالاها فعالیت میکند.
manuma
مانوما، اصطلاحی ممکن است به یک مفهوم فرهنگی یا سنتی در جوامع خاص اشاره کند.
manumea
مانوما، یک نوع پرنده با ویژگیهای خاص است که به آن مشهور است.
manumisable
قابل ارتقاء، به معنای اینکه یک شی یا پروژه میتواند با استفاده از منابع خاص بهبود یابد.
manumise
عمل بهینهسازی، به معنای بهبود یا اصلاح فرایندها برای کارایی بهتر است.
manumissive
منعطف، به معنای قابلیت سازگاری و انعطاف در روابط و کار گروهی است.
manumitter
منومیتیر به فردی اطلاق میشود که بردهای را آزاد میکند، معمولاً در زمینههای تاریخی یا حقوقی.
manumotive
منوموتیو به فرایند یا راهکارهایی اشاره دارد که به رهایی افراد از بردگی یا ستم کمک میکند.
manuprisor
منومپرایزر به فردی گفته میشود که نظارت بر روابط کارگری و کارفرمایی را بر عهده دارد و رفاه کارگران را تأمین میکند.
manurable
منورابل به خاک یا زمینی اطلاق میشود که قابلیت کشت و زرع دارد.
manurage
منوراج به مدیریت مؤثر و بهینهی زمینهای زراعی اشاره دارد.
manurance
منورنس به فرایند مراقبت و بهبود رشد گیاهان در زمینهای زراعی اشاره دارد.
manureless
بدون کود، در مفهوم کشاورزی به معنای عدم استفاده از کودهای دامی برای رشد گیاهان.
manurement
عمل فرایند دادن کود به زمینهای کشاورزی برای افزایش باروری آنها.
manurer
کسی که اقدام به دادن کود به زمینهای زراعی میکند.
manurers
جمع کلمه کوددهنده، افرادی که کود به زمینهای کشاورزی میدهند.
manurial
مربوط به کوددهی، به ویژه در زمینه کشاورزی و بهبود خاک.
manurially
به شکلی که مربوط به کوددهی باشد، در ارتباط با بهبود خاک و کشاورزی.
manuscriptal
وابسته به دستنویسها یا متونی که به صورت دستی نوشته شدهاند.
manusina
نوعی شیء یا ابزار که برای نوشتن یا ثبت اطلاعات به کار میرود.
manustupration
نوشتن با دست، و یا فعالیتهای مرتبط با نوشتن به صورت دستی.
manutagi
نوعی طراحی یا هنر که به دست ساخته میشود.
manutenency
نگهداری، عمل یا فرایندی که به منظور حفظ عملکرد یک دستگاه یا سیستم انجام میشود.
manutergium
مانترژیوم، یک مفهوم اساطیری که به عنوان نیروی حفاظتی در افسانهها وجود دارد.