myelocythaemia
مایلوسیتوئیدمی، حضور مایلوسیت‌ها در گردش خون است و معمولاً به وضعیتی نامناسب در بدن اشاره می‌کند.
myelocythemia
مایلوسیتومی، اصطلاحی است که به وجود مایلوسیت‌ها در خون اشاره می‌کند و نشان‌دهنده یکنواختی غیرطبیعی در وضعیت خونی فرد است.
myelocytic
مایلوسیتیک، اصطلاحی است برای توصیف ویژگی‌هایی که مرتبط با مایلوسیت‌ها هستند و به نوعی از سلول‌های خونی اشاره دارد.
myelocytosis
مایلوسیتوز، افزایش تعداد مایلوسیت‌ها در خون است که نشان‌دهنده مشکلات در مغز استخوان می‌باشد.
myelocoele
میلوکوله، نقصی در ستون فقرات است که معمولاً به دلیل عدم تشکیل صحیح لوله عصبی در دوران جنینی ایجاد می‌شود.
myelodiastasis
میلو دیستازی، اختلالی در توسعه طبیعی مغز و اعصاب است که می‌تواند منجر به مشکلات حرکتی و حسی شود.
myeloencephalitis
میلوپسفالیت، التهاب مغز و نخاع است که معمولاً به دلیل عفونت یا بیماری‌های خودایمنی رخ می‌دهد.
myelofibrosis
میلوفیبروزیس، یک بیماری مزمن است که در آن جایگزینی مغز استخوان با بافت فیبروزی منجر به کاهش تولید سلول‌های خونی می‌شود.
myelofibrotic
شرایط میلوفیبروتیک به ما اشاره دارد که بافت فیبروزی در مغز استخوان ایجاد می‌شود و عملکرد آن را مختل می‌کند.
myeloganglitis
میلوگنگلitis، وضعیتی است که التهاب در نواحی نخاع و گنگلیون‌های عصبی رخ می‌دهد.
myelogenesis
میلوژنز فرآیند تولید و توسعه میلین، غلافی چربی که عصب‌ها را احاطه کرده و برای سرعت بخشیدن به انتقال اطلاعات در سیستم عصبی حیاتی است.
myelogenetic
میلوژنتیک به عوامل و فرایندهای مرتبط با توسعه میلین اشاره دارد و در علم عصب‌شناسی بسیار مورد بررسی قرار می‌گیرد.
myelogenic
میلوژنتیک به اختلالات و شرایطی که به تولید میلین مربوط می‌شوند، اشاره دارد.
myelogenous
میلوژنوس به شرایط و بیماری‌هایی اشاره دارد که منشا آنها مغز استخوان و تولید سلول‌های خونی است.
myelogonium
میلوگونیوم به نوعی از سلول‌ها اشاره دارد که در فرآیند تولید میلین در سیستم عصبی نقش ایفا می‌کنند.
myelography
میلوگرافی به تکنیک‌های تصویربرداری برای بررسی نخاع و کانال‌های آن اشاره دارد.
myelographic
تصویربرداری از نخاع که معمولاً با تزریق ماده کنتراست به داخل کانال نخاعی انجام می‌شود.
myelographically
به روشی که به تصویربرداری مایلوعرافی اشاره دارد.
myeloic
مربوط به بافت‌های نخاع و مغز استخوان.
myelolymphangioma
توموری نادر که شامل بافت‌های نخاع و لنف است.
myelolymphocyte
سلول‌های خونی که به سیستم ایمنی مربوط می‌شوند.
myelomalacia
نرمی و تحلیل بافت نخاع ناشی از آسیب یا بیماری.
myelomatoid
نوعی از تومورها که به مغز استخوان مرتبط هستند و ویژگی‌های مایلومای متعدد را نشان می‌دهند.
myelomatosis
نوعی بیماری که در آن سلول‌های غیرطبیعی در مغز استخوان رشد کرده و به مشکلات خونی و استخوانی منجر می‌شود.
myelomatous
به وضعیتی گفته می‌شود که در آن سلول‌های غیرطبیعی با ویژگی‌های میلوما وجود دارد.
myelomenia
بیماری عصبی نادری که ممکن است با اختلالات حرکتی در ارتباط باشد.
myelomeningitis
التهاب نخاع و پرده‌های دور آن را توصیف می‌کند و می‌تواند باعث مشکلات عصبی شود.
myelomeningocele
نوعی از اسپینا بیفیدا که در آن نخاع و مننژها به خارج از بدن نشت می‌کنند.
myelomere
میلومر، بخشی از نخاع در جنین که مسئول تولید عصب‌ها و سلول‌های حسی است.
myelon
میلُن، نام عمومی برای ساختار عصبی در سیستم عصبی مرکزی.
myelonal
میلونال، مربوط به خصوصیات و تغییرات میلُن.
myeloneuritis
میلونوریت، التهاب نخاع و اعصاب محیطی، که به علت عفونت یا اختلالات خودایمنی ایجاد می‌شود.
myelonic
میلونیک، مربوط به ویژگی‌ها و تغییرات در ساختار میلُن.
myeloparalysis
میلونوپارالیز، نوعی اختلال حرکتی که نتیجه آسیب به نخاع است و باعث فلج می‌شود.
myelopathic
می‌لوپاتی، اصطلاحی پزشکی است که به اختلالاتی در نخاع اشاره دارد.
myelopetal
میلوپتال به بخش‌هایی از بافت عصبی اشاره دارد که به نخاع مرتبط هستند.
myelophthisis
میله‌فتیسیس به تحلیل یا کاهش حجم بافت مغز نخاع اشاره دارد.
myeloplast
میلوپلاست به سلول‌های بنیادی مربوط به تولید سلول‌های خونی اشاره دارد.
myeloplastic
میلوپلاستیک به فرآیندها و ویژگی‌های مرتبط با تولید سلول‌های خونی اشاره دارد.
myeloplax
میلوپلاکس به انواع خاصی از مواد یا ساختارهای تشکیل‌دهنده نخاع اشاره دارد.