mindfully
مایندفول، به احساس کامل و آگاهانه در لحظه حاضر اشاره دارد.
mindlessness
بی‌توجهی، حالتی که در آن فرد بدون فکر یا تمرکز عمل می‌کند.
mindly
ذهنی، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد با دقت و توجه در حال حاضر است.
mindsickness
بیماری ذهنی، به اختلالات عاطفی یا روانی اشاره دارد که بر تفکر و احساس تأثیر می‌گذارد.
mindsight
ذهن‌آگاهی به مفهوم توانایی درک و آگاهی از افکار و احساسات خود و دیگران است.
mineable
قابل استخراج به معنای مواد یا منابعی است که می‌توان با روش‌های خاصی از زمین استخراج کرد.
mineowner
مالک معدن به معنای کسی است که مالکیت یک معدن را بر عهده دارد و معمولاً مسئولیت‌های خاصی دارد.
mineragraphy
مینرگرافی به مطالعه مواد معدنی و استحکام آن‌ها اشاره دارد.
mineragraphic
مینرگرافیک به توصیف ویژگی‌های مواد معدنی و تصاویر مربوط به آن‌ها اشاره دارد.
mineraiogic
مینرایولیتیک به مطالعه فرآیندها و روابط شیمیایی مرتبط با تشکیل مواد معدنی اشاره دارد.
mineralist
مینرالست، فردی است که به مطالعه و تحقیق درباره مواد معدنی و خواص آنها می‌پردازد.
mineralizable
قابل معدنی شدن به معنای تبدیل یا شکل‌گیری به شکل مواد معدنی است.
mineralization
معدنی شدن به معنای فرآیند ایجاد یا شکل‌گیری مواد معدنی در داخل یک ماده یا محیط است.
mineralizer
مینرالایزر به معنای ماده‌ای است که به فرآیند تشکیل یا رشد مواد معدنی کمک می‌کند.
mineralogic
مینرالوجیک به ویژگی‌ها و جنبه‌های مرتبط با مواد معدنی مربوط می‌شود.
mineralogical
مینرالوجیکی به جنبه‌های علمی مربوط به شیمی و ساختار مواد معدنی اشاره دارد.
mineralogically
از نظر مواد معدنی، به ویژگی‌ها و ساختارهای معدنی مربوط می‌شود.
mineralogies
حوزه‌های مختلف تحقیق در مورد مواد و روش‌های تشکیل آن‌ها.
mineralogist
شخصی که در زمینه مطالعه و بررسی مواد معدنی تخصص دارد.
mineralogists
جمع، افرادی که در زمینه مطالعه و بررسی مواد معدنی تخصص دارند.
mineralogize
به معنای تجزیه و تحلیل یا بررسی مواد معدنی موجود در یک نمونه.
mineraloid
نوعی ماده معدنی که ساختار بلوری ندارد و به عنوان مواد معدنی شناخته نمی‌شود.
minery
معدن، محلی که در آن مواد معدنی استخراج می‌شود و برای یافتن سنگ‌ها یا فلزات قیمتی استفاده می‌شود.
minerology
معدن‌شناسی، علم مطالعه مواد معدنی، ویژگی‌ها و ترکیب آن‌ها است.
minerologist
معدن‌شناس، فردی که در زمینه معدن‌شناسی تخصص دارد و به بررسی و تحقیق درباره مواد معدنی می‌پردازد.
minerva
مینروا، الهه‌ای در اسطوره‌های رومی که نماد خرد، دانش و استراتژی جنگ است.
minerval
جامعه‌ای دانشگاهی که بر ترویج دانش و آموختن تأکید دارد.
minervan
مرتبط با مینروا یا فلسفه‌ای که بر اساس دانش و خرد بنا شده است.
minervic
مینرویک، به معنای داشتن دانش و توانایی خاص در یک زمینه بخصوص به ویژه در علم و هنر.
minestra
مینسترا، نوعی سوپ یا خوراک ایتالیایی که معمولاً از سبزیجات و ماکارونی تهیه می‌شود.
minesweeping
شسته کردن مین، عملیاتی نظامی برای شناسایی و خنثی‌سازی مین‌های زمینی یا دریایی.
minette
مینته، نوعی پارچه نرم و لطیف که معمولاً در ساخت لباس استفاده می‌شود.
minever
مینور، به نوعی لباس عتیقه اشاره دارد که معمولاً در تاریخ مد و لباس مطرح شده است.
mingelen
مینگلن، به معنای تعامل و گپ و گفت در میان افراد در یک جمع اجتماعی.
mingie
سگی با موهای نامرتب و پریشان که به طور معمول شیطنت می‌کند.
minginess
ویژگی تنگ نظری یا نداشتن علاقه به خرج کردن برای دیگران.
mingleable
قابل تعامل، به معنای اینکه افرادی می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
mingledly
به طور مخلوط و ترکیبی، زمانی که عناصر مختلف با هم ترکیب می‌شوند.
minglement
عمل ترکیب کردن و ایجاد تعامل یا ارتباط بین عناصر مختلف.
minglingly
به صورت ترکیب‌شده و تعامل، معمولاً وقتی که افراد در کنار هم حضور دارند.