misqualify
به اشتباه صلاحیت سنجی کردن، به معنای ارزیابی نادرست و نامناسب در مورد توانایی یا شایستگی یک فرد.
misqualified
به اشتباه صلاحیت‌سنجی شده، به معنای نداشتن شایستگی یا توانایی لازم برای انجام یک کار به دلیل ارزیابی نادرست.
misqualifying
به اشتباه صلاحیت‌سنجی کردن، فرآیند نادرستی که در آن شخصی به غلط قضاوت می‌شود.
misquality
کیفیت نادرست، به معنای وجود نقص یا عدم تطابق در سطح کیفیت یک محصول یا خدمات.
misquotation
نقل قول نادرست، به معنای ارجاع نادرست به گفته یا نوشته‌ای که به شکل اشتباه نقل شده است.
misquotations
نقل قول‌های نادرست، به معنای چندین مورد ارجاع نادرست به گفته یا نوشته‌ای که به شکل اشتباه نقل شده است.
misquoter
اشتباه در نقل قول یک فرد یا جمله، به طور خاص در زمینه‌های رسمی یا بحث‌های علمی.
misraise
بالا بردن عدد یا مقدار به طور نادرست، معمولاً در زمینه مالی یا آمار.
misraised
بودجه یا هزینه‌هایی که به اشتباه افزایش یافته‌اند.
misraises
افزایش اشتباه نگرانی یا مشکل به دلیل عدم دقت در بیان.
misraising
بالا بردن یا مطرح کردن یک موضوع به اشتباه، معمولاً در بحث یا گفتگو.
misrate
ارزیابی نادرست یک چیز یا فرد، به دلیل عدم دقت یا سهو.
misrated
نادرست ارزیابی کردن، به معنای این است که مشخصات یا کیفیت چیزی به اشتباه و به طور نادرست در نظر گرفته شده است.
misrates
نادرست ارزیابی کردن، به این معنی است که کیفیت یا وضعیت چیزی به اشتباه درک می‌شود.
misrating
عمل نادرست ارزیابی کردن، روندی که در آن چیزی به طور نادرست ارزیابی می‌شود.
misreaded
نادرست خواندن، به این معنی است که متن یا اطلاعات به اشتباه تفسیر یا درک شده است.
misreader
خواننده نادرست، فردی که اطلاعات را به اشتباه تفسیر می‌کند.
misrealize
نادرست درک کردن، به معنی عدم درک صحیح از واقعیت یا شرایط است.
misreason
اشتباه در استدلال و نتیجه‌گیری نادرست از یک داده یا منطق.
misreceive
دریافت نادرست اطلاعات یا پیام‌ها.
misrecital
خواندن یا بیان نادرست یک متن یا اثر هنری.
misrecite
به‌اشتباه خواندن یا تکرار کردن یک متن.
misreckon
محاسبه نادرست یا برآورد نادرست از چیزی.
misreckoned
به‌طور نادرست محاسبه شده یا ارزیابی شده.
misreckoning
اشتباه در حساب کردن یا تخمین، به ویژه در زمینه میزان یا زمان.
misrecollect
به اشتباه به یاد آوردن یا بازسازی چیزی که در گذشته رخ داده است.
misrecollected
به اشتباه به خاطر آوردن یا بازسازی که قبلاً اتفاق افتاده است.
misrefer
به اشتباه به چیزی ارجاع دادن یا اشاره کردن.
misreference
ارجاع نادرست به منابع یا اطلاعات، که ممکن است منجر به اشتباه شود.
misreferred
به اشتباه ارجاع داده شدن به یک منبع یا محل نادرست.
misreferring
اشاره نادرست به یک شخص یا چیز، به ویژه هنگام فراموشی یا گمراهی در شناسایی درست.
misrefers
اشاره نادرست به یک شخص یا چیز به طور مکرر.
misreflect
بازتاب نادرست یا اشتباه یک واقعیت یا احساس.
misreform
اصلاح نادرست یا ضعیف یک سیستم یا روش.
misregulate
تنظیم نادرست قوانین یا اصول.
misregulated
به طور نادرست تنظیم یا مدیریت شده.
misregulating
اشتباه در تنظیم یا مدیریت چیزی به طور نادرست.
misrehearsal
تمرین یا آماده‌سازی نادرست یک نمایش یا برنامه.
misrehearse
به طور نادرست تمرین کردن برای یک نمایش یا برنامه.
misrehearsed
به صورت نادرست تمرین شده، که باعث مشکلاتی در ارائه می‌شود.