شگفت‌انگیز و جادویی، به‌ویژه در زمینه رنگ‌ها.

شگفت‌انگیز و افسانه‌ای، به‌ویژه در داستان‌ها.

شگفت‌انگیز و پر از راز، به‌ویژه درباره مکان‌ها.

موجودات شگفت‌انگیز که در زیر آب‌ها زندگی می‌کنند.

میستاکوسه، یک زیرراسته از نهنگ‌ها ست که بالین‌دار هستند و شامل نهنگ‌های راست و نهنگ‌های حوت می‌شود.

میستاگر، فردی که دیگران را به رازها و معانی عمیق وارد می‌کند، به ویژه در زمینه‌های مذهبی.

میستاگرایی، فرایند آموزش و هدایت افراد در درون رازهای مذهبی و معنوی.

میستاگرانه، مربوط به آموزش رازها و امور معنوی که شامل درک عمیق‌تری از ایمان می‌شود.

میستاگرانه، مربوط به روش‌ها و تکنیک‌های آموزشی در حوزه‌های معنوی و مذهبی.

میستاگرانه، به شیوه‌ای که در آن به آموزش و تفکر عمیق در مورد رازها و آموزش‌های معنوی پرداخته می‌شود.

مستاگر، فردی است که دیگران را در تجربیات معنوی و اسرار عرفانی هدایت می‌کند.

قابل اشتباه، چیزی که به راحتی می‌تواند با چیز دیگری اشتباه گرفته شود.

قابلیت اشتباه برداشت یا اشتباه کردن در مورد چیزی.

مملو از اشتباه، حالتی که در آن فرد یا چیز غالباً خطاهایی انجام می‌دهد.

حالتی که در آن فرد دچار اشتباه یا قضاوت نادرست می‌شود.

بدون خطا، طراحی شده به گونه‌ای که به حداقل رساندن اشتباهات کمک کند.

کسی که اشتباه می‌کند، خطاکار.

جمع خطاکار، افرادی که اشتباه می‌کنند.

به طور اشتباه، به خطا.

کلمه‌ای اشتباه که در زبان انگلیسی وجود ندارد.

نسیمی ملایم و خنک، به خصوص در نزدیکی آب.

مکانی در کانادا با جاذبه‌های طبیعی.

اشتباه در طعم یا مزه غذا یا نوشیدنی، معمولاً ناشی از عدم استفاده صحیح از مواد اولیه یا دستورالعمل.

نوعی ابزار یا وسیله، معمولاً در هنر یا بازی‌ها، که قابلیت‌های خاصی را فراهم می‌کند.

پدیده‌ای نوری شبیه رنگین‌کمان که به دلیل شکسته شدن نور در قطرات رطوبت ایجاد می‌شود.

پدیده‌های نوری مشابه به قوس مه‌ای که به دلیل وجود چندین قطره آب در هوا ایجاد می‌شوند.

کاپشنی نرم و سبک که معمولاً در شرایط مرطوب و بارانی استفاده می‌شود.

معلمی با روش‌های تدریس غیرمعمول و مرموز که معمولاً به یادگیری جالبی کمک می‌کند.

اشتباه تعریف کردن، به معنای بیان نادرست یک واقعه یا داستان است.

تعریف نادرست، به معنای بیان نادرستانه یک داستان یا واقعه است.

بد نشان دادن، به معنای اینکه احساسات یا واکنش‌ها به طور نادرست یا نامناسب بیان شوند.

بد نشان داده شده، به معنای عدم تناسب در واکنش یا بیانی که نادرست تلقی می‌شود.

پایان نادرست، به معنای عدم دقت در انجام یا تکمیل یک کار.

پایان نادرست، به معنای عدم اتمام مناسب یا صحیح چیزی است.

تمایل نادرست یا رفتار نامناسبی که گاهی اوقات به عادت تبدیل می‌شود.

پایان نادرست یا نامناسب یک فعالیت یا فرایند.

پایان دادن نادرست یا نامناسب به چیزی یا مسئولیت.

به طعنه یا شوخی با کسی برخورد کردن.

موضوع یا وضعیتی که کشف آن دشوار یا نامشخص است.

اسرارآمیز، حاوی یا نشان‌دهندهٔ اسرار.