monaxon
تعریف: به ساختارهایی اشاره میکند که در یک بعد خاص عمل میکنند.
monaxonial
تعریف: به طراحیها و اشکالی که در یک بعد فعالیت میکنند اشاره دارد.
monaxonic
منوکسونیک به ساختارهایی اطلاق میشود که تنها دارای یک محور هستند، معمولاً در زمینههای علمی و مهندسی استفاده میشود.
monaxonida
منوکسونیدا به گروهی از اسفنجها اشاره دارد که دارای ساختار بدنی خاص و تک محوری هستند.
monazine
مونازین اشاره به نوعی دارو یا ترکیب شیمیایی دارد که به طور خاص در درمان برخی بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد.
monbuttu
مونبوتو به نوعی ماهی اشاره دارد که بیشتر در بازارهای محلی به فروش میرسد و کاربردهای غذایی مختلفی دارد.
monchiquite
مونچیکیت به نوعی سنگ آتشفشانی خاص اشاره دارد که ویژگیهای ژئولوژیکی متمایزی دارد.
mondayish
حس دوشنبهای به حالتی اشاره دارد که معمولاً در روزهای دوشنبه به وجود میآید و میتواند شامل بیحالی یا عدم اشتیاق باشد.
mondayishness
حس یا حال و هوای مرتبط با روز دوشنبه، احساس کسالت و بیحالی که به طور معمول آغاز یک هفته جدید با خود به همراه دارد.
mondayland
مکانی خیالی که در آن احساس کسالت و تکرار در زندگی روزمره غالب است.
mondain
به کیفیت یا جنبههای روزمره و عادی اشاره دارد که ممکن است خستهکننده یا یکنواخت باشد.
monde
دنیا، حوزه یا قلمرو که میتواند به طور خاص به محیطهای فرهنگی یا اجتماعی اشاره کند.
mondego
رودخانهای در پرتغال که به دلیل زیبایی طبیعی و مکانهای توریستی مشهور است.
mondes
به معنای جهانها یا قلمروهایی است که میتوان در آنها جستجو کرد، به ویژه در ادبیات یا هنر.
mondos
موندوس، غذایی است که معمولاً با ترکیبهای مختلف تهیه میشود و به عنوان یک وعده اصلی یا جانبی مصرف میشود.
mondsee
موندسه، دریاچهای زیبا واقع در اتریش که به دلیل مناظر طبیعی و فعالیتهای تفریحی آن مشهور است.
mone
مونه، مادهای که در آشپزی و تهیه غذاها استفاده میشود و ممکن است به معنای مشخصی در هر فرهنگی داشته باشد.
monecian
مونهسیان، نوعی هنر یا صنایع دستی که در یک منطقه خاص با ویژگیهای خاص خود شناخته میشود.
monecious
مونهسیوس به گونهای از گیاهان اشاره دارد که هر دو نوع گل نر و ماده را در یک گیاه واحد تولید میکند.
monedula
مونهدولا، نام گونهای از پرندگان است که به خاطر آواز و رفتار خاصش شناخته میشود.
moneyage
سن پولی، مفهومی است که به ارزیابی وضعیت مالی و ثروت فرد در طول زمان اشاره دارد.
moneybag
کیسه پول، به شخصی اشاره دارد که دارای ثروت زیاد یا درآمد بالا است.
moneyflower
گل پول، گیاهی است که به باور برخی باعث جذب ثروت و خوشبختی میشود.
moneygetting
کسب پول، به فعالیتهایی اشاره دارد که هدفشان افزایش درآمد یا جمعآوری ثروت است.
moneygrub
کسب پول، به روحیهای اشاره دارد که فرد در تلاش است تا پول بیشتری بدست آورد.
moneygrubber
پولپرست، به فردی اشاره دارد که بیش از حد نگران پول و ثروت است.
moneying
پولسازی، فرآیند یا عمل بهدست آوردن یا افزایش پول از طریق سرمایهگذاری یا تلاشهای مالی.
moneylending
پولدادن، فعالیت اقتصادی که در آن فرد یا نهادی پول را به شخص دیگری قرض میدهد، معمولاً به صورت شرطی و با نرخ بهره.
moneyless
بیپول، حالتی که فرد یا گروهی پول ندارد و نمیتواند هزینههای خود را تأمین کند.
moneylessness
بیپولی، وضعیت یا حالت نبود پول که ممکن است تحت تأثیر مشکلات اقتصادی ایجاد شود.
moneymake
پولسازی، فعالیت یا فرآیندی که هدف آن بهدست آوردن پول است.
moneymonger
پولپیشه، فردی که در صنعت مالی فعالیت میکند و اغلب به خاطر شیوههای غیراخلاقی و سودجویی شناخته میشود.
moneymongering
طمعورزی نسبت به پول و ثروت، به عنوان یک رفتار یا رویکرد در کسبوکار یا زندگی روزمره.
moneyocracy
سیستمی که در آن قدرت و نفوذ به وسیله پول و ثروت کسب میشود.
moneysaving
روشها یا اقداماتی برای کاهش هزینهها و صرفهجویی در پول.
moneywise
به معنای ذکاوت مالی و داشتن مهارت در مدیریت پول.
monembryary
مربوط به مرحله اولیه توسعه جنین که تنها یک جنین وجود دارد.
monembryony
وقوع یک جنین در یک مرحله خاص از رشد گیاه، برخلاف چندجنینی.
monembryonic
مونوامبریونیک به ارگانیسمهایی اطلاق میشود که فقط یک جنین واحد را در هر بارداری تولید میکنند.
moneme
مونه به کوچکترین واحد معنایی در زبان اطلاق میشود که میتواند مستقل یا ترکیب شده باشد.