multiconductor
کابلی که دارای چندین هادی (رسانا) برای انتقال سیگنال‌ها می‌باشد.
multiconstant
عبارت است از مقادیر ثابتی که به صورت همزمان یا در یک جفت تعریف می‌شوند.
multicordate
به جاندارانی اطلاق می‌شود که دارای چندین رشته عصبی هستند.
multicorneal
به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای چندین قشر یا لایه هستند.
multicostate
به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک سیستم می‌تواند در چندین وضعیت مختلف وجود داشته باشد.
multicourse
برنامه یا دوره‌ای که شامل چندین رشته متفاوت است و در آن مباحث گوناگونی آموزش داده می‌شود.
multicrystalline
حالت یا ساختار مواد که شامل چندین بلور در یک شبکه است.
multics
یک سیستم‌عامل قدیمی که برای اولین بار طراحی شده بود و سال‌ها پیش از سیستم‌های جاری ایجاد شده بود.
multicurie
واحد اندازه‌گیری برای تعیین میزان فعالیت رادیواکتیو، معادل یک میلیون میکروکری.
multicuspid
ساختار دندان‌ها که دارای چندین قوش است و به آن‌ها کمک می‌کند تا مواد غذایی را به خوبی آسیاب کنند.
multicuspidate
دارای قوش‌های متعدد، معمولاً در توصیف اشکال و ساختارهای گیاهی.
multicuspidated
چندپیکر، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای چند نقطه یا برآمدگی هستند، به ویژه در زمینه دندان‌شناسی.
multidentate
چند دندانه، اشاره به ساختارهایی دارد که دارای چندین دندانه هستند و به طور معمول در مکانیک و شیمی کاربرد دارد.
multidenticulate
چند دندانه‌ای، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که دارای چندین دندانه یا برآمدگی هستند.
multidenticulated
چند دندانه‌دار، به صفات یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای چندین دندانه یا نقطه برآمده هستند.
multidestination
چند مقصدی، به سفرهایی گفته می‌شود که شامل چندین مقصد است و معمولاً در صنعت گردشگری کاربرد دارد.
multidigitate
چند انگشتی، به ساختارهایی اشاره دارد که در آنها چندین انگشت یا شبیه انگشتان وجود دارد.
multidimensionality
چند بعدی بودن به ویژگی یک شی یا مفهوم اشاره دارد که دارای ابعاد و جوانب مختلفی است.
multidiscipline
چند رشته‌ای به فرایند یا رویکردی اشاره دارد که از چندین زمینه علمی یا حرفه‌ای مختلف ترکیب شده است.
multidisperse
چندپراکندگی به توزیع ذرات یا اجزا در اندازه‌های مختلف اشاره دارد.
multidrop
چندپراکندگی به سیستمی اشاره دارد که به چندین نقطه یا دستگاه اجازه می‌دهد به یک منبع مشترک متصل شوند.
multiengine
چند موتوره به سیستمی اشاره دارد که در آن چندین موتور به کار می‌روند تا قدرت و کارایی را افزایش دهند.
multiengined
چند موتوره به وسیله یا سیستمی اشاره دارد که تعداد زیادی موتور دارد و به همین دلیل قابلیت‌های خاصی دارد.
multiexhaust
سیستم چندگانه برای خروج گازها از موتور، به طور معمول برای افزایش کارایی و صدا طراحی می‌شود.
multifaced
دارای جنبه‌های مختلف و پیچیده، به ابعاد و ویژگی‌های گوناگون اشاره دارد.
multifactor
تحلیلی که شامل عوامل متعدد و متنوع می‌شود.
multifactorially
به شیوه‌ای که شامل عوامل و ویژگی‌های متعدد باشد.
multifamilial
به شرایطی اطلاق می‌شود که در چند خانواده رخ می‌دهد، معمولاً به دلیل زمینه‌های ژنتیکی.
multifariously
به شیوه‌ای که شامل تنوع و خلاقیت در جنبه‌های مختلف باشد.
multifariousness
متنوع بودن و وجود انواع مختلف.
multiferous
دارای انواع مختلف یا متنوع.
multifetation
حالت یا فرایند تولید چندین نوزاد در یک بار.
multifibered
دارای الیاف متعدد یا مختلف.
multifibrous
دارای بافت‌های الیافی متعدد.
multifidly
به صورت چندین‌بار شکاف خورده یا تقسیم‌شده.
multifidous
چندبخشی به وضعیتی اطلاق می‌شود که شامل چندین بخش یا قسمت باشد و معمولاً در آناتومی به عضلات یا ساختارهای چندتایی اشاره دارد.
multifidus
عضله چندبخشی که در ناحیه کمر قرار دارد و به استحکام و پایداری کمر کمک می‌کند.
multifil
چندبخشی به نوعی ساختار اشاره دارد که دارای چندین رشته یا قسمت است و معمولاً در مواد یا منسوجات استفاده می‌شود.
multifistular
چندلوله‌ای به وضعیتی اطلاق می‌شود که شامل چندین لوله یا مجرا باشد و معمولاً در سیستم‌های پیچیده کاربرد دارد.
multifistulous
چندلوله‌ای به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای چندین مجرای باز هستند و معمولاً در زیست‌شناسی به کار می‌رود.