nonaries
افراد یا واحدهایی که جزئی از طبقات خاص نیستند.
nonaristocratic
غیر اشرافی به افرادی اشاره دارد که از طبقهی اشراف و نجبا نیستند و معمولاً در زندگی خود به سادگی و کارگر بودن وابستهاند.
nonaristocratical
غیر اشرافی به نهادها، روشها یا ارزشهایی اشاره دارد که با نظام اشرافی سازگار نیستند.
nonarithmetic
غیر حسابی به مشکلات یا روشهایی اشاره دارد که نیازی به محاسبات ریاضی ندارند.
nonarithmetical
غیر حسابی به روشها یا استدلالهایی اشاره دارد که به محاسبات عددی وابسته نیستند.
nonarmament
عدم تسلیح به معنای خودداری از تهیه و تولید سلاحهای جنگی یا نظامی است.
nonarmigerous
غیرسلاحدار به افرادی اطلاق میشود که حق حمل سلاح یا نشان شوالیهگری ندارند.
nonaromatic
غیرعطرین به موادی اطلاق میشود که بوی خاصی ندارند و معمولاً پایدار هستند.
nonarraignment
عدم محاکمه به معنای عدم ارائه اتهام علیه یک فرد در دادگاه است.
nonarresting
غیرتوقیفی به رفتارهایی اطلاق میشود که شامل بازداشت افراد نمیشود.
nonarrival
عدم ورود، عدم حضور در مکانی که انتظار میرود.
nonarrogance
عدم خودبرتربینی، حالتی که فرد خود را برتر از دیگران نداند.
nonarrogancy
عدم خودبرتربینی، ویژگی ای که شخص خود را بالاتر از دیگران نمیبیند.
nonarsenic
عدم وجود آرسنیک، مادهای سمی که در برخی مواد شیمیایی یافت میشود.
nonarsenical
غیر آرسنیک دار، اشاره به مواد و محصولات بدون آرسنیک.
nonarterial
غیر عروقی، به وضعیتی اشاره دارد که به عروق خونی مرتبط نیست.
nonartesian
غیرآرتزیان به حالتی از آب اشاره دارد که به طور طبیعی از چاه خارج نمیشود و نیاز به پمپ برای دستیابی به آن است.
nonarticulate
غیرقابل بیان به فردی اطلاق میشود که قادر به بیان واضح و روشن افکار و احساسات خود نیست.
nonarticulated
غیرآرتیکوله به حالتی اشاره دارد که اعضای بدن یا اجزاء یک مدل یا شخصیت قابل حرکت و تنظیم نیستند.
nonarticulately
به شکلی اشاره دارد که ایدهها و افکار به وضوح و به روشنی بیان نمیشوند.
nonarticulateness
غیرقابل بیان بودن به وضعیت افرادی اطلاق میشود که قادر به بیان افکار و احساسات خود به صورت واضح نیستند.
nonarticulation
غیرآرتیکوله بودن به وضعیتی اشاره دارد که در آن افکار یا نظرات به روشنی بیان نمیشوند.
nonarticulative
غیر بیانگر و غیر واضح، اصطلاحی که به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد یا چیزی نتواند به طور شفاف و واضح ارتباط برقرار کند.
nonartistic
غیر هنری، به مواردی اطلاق میشود که فاقد جنبههای خلاقانه یا هنری هستند.
nonartistical
غیر هنری، به مواردی اشاره دارد که از نظر خلاقیت و زیبایی شناختی کمبود دارند.
nonartistically
به شیوهای غیر هنری، که در آن خلاقیت یا زیبایی شناختی مدنظر قرار نمیگیرد.
nonas
بخشی از گفتار یا استدلال که به معنای عدم شباهت و برابری است.
nonasbestine
نوعی ماده شیمیایی که به لحاظ سلامتی و ایمنی فاقد ویژگیهای مضری است.
nonascendance
عدم صعود، به معنای عدم پیشرفت یا رشد در یک موقعیت خاص.
nonascendant
غیر صعودی به معنای عدم تمایل به پیشرفت یا جلب توجه است.
nonascendantly
به طور غیر صعودی، بدین معنا که بدون تلاش برای بالا رفتن یا جلب توجه انجام شود.
nonascendence
عدم صعود به معنای عدم پیشرفت یا توقف در مسیر تکامل است.
nonascendency
عدم تسلط به معنای نبود نفوذ یا تأثیر در یک زمینه خاص است.
nonascendent
غیرصعودی، به مفهومی اشاره دارد که به پیشرفت یا تعالی اشاره نمیکند یا در مقامی بالاتر قرار ندارد.
nonascendently
به شکلی که صعودی نباشد یا به طور غیرصعودی عمل کند، غالباً به رویکرد یا گفتاری اشاره دارد که در آن ادعایی برای برتری وجود ندارد.