nonobsessional
غیروسواسی، به معنای نبود وسواس یا فکرهای مکرر در مورد یک موضوع خاص.
nonobsessive
غیروسواسی، به معنای عدم وجود وسواس و نگرانی زیاد در مورد امور.
nonobsessively
بدون وسواس، به نحوی که در آن فرد به شدت یا به صورت مفرط روی یک موضوع متمرکز نیست.
nonobsessiveness
عدم وسواس، حالتی که به شدت درگیر یک موضوع خاص نیست.
nonobstetric
غیرزایمانی، اشاره به مسائل یا شرایطی که به زایمان یا بارداری مربوط نیست.
nonobstetrical
غیرزایمانی، به مواردی که به زایمان مربوط نمی‌شود اشاره دارد.
nonobstetrically
به شیوه‌ای غیر زایمانی، به بررسی مسائلی که به زایمان مربوط نمی‌شوند می‌پردازد.
nonobstructive
غیرمسدودکننده، به شرایطی که مانع از جریان طبیعی نمی‌شود اشاره دارد.
nonobstructively
به روشی که مانع یا مزاحمتی ایجاد نکند.
nonobstructiveness
عدم ایجاد مانع یا مزاحمت در انجام کارها.
nonobvious
چیزی که به راحتی قابل درک یا مشخص نیست.
nonobviously
به روشی که به راحتی قابل شناسایی نیست.
nonobviousness
کیفیت یا حالت چیزی که به راحتی قابل درک یا شناسایی نیست.
nonoccidental
غیرغربی، به خصوص در رابطه با فرهنگ‌ها و هنرهای مربوط به کشورهای غیرغربی.
nonoccidentally
به معنای غیر عمدی و مربوط به فرهنگ‌ها و جوامع غیر غربی.
nonocclusion
عدم انسداد، وضعیتی که در آن جریان، ورود یا خروج یک چیز به راحتی انجام می‌شود.
nonocclusive
غیر انسدادی، نوعی که مانع از عبور هوا و رطوبت نمی‌شود.
nonoccult
غیر پنهان، به حالت‌هایی اطلاق می‌شود که قابل مشاهده و شفاف هستند.
nonocculting
غیر پنهان‌کننده، موادی که مانع از مشاهده موارد زیرین نمی‌شوند.
nonoccupance
عدم اشغال، وضعیتی که در آن جایی توسط کسی یا چیزی اشغال نمی‌شود.
nonoccupancy
غیر اشغال به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن ملک یا فضایی خالی و بدون سکنه است.
nonoccupant
غیرساکن به فردی اطلاق می‌شود که در یک ملک به‌طور دائم سکونت ندارد.
nonoccupation
غیر اشغال به عدم وجود سکنه یا استفاده از یک ملک اشاره دارد.
nonoccupational
غیرشغلی به خطراتی اطلاق می‌شود که ارتباطی با شغل فرد ندارند.
nonoccurrence
غیر وقوع به معنی عدم وقوع یا عدم رخ دادن یک رویداد است.
nonodoriferous
غیر عطرآگین به چیزی اشاره دارد که بو یا عطر ندارد.
nonodoriferously
به معنای عدم وجود بو یا عطر، به‌ویژه در مورد گل‌ها یا گیاهان.
nonodoriferousness
حالت یا ویژگی عدم وجود بو.
nonodorous
عدم وجود بو یا عطر.
nonodorously
به‌طور بدون بو، در شرایطی که هیچ بویی وجود ندارد.
nonodorousness
حالت یا ویژگی عدم وجود بو.
nonoecumenic
غیرکلی‌نگر، رویکردی که بر تعاملات بین‌مذهبی یا بین‌مللی تمرکز ندارد.
nonoecumenical
غیر اکومنیکال، به معنای عدم تمایل به گنجاندن یا در نظر گرفتن نمایندگی‌های مختلف مذهبی است.
nonoffender
بی‌مجرم، به کسی اطلاق می‌شود که هیچ جرمی مرتکب نشده است.
nonoffensive
غیر توهین‌آمیز، به معنای نداشتن محتوای توهین‌آمیز یا ناراحت‌کننده است.
nonoffensively
به‌طور غیر توهین‌آمیز، به معنای بیان نظرات یا اطلاعات به‌گونه‌ای که کسی را آزرده خاطر نکند.
nonoffensiveness
غیر توهین‌آمیزی، به معنای ویژگی یا حالت نبودن هیچ نوع توهینی است.
nonofficeholder
غیر صاحب مقام، به کسی اطلاق می‌شود که هیچ سمتی رسمی در دولت یا سازمان ندارد.
nonofficeholding
غیرمشغول به دفتر، به افرادی اطلاق می‌شود که در هیچ پست دولتی یا رسمی فعالیت نمی‌کنند.
nonofficially
غیررسمی، به فعالیت‌ها یا رویدادهایی اطلاق می‌شود که به طور رسمی تأیید یا ثبت نشده‌اند.