nonofficinal
غیررسمی، به گیاهان یا موادی اطلاق می‌شود که در داروسازی رسمی استفاده نمی‌شوند.
nonogenarian
غیرنودساله، به افراد بین 90 تا 99 سال سن اطلاق می‌شود.
nonoic
نونوئیک، به مواد شیمیایی با ویژگی‌های خاص اشاره دارد.
nonoily
غیرچرب، به محصولاتی اطلاق می‌شود که حاوی چربی نیستند و احساس چربی بر روی پوست باقی نمی‌گذارند.
nonolfactory
غیر بویی، به ویژگی‌ها یا حس‌هایی اشاره دارد که به بوی مرتبط نیستند.
nonolfactories
غیر بویی‌ها به مواردی اشاره دارند که به ادراک‌های غیر بویی ارتباط دارند.
nonoligarchic
غیر الیگارشیک به سیستم‌ها یا ساختارهایی اشاره دارد که تحت کنترل گروهی کوچک و ثروتمند نیستند.
nonoligarchical
غیر الیگارشیک به حالتی اطلاق می‌شود که در آن قدرت سیاسی و اقتصادی در دست عده کمی نیست.
nonomad
غیر جNomad به افرادی اطلاق می‌شود که به جای حرکت مداوم، در یک مکان ثابت بمانند.
nonomissible
غیر قابل چشم‌پوشی به اقداماتی اطلاق می‌شود که نمی‌توان از کنار آن‌ها گذشت.
nonomission
عدم مأموریت، عدم انجام یک وظیفه یا مسئولیت خاص.
nononerous
غیر طاقت‌فرسا، اشاره به فعالیتی که فشار یا زحمت زیادی ندارد.
nononerously
به صورت غیر طاقت‌فرسا.
nononerousness
عدم طاقت‌فرسا بودن، ویژگی کارهایی که فشار یا زحمت زیادی ندارند.
nonopacity
عدم کدری، شفافیت یا وضوح در دید.
nonopacities
عدم کَدری‌ها، اشاره به چندین ماده یا نکته که شفافیت دارند.
nonopaque
غیر کدر، به موادی اطلاق می‌شود که نور را از خود عبور می‌دهند و اجازه می‌دهند تا اشیاء پشت آنها دیده شوند.
nonopening
غیر باز شونده، به چیزی اطلاق می‌شود که قابلیت باز شدن یا گشوده شدن ندارد.
nonoperable
غیر عملیاتی، به وضعیتی گفته می‌شود که دیگر قابل تعمیر یا کارکرد نیست.
nonoperatic
غیر اپرائی، که به نمودهایی اشاره دارد که سنت‌های اپرا را دنبال نمی‌کنند.
nonoperatically
به شیوه‌ای که در آن از سنت‌های اپرا پیروی نمی‌شود.
nonoperating
غیر عملیاتی، به هزینه‌ها یا مسائلی که به فعالیت‌های اصلی یک سازمان مربوط نمی‌شوند.
nonoperative
غیرفعال، اشاره به درمان یا روشی که نیاز به عمل جراحی ندارد.
nonopinionaness
عدم داشتن نظر، بی‌طرفی در یک مسئله یا موضوع.
nonopinionated
عدم داشتن نظر قاطع، بی‌طرف و بدون پیش‌داوری.
nonopinionatedness
ویژگی یا حالت بی‌طرف بودن و عدم داشتن نظرات قوی.
nonopinionative
عدم نظر و عقیده قاطع، بی‌طرفی در مباحث و دیدگاه‌ها.
nonopinionatively
به صورت عدم داشتن نظرات قوی و بی‌طرف.
nonopinionativeness
عدم وجود نظر، به معنای نداشتن عقیده یا نظر خاص در مورد موضوعی است، که می‌تواند باعث سردرگمی یا فقدان جهت‌گیری شود.
nonopposable
غیرقابل مقابله، به معنی عدم امکان مخالفت یا مقابله با چیزی است، که می‌تواند به عنوان یک نقطه قوت شناخته شود.
nonopposal
عدم مخالفت، به معنای نبودن مخالفت یا اعتراض به یک طرح یا ایده است.
nonopposing
غیرمخالف، به معنای نداشتن مخالفت با چیزی و حمایت از همکاری و آرامش است.
nonopposition
عدم مخالفت به معنی نبود اعتراض یا مقابله در برابر یک ایده یا طرح خاص است.
nonoppression
عدم ظلم، به معنای عدم کاربرد قدرت یا زور علیه افراد به منظور محدود کردن حقوق و آزادی‌های آنها است.
nonoppressive
غیر سرکوب‌گر به شرایط یا سیاست‌هایی اشاره دارد که مانع آزادی و حقوق افراد نمی‌شود و برابری را ترویج می‌کند.
nonoppressively
به طرز غیر سرکوب‌گرانه، به شیوه‌ای که آزادی عمل و حق انتخاب را برای افراد به رسمیت می‌شناسد.
nonoppressiveness
حالت یا ویژگی عدم سرکوب‌گری، که به آزادی و برابری اشاره دارد.
nonopprobrious
غیر توهین‌آمیز به صفتی اطلاق می‌شود که از توهین و بی‌احترامی دور باشد.
nonopprobriously
به شیوه‌ای که از توهین و بی‌احترامی دور باشد.
nonopprobriousness
حالت یا ویژگی عدم توهین، که به احترام و پذیرش در ارتباطات اشاره دارد.