nonseriously
به وضعیتی اشاره دارد که در آن موضوع یا گفتار به شکل جدی مطرح نشود.
nonseriousness
عدم جدیت، حالت یا ویژگی کسی که موضوعات را جدی نمی‌گیرد.
nonserous
غیرجدی، صفتی برای توصیف چیزی که بی‌اهمیت یا شوخی است.
nonserviceability
عدم قابلیت استفاده، حالتی که چیزی نتواند به درستی کار کند.
nonserviceable
غیرقابل سرویس، توصیف چیزی که نمی‌توان آن را تعمیر کرد.
nonserviceableness
عدم قابلیت سرویس، حالتی که منجر به غیرقابل استفاده شدن چیزی می‌شود.
nonserviceably
به‌طور غیرقابل سرویس، به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی نمی‌تواند تعمیر شود.
nonserviential
غیر خدمت‌رسان به جنبه‌هایی اطلاق می‌شود که به ارائه خدمت یا کمک مربوط نیستند و در واقع به ماهیت یا ارزش موضوع اشاره دارند.
nonservile
غیر خدمت‌رسان به صفاتی اطلاق می‌شود که استقلال و عدم فرمانبرداری را نشان می‌دهد.
nonservilely
به‌طور غیر خدمت‌رسان، روشی که در آن فرد از طرف مقابل تبعیت نمی‌کند و نظرات و احساسات خود را به‌روشنی بیان می‌کند.
nonservileness
غیر خدمت‌رسان بودن به صفتی اشاره دارد که به عدم فرمانبری و استقلال فرد اشاره می‌کند.
nonsetter
غیر تنظیم‌کننده به فردی اطلاق می‌شود که نقش فعال در تعیین روند یا برنامه‌ها ندارد و بیشتر به پذیرش و واکنش به دیگران می‌پردازد.
nonsetting
غیر تنظیم‌شده به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ دستور کار یا ساختاری وجود ندارد که محدودیت‌هایی بر تفکر یا عمل افراد قرار دهد.
nonsettlement
عدم تسویه به معنای عدم توافق یا حل و فصل مشکلات و اختلافات به شکل رضایت‌بخش.
nonseverable
غیرقابل جدایی به معنای اجزای قانونی یا حقوقی که نمی‌توانند از یکدیگر جدا شوند.
nonseverance
عدم جدایی به معنای عدم قابلیت تقسیم یا جداسازی اجزای یک قرارداد یا توافق.
nonseverity
عدم شدت به معنای کم بودن میزان جدیت یا شدت یک عمل یا تخلف.
nonseverities
عدم شدت‌ها به وجود آوردن وضعیتی غیر شدید یا خفیف در مسائل یا تخلفات.
nonsexist
غیررنگی به معنای عدم تبعیض بر اساس جنسیت و تشویق زبان و رفتارهای بی‌طرفانه.
nonsexists
غیرجنسی، به معنای نداشتن تمایز بر اساس جنس، رویکردهایی است که بر اساس برابری جنسیتی طراحی شده‌اند.
nonsexlinked
غیرپیوندی جنسی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که بر اساس جنس تمایز نمی‌یابند و می‌توانند از هر طرف خانوادگی به ارث برسند.
nonsexually
به صورت غیرجنسی، به رفتارهایی اشاره دارد که بار عاطفی یا جنسی ندارند.
nonshaft
بدون شافت به مکانیک یا طراحی اطلاق می‌شود که در آن اجزای شافت وجود ندارند.
nonsharing
غیر به اشتراک‌گذاری به رفتارهایی اشاره دارد که در آنها برای حفظ حریم شخصی و استقلال، منابع یا اطلاعات به اشتراک گذاشته نمی‌شود.
nonshatter
غیرشکستنی به موادی اطلاق می‌شود که تحت فشار یا ضربه نمی‌شکنند.
nonshattering
غیرشکستنی به معنای این است که چیزی به راحتی نمی‌شکند و معمولاً به مواد یا اشیاء اشاره دارد.
nonshedder
غیرموشکی به حیواناتی اطلاق می‌شود که موهای خود را نمی‌ریزند.
nonshedding
غیرریزشدار به گیاهان یا مواد اشاره دارد که برگ‌ها یا مواد اضافی را از خود رها نمی‌کنند.
nonshipper
غیرحمل‌کننده به فردی اشاره دارد که در امور مشترک علاقه‌ای ندارد و فقط به مسائل شخصی توجه می‌کند.
nonshipping
غیرحمل‌ونقل به فعالیت‌های مربوط به ارسال کالا اشاره دارد که متوقف یا غیرفعال شده‌اند.
nonshredding
غیرخردشونده به موادی اطلاق می‌شود که به راحتی پاره یا خرد نمی‌شوند.
nonshrinkable
غیر قابل shrink، به معنای عدم تغییر اندازه یا حجم است، به ویژه در مورد مواد و پارچه‌ها.
nonshrinking
غیر قابل shrink، به معنای حفظ ابعاد و شکل به ویژه در زمان‌های طولانی است.
nonshrinkingly
به شکل غیر قابل shrinking، به معنای عدم کاهش اندازه یا تغییر تار و پود است.
nonsibilance
عدم sibilance، به‌معنای نبود صداهای سرسرا یا نازک در گفتار است.
nonsibilancy
عدم sibilancy، به معنای عدم وجود صداهای مزاحم در گفتار یا صوت است.
nonsibilant
غیر sibilant، به معنای عدم تولید صداهای تیز یا سس است.
nonsibilantly
به صورت غیر سیبلانت، به گونه‌ای که در آن صداهای سیبلانت تولید نمی‌شوند.
nonsiccative
به معنای عدم ایجاد یا ترکیب با خشک‌کننده‌ها.
nonsidereal
غیر مربوط به یا فراتر از سیارات؛ به عنوان مثال، زمان محلی.